موضوعات مطالب
آرشيو مطالب
صفحه ها
آمار و امكانات
درباره وبلاگ

هرچند تاكنون درباره نماز ، پایگاه ها و صفحات مجازی ارزشمندي نشر يافته است، ولي در رسانه سعی داشته ایم با نگاه نو ، تدوين و دسته بندي مناسب جوانان و نوجوانان را به این مسیر رهنمون باشیم. اين مجموعه شامل بخش ها و موضوعات مختلفي شامل : جايگاه والاي نماز در ميان عبادت ها ،آثار و برکات نماز بر روي فرد و جامعه و نقش نماز در زندگي و روش هاي آن معلوم مي گردد. و دراین راستا راهكارهاي جذب كودك و نوجوان به نماز مانند: تشويق و تحسين، كردار نه گفتار، اخلاق خوش و اُنس با كودك و نوجوان، ميانه روي و... با بیان حکایات ، احادیث ، الگوها و... آورده شده است. باشد که این مجموعه ما و فرزندانمان را در مسیر برپا كنندگان نماز یاری گر باشد.
سایر امکانات
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد
مواظبت بر نماز شب در کودکى

حضرت فاطمه علیهاالسلام انس با کسى نمى گرفت جز حضرت رسول صلى الله علیه و آله شب و روز خود را به مراحم آن بزرگوار مشغول مى نمود، حتى در روز روزها و قیام لیالى مراقبت و مواظبت فوق العاده مى کرد و بر عبادات و طاعات اقبال و اهتمام چنان مى نمود که زنان زمانش ‍ متحیر بودند که فاطمه با این کمى سن چگونه تحمل مشقت هاى زیاد صعبه که خارج از عادت بشر است مى نماید.

برچسب :
نوشته شده در چهارشنبه 1393/12/27 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
خوف در نماز حضرت فاطمه علیهاالسلام

یکى از خصوصیات ویژه در نماز و عبادت حضرت فاطمه علیهاالسلام خوف و خشیت وى بوده است .
ابومحمد دیلمى در ارشاد القلوب روایتى را در این باره نقل نموده و گوید:
کانت فاطمة تنهج فى صلواتها من خوف الله ؛ (1)
و روایت شده که حضرت فاطمه علیهاالسلام به هنگام نماز نفسش به شماره مى افتاد.
سبب این حالت که در نماز و دعا براى فاطمه علیهاالسلام پیش مى آمد خوف و خشیت وى از حضرت بارى تعالى بوده است .
ممکن است پرسیده شود که : خوف از چه چیزى ؟ مگر حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، معصوم نبوده و آیه تطهیر در شان او نازل نشده است ؟ پس کسى که خداوند او را از معاصى و پلیدى ها تطهیر نموده گناهى از او صادر نمى شود، چرا باید خائف و ترسان باشد؟

در پاسخ گوییم : خوف اسباب متعدد دارد، گاهى به سبب گناه و سوء عمل است و این که فردى مى داند در محضر کسى ایستاده که او را به دلیل گناهش مجازات خواهد کرد و گاهى منشاء خوف ، اطلاع و یقین نسبت به نقص خود و کمال معبود است ، و ناقص وقتى خود را در محضر کامل بیند، البته نفسش به شماره مى افتد، رنگش متغیر مى شود و حتى غش به او دست مى دهد.
در روایتى آمده است : کان امیرالمومنین علیه السلام اذا اخذ بالوضوء یتغیر وجهه من خیفة الله ؛
على علیه السلام هرگاه وضو مى ساخت ، رنگ چهره اش از خوف الهى تغییر مى کرد.
و در روایت دیگرى آمده است :
امام حسن مجتبى علیه السلام هرگاه سجده شکر را به جاى مى آورد از خشیت و خوف مقام ربوبى حالت غش به او دست مى داد.
و در روایت دیگر، درباره امام حسن علیه السلام آمده است :
امام وقتى از وضو فارغ مى گردید، رنگ چهره اش تغییر مى کرد، هنگامى که از وى درباره علت این حالت سوال کردند، فرمود:
حق آن است که وقتى در برابر کسى چون (پروردگار عالمیان ) مى ایستیم رنگ از چهره ما پریده باشد.
و شبیه این روایات را درباره سایر امامان شیعه علیهم السلام و صدیقین نیز نقل نموده اند: در روایتى آمده است که :
از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: چرا وقتى براى وضو حاضر مى شوید رنگ چهره شما زرد مى گردد؟ فرمود: چه میدانید که به حضور چه کسى مى روم !
بنابراین معلوم مى شود که علت خوف و خشیت حضرت فاطمه علیهاالسلام معرفت تمام نسبت به خداوند متعال مى باشد.
حال اگر کسى بگوید: جایگاه خوف و خشیت در قلب است ؟ گوییم : امام مومنان على بن ابى طالب علیه السلام در این باره گوید: بنده خداوند طعم ایمان را وقتى مى چشد که داراى خوف و رجا باشد و اگر خوف و رجاى او صحیح و کامل باشد، اثر آن ، در جسد و عمل مومن دیده مى شود. (2)

پی نوشت ها :

1- ارشاد القلوب ، ج 1، ص 105.
2- زندگانى حضرت زهرا علیهاالسلام علامه مجلسى ، ص 933.


برچسب :
نوشته شده در سه شنبه 1393/12/26 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
معنویت در خانه فاطمه (س )

زندگى فاطمه زهرا علیهاالسلام سراسر نور و پر از معنویت بود. او توانست در خانه کوچک و با تمام مشکلات به عرفان کامل برسد و به جایى رسید که جبرئیل بر او نازل مى شد.
فاطمه عاشق عبادت بود، او در تسلیم و اطاعت و در استقبال در عبادت چنان به پیش رفت ، که حتى بدن و سلامت خود را فراموش کرد.
امام باقر علیه السلام در شان عبادتشان فرمود: کانت تقوم حتى تورم قدماها. در عبادت چنان قیام و ایستادگى کرد که پاهایش ورم کرده بود. و با این حال این عبادت را براى رشد مادى خود انجام نمى دهد.
روزى رسول خدا به او فرمود: دخترم از خدا چیزى بخواه که جبرئیل از جانب خدا وعده اجابت داده است .
فاطمه علیهاالسلام عرض کرد: حاجتى جز توفیق در بندگى خدا ندارم و آرزویم این است که ناظر جمال او باشم و به وجه کریمش نظاره کنم . و خود در مناجاتش مى فرمود: اسالک لذة النظر الى وجهک .

همسر او على علیه السلام و فرزندان او عاشق معبود بى همتا بودند.
خانه اى که پر از نور نماز و قرآن و عبادت است ، آن خانه ارزشمند است .
حضرت على علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام هر دو عاشقانه و خالصانه عبادت مى کردند. این طور نبود که فقط على علیه السلام در نماز غرق شود و تیر را از پایش درآورند و متوجه نشود، بلکه فاطمه زهرا علیهاالسلام نیز همچنان در محراب عبادت مى ایستاد که از شدت ترس ‍ نفسش به شماره مى افتاد.
امروز باید زن و شوهر اقتدا به این زوج ملکوتى بکنند، هر دو در نماز به معراج برسند، عرفان و معنویت و سیر و سلوک براى هر دو لازم است .
پس خانه اى که این دو زوج گرامى با آن عظمتى که هر کدام در نزد پروردگار دارند، معلوم است که آن خانه چه ارزش و فضیلت معنوى را داراست . خانه اى که فاطمه زهرا علیهاالسلام در آن سکونت داشت آن قدر داراى قداست و روحانیت و فضیلت هاى ربوبى بود که علامه مجلسى از انس بن مالک ، و بریره نقل مى کند: هنگامى که رسول خدا صلى الله علیه و آله این آیه را خواند:
فى بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو و الاصال (1)
در خانه هایى (مانند معابد و مساجد و منازل انبیا و اولیا) خدا رخصت داده که آن جا رفعت باید و در آن ذکر نام خدا شود و صبح و شام تسبیح و تنزیه ذات پاک او کنند.
مردى برخاست و سوال کرد: یا رسول الله ! این خانه ها کدامند؟
فرمود: خانه هاى انبیا، سپس ابوبکر برخاست و پرسید: اى رسول خدا! آیا این خانه (اشاره به خانه على و فاطمه نمود) نیز از همان خانه هاست ؟
فرمود: آرى و از برترین آنان است .
و ابن عباس گوید: در مسجد پیامبر بودیم که قاریى آیه فى بیوت اذن الله ... را تلاوت کرد.
پرسیدم : اى رسول خدا! این خانه ها کدام خانه ها هستند؟
فرمود: خانه هاى انبیا و سپس به دست خویش به خانه فاطمه زهرا علیهاالسلام اشاره فرمود. (2)

پی نوشت ها:
1- سوره نور، آیه 35.
2- فاطمه در کلام اهل سنت ، ص 343.


برچسب :
نوشته شده در دوشنبه 1393/12/25 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
تابش نور از چادر نماز زهرا(س )

امیرالمومنین علیه السلام از مرد یهودى مبلغى جو قرض گرفت ، یهودى عرض کرد: باید چیزى به رهن بگذارى ؟
آن حضرت چادر نماز زهرا علیهاالسلام را به رهن گذاشت و جو را گرفت و از آن سوى یهودى چادر را به خانه برد و در اتاقى جاى داد، نیمه شب زن یهودى براى حاجتى بدان اتاق رفت و نورى ساطع دید که شعشعه آن نور، چشم را خیره مى کرد، دوید و شوهر را آگهى داد، مرد یهودى آمد و این را دید، خاندان خویش را دعوت کرد، هشتاد تن یهود گرد آمدند، چون بدان نور نظاره کردند و بدانستند از چادر حضرت فاطمه علیهاالسلام است ، همگان اسلام آوردند و در بعضى روایات آمده که نام یهودى زید بود.

برچسب :
نوشته شده در يکشنبه 1393/12/24 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
دو رکعت نماز احیاگر

روایت است که : روزى سید انبیاء صلى الله علیه و آله در مسجد نشسته بودند که جماعتى از بزرگان عرب و قریش خدمت آن بزرگوار شرفیاب شدند و عرض کردند: اى افتخار عرب ! ما را عروسى هست و دختر فلان را به پسر فلان مى دهیم و آن ها از اشرافند و با شما نسبتى دارند، استدعا مى کنیم که فاطمه علیهاالسلام را در این عروسى رخصت فرمایى که مجلس ‍ ما را مزین فرماید به قدوم خود.

حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمودند: از فاطمه طاهره مى پرسم : اگر اراده کند خواهد آمد.
این را فرمود و تشریف به خانه بردند و فرمودند: اى فاطمه و اى نور دیده من ! اکابر عرب جمع شدند و عروسى دارند و به نزد من آمدند که تو را به عروسى خود برند خواهى رفت یا نه ؟
فاطمه علیهاالسلام زمانى سر در پیش افکند، بعد از آن سر برآورد و عرض ‍ کرد: اى پدر بزرگوار! ایشان که مرا به عروسى خواسته اند مقصود آن ها استهزاء است نسبت به من ؛ زیرا که زنان قریش همه با لباس هاى فاخر و جواهر زینت کرده اند و با کمال حشمت و تنعم نشسته اند و مرا لباسى غیر از چادرى و کهنه پیراهنى و کفشى که چند جاى او را وصله زده ام چیز دیگر نیست و با این حال رفتن به آن جا غیر شماتت حاصلى ندارد.
چون رسول اکرم صلى الله علیه و آله از فاطمه علیهاالسلام این کلمات را شنید، بسیار غمناک گردید، در آن حال جبرئیل نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله ! حق تعالى سلام مى فرستد و مى فرماید فاطمه را با لباسى که دارد به عروسى بفرست که ما را در این حکمتى است .
رسول اکرم صلى الله علیه و آله پیغام حق تعالى را به فاطمه رسانید، پس آن مخدره شکر حق تعالى را به جا آورد و عرض کرد: صدقنا و آمنا هر چه امر و حکم الهى است عین لطف و مرحمت است .
سپس حضرت صدیقه علیهاالسلام برخاست و با جامه هاى کهنه خود به عروسى تشریف برد، اما از جهت شماتت زنان قریش دلتنگ بود، فرشتگان هفت آسمان و زمین سرنیاز به درگاه بى نیاز نهادند، عرض کردند: باز خدایا! این دختر پیغمبر آخرالزمان است که او را از جمله پیغمبران برگزیدى ، آیا او را دلشکسته مى نمایى ؟
خطاب از جانب رب الارباب به جبرییل شد که دختر برگزیده ما را دریاب و آن چه باید به جهت او مهیا کن .
پس امین وحى به شتاب تمام به جنت فردوس شتافت و براى او جامه هاى بهشتى حاضر نمود و هنوز حضرت فاطمه علیهاالسلام هفت قدم از خانه بیرون ننهاده که صد هزار حورى ماه لقاگرد وى حاضر شدند و جبرئیل سر تا پاى فاطمه طاهره را از سندس و استبرق بیاراست و حوریان هر ساعت خاک قدم فاطمه را به دیده مى کشیدند، چون فاطمه این لطف و حشمت حق تعالى را نسبت به خود ملاحظه کرد، به سجده شکر رفته و حق تعالى چندان از نور لطف خود روشنایى و تجلى به فاطمه علیهاالسلام نثار کرد که شرح آن ممکن نیست ، پس فاطمه حمد و ثناى الهى مى کرد و مى رفت تا آن که به خانه عروس رسید، زنان قریش به انتظام مقدم شریف فاطمه علیهاالسلام بودند که ناگاه روشنایى و نورى مشاهده کردند، چون برق که عالم از آن روشن شد. مردم آن محله همگى متعجب شدند که این روشنایى چیست . ناگاه آواز از حوریان برآمد که هر که مى شنید از خود بى خود مى شد و همه زنان از حسن صورت فاطمه علیهاالسلام متحیر شدند و عروس را تنها گذاشتند و به استقبال ایشان شتافتند. فاطمه را دیدند که صد هزار حور بهشتى با او خرامان مى آمدند و حوران عود و عنبر مى سوختند و از بوى خوش ایشان جمله زنان مدهوش شدند، همه به یک بار در قدم فاطمه افتادند و دست و پاى او را بوسیده و با تعظیم هر چه تمامتر او را به خانه آوردند.
چون آن سیده زنان قرار گرفت ، حوریان گرد او صف زده بر روى هوا ایستادند، به نحوى که پاى هیچ کدام بر زمین نبود، زنان عرب از مشاهده این امر و عطرهاى بهشتى دم به دم مى افتادند و سجده مى کردند و عروس ‍ نیز از کرسى درافتاد و بى هوش گردید و بعد از ساعتى در آن بى هوشى مرد، چون عروس را مرده یافتند همه فریاد واویلا برآوردند و به گریه و زارى نشستند و عروسى به عزا مبدل شد.
حضرت فاطمه علیهاالسلام از مشاهده آن حال بسیار دلتنگ گردید، در آن حال برخاست تجدید وضو نمود و دو رکعت نماز به جاى آورد، بعد از آن سر به سجده نهاد و عرض کرد: ملکا! پادشاها! به عزت و جلال بى زوال تو و به حرمت شرف طاعت بندگان خالص تو و به برکت محمد و على که برگزیدگان درگاه تواند که این عروس را زنده گردان !
هنوز حضرت فاطمه علیهاالسلام در مناجات بود که عروس عطسه زد و از جا برخاست و به دست حضرت فاطمه علیهاالسلام افتاد و عرض کرد: السلام علیک یا بنت رسول الله ! تو و پدر تو بر حقید و خداى را که شما پرستش مى کنید بر حق است و کفارى که راه بت پرستى را گرفته اند بر باطلند.
گویند: در آن روز هفتصد مرد از کسان عروس و غیر ایشان به شرف اسلام مشرف شدند و این مطلب در تمام شهر منتشر گردید. پس فاطمه زهرا علیهاالسلام مراجعت نمود به خانه و شرح آن واقعه را براى پدر بزرگوار خود بیان نمود. رسول خدا صلى الله علیه و آله سجده شکر به جا آوردند، سپس فرمودند: اى نور دیده ! از آن چه گفتى من هزاران بیشتر و بهتر از حق تعالى امید دارم .


برچسب :
نوشته شده در شنبه 1393/12/23 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر

X