موضوعات مطالب
آرشيو مطالب
صفحه ها
آمار و امكانات
درباره وبلاگ

هرچند تاكنون درباره نماز ، پایگاه ها و صفحات مجازی ارزشمندي نشر يافته است، ولي در رسانه سعی داشته ایم با نگاه نو ، تدوين و دسته بندي مناسب جوانان و نوجوانان را به این مسیر رهنمون باشیم. اين مجموعه شامل بخش ها و موضوعات مختلفي شامل : جايگاه والاي نماز در ميان عبادت ها ،آثار و برکات نماز بر روي فرد و جامعه و نقش نماز در زندگي و روش هاي آن معلوم مي گردد. و دراین راستا راهكارهاي جذب كودك و نوجوان به نماز مانند: تشويق و تحسين، كردار نه گفتار، اخلاق خوش و اُنس با كودك و نوجوان، ميانه روي و... با بیان حکایات ، احادیث ، الگوها و... آورده شده است. باشد که این مجموعه ما و فرزندانمان را در مسیر برپا كنندگان نماز یاری گر باشد.
سایر امکانات
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد
انگار نه انگار امام شان غایب است!


برچسب :
نوشته شده در دوشنبه 1394/3/11 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
مبارزه برای نماز

«وقتی در بیست و سوم خردادماه 67 در شلمچه اسیر شدیم، یک روز ما را در بصره نگه داشتند؛ بعد به پادگان الرشید بغداد منتقل کردند و در سلول‌های خیلی تنگ جا دادند. بیست نفر را در سلول‌های دو در دو یا دو در دو و نیم می‌ریختند. به اندازه‌ای جا تنگ بود که بچه‌ها نمی‌توانستند پایشان را دراز کنند. با این حال، نماز جماعت بچه‌ها ترک نمی‌شد. هنگامی‌که مأمور عراقی برای گرفتن آمار می‌آمد و می‌رفت، تازه کارمان شروع می‌شد و به سراغ برنامه‌های نماز و دعا می‌رفتیم.
برای هر سلول، یک سطل آب و یک لیوان می‌گذاشتند تا اگر کسی تشنه شد، آب داشته باشد. صبح‌ها هم در را برای بچه‌ها باز نمی‌کردند تا دست‌شویی بروند یا وضو بگیرنند و نماز بخوانند. همه از همان آبی که برای خوردن گذاشته بودند، استفاده می‌کردند؛ صورتشان را می‌شستند و برای اینکه سلول بیشتر خیس نشود، دست‌ها را از لای میله‌ها بیرون می‌بردند و می‌شستند. به هر صورت، نماز جماعت در بین بچه‌ها ترک نمی‌شد.
بعد از هشت روز به اردوگاه دوازده تکریت منتقل شدیم. همان اول حسابی کتکمان زدند. بعد در هر آسایشگاه، 150 نفر را جا دادند که می‌شود گفت به هر نفر نزدیک یک وجب و چهار انگشت جا رسید. نماز جماعت هم ممنوع شد. حتی گفتند: جمع شدن سه چهار نفر با همدیگر ممنوع است.
داشتن مهر هم ممنوع اعلام شد. یک عده از بچه‌ها از قبل با خودشان مهر داشتند، اما بیشتر بچه‌ها مهر نداشتند. به همین علت مجبور شدیم از سنگ استفاده کنیم. روز که برای هواخوری می‌رفتیم، می‌گشتیم و سنگ‌هایی که برای مهر مناسب بود، برمی‌داشتیم. وقتی عراقی‌ها این را دیدند، گفتند هیچ‌کس حق ندارد از حیاط، همراه خودش به داخل آسایشگاه سنگ ببرد. ترفند جدید بچه‌ها جعبه‌های تاید بود که وقتی تمام می‌شد کاغذش را پاره می‌کردند تا به عنوان مهر استفاده کنند. باز سر و صدای مأموران عراقی درآمد. هرکس کاغذ داشت، تنبیه می‌شد. مجبور شدیم کار دیگری بکنیم؛ کاغذها را با دست‌هایمان نگه داریم تا وقتی سجده می‌رویم آن را جای مهر بگذاریم و دوباره وقتی سر از سجده برمی‌داریم، کاغذ را در دستمان بگیریم. برخی از بچه‌ها هنوز همراه خودشان سنگ می‌آوردند؛ از همین شیوه استفاده می‌کردند تا مأمورها متوجه نشوند. چند بار بین بچه‌ها و عراقی‌ها درگیری پیش آمد. هر بار مأمورها مهر بچه‌ها را می‌گرفتند؛ آنها را تنبیه می‌کردند و حسابی کتکشان می‌زدند، اما بچه‌ها دست‌بردار نبودند. دوباره چیزی پیدا می‌کردند تا جای مهر از آن استفاده کنند. این وضعیت یکی دو هفته‌ای ادامه داشت تا اینکه مأمورهای عراقی خسته شدند. هنگامی‌که دیدند در زمینه نماز حریف ما نمی‌شوند، محبور شدند آزادمان بگذارند».
1


برچسب :
نوشته شده در يکشنبه 1394/3/10 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
نماز جماعت و اثرات و جایگاه آن

نماز جماعت و اثرات و جایگاه آن:

1.نماز جماعت ماکت اسلام و اعتقادات حقه ی آن است به گونه ای  که هر کس ان را ببیند، حجت بر او تمام شده ونمیتواند از اسلام و اعتقادات آن اظهار بی اطلاعی کند.

2.سالم ترین، عاطفی ترین، پربها ترین، پاک ترین و کم خرج ترین اجتماعات دنیاست. در این اجتماع با شکوه و معنوی کینه ها، کدورت ها، بدگمانی ها و تفرقه ها از میان رفته و قلوب همگان با هم الفت یافته و همه با هم متحد میگردند.

3.مانور عظیم، با شکوه وسالم و آرامی است که بدون صرف بودجه، همه روزه برگزار گردیده و شکوه و عظمت اسلام و مسلمانان را به رخ کفار، منافقان و دشمنان اسلام کشیده و انان را به هراس می اندازد.

4.بهترین مرکز آشنا شدن با یکدیگر، انتخاب دوستان شایسته، آگاهی از مشکلات و نیاز های همدیگر و زمینه سازی برای تعادل اجتماعی بین آحاد مسلمین است.

5.بهترین عامل ایجاد نظم و انضباط، صف بندی و وقت شناسی در امور زندگی است.

6.نمایشی عظیم از حضور در صحنه و پیوند عمیق امام و امت است.

7.از بین برنده ی روحیه فرد گرایی، انزوا و گوشه گیری و تقویت کننده روحیه جمع گرایی است.

8.برقرار کننده مساوات و برابری بین طبقات مختلف جامعه است. در این اجتماع، فقیر و ثرتمند، باسواد و بی سوادف رئیس و زیردست، معلم و دانش آموز همه درکنار هم و بدون هیچ تمتیازی در پیشگاه خدا می ایستند.

9.کاهش دهنده جرایم و منکرات در جامعه و سوق دهنده افراد به سوی معروف ها و نیکی هاست.

10.بهترین و شیواترین عامل ترویج نماز و دعوت همگان به آن است.

-----------------------------------------------------------------

منبع: کتاب پرتوی از اسرار نماز صفحه های 211و 226

کتاب راه آسمان


برچسب :
نوشته شده در شنبه 1394/3/9 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
واجب یا مستحب

«عراقی‌ها تصمیم گرفتند که ما را به زیارت حرم حضرت علی علیه السلام و امام حسین علیه السلام ببرند؛ اما هنگامی‌ که نوبت به اردوگاه ما رسید، کسی حاضر نشد زیر پرچم صدام به زیارت برود. ما می‌گفتیم: اگر ما را به زیارت می‌برید، چرا در شب عاشورا (دو ماه پیش) با ما آن‌گونه برخورد کردید؟ عراقی‌ها جواب می‌دادند که آن روز دستور داشتیم شما را بزنیم و امروز هم دستور رسیده، به هر صورت شما را به زیارت ببریم؛ اما کسی به حرف بعثی‌ها گوش نداد و همه متحد شدیم که زیر پرچم صدام به زیارت نرویم. عراقی‌ها قبل از ما یک گروه از اسیرهای داخل اردوگاه را به زیارت برده بودند و به آنها اجازه نداده بودند که نماز صبح را بخوانند؛ یعنی یک ساعت قبل از نماز صبح آنها را سوار ماشین کرده بودند. این مسئله خیلی برای ما سخت بود و با اینکه یک عمر انتظار زیارت قبر اباعبدالله الحسین علیه السلام را داشتیم، اما نتوانستیم به خاطر یک امر مستحب (زیارت) یک امر واجب (نماز) را کنار بگذاریم و ناچار از این فرصت چشم‌پوشی کردیم. به دنبال آن خواسته‌هایمان را نیز در دو مورد مطرح کردیم:
اگر می‌خواهید ما را به زیارت امام حسین علیه السلام ببرید، اجازه بدهید صبح‌ها زیارت آن حضرت را همگی با هم زمزمه کنیم.
اگر می‌خواهید ما را به زیارت امام علی علیه السلام ببرید، به جای بعضی خرج‌های بیهوده، بیایید کتاب آن حضرت یعنی نهج‌البلاغه را در اختیار ما قرار دهید.
همچنین به آنها اعلام کردیم که شما می‌خواهید از ما به عنوان حربه‌ای علیه اسلام و انقلاب استفاده کنید و با فیلم‌برداری و تبلیغ در این زمینه، خود را خوب جلوه دهید. به همین دلیل، اگر به قیمت جانمان هم تمام شود، به زیارت نخواهیم رفت.
با اینکه همه اسرا مشتاق زیارت حرم ائمه اطهار علیهم السلام بودند، ولی چون یقین داشتند که نماز صبح از دستشان می‌رود، حاضر نشدند که این مسئله را قبول کنند. به دلیل سرپیچی از دستور صدام یعنی حاضر نشدن برای رفتن به زیارت، نگهبان‌های بعثی بیش از یک ماه اسیرها را مورد ضرب و شتم قرار دادند. آنها همچنین دویست نفر از دوستان ما را عریان کردند. پس از کتک‌کاری و شکنجه به اردوگاهی دیگر منتقل کردند و ما را تا مدتی از آنها بی‌خبر گذاشتند».
1


برچسب :
نوشته شده در پنج شنبه 1394/3/7 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
سخنی از حضرت آ یت الله بهجت


برچسب :
نوشته شده در سه شنبه 1394/3/5 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
اذانی که ماندگار شد!
ازقدیم رسم بر این بود که وقتی کودکی به دنیا می آمد او را در آغوش پدربزرگ یا مادربزرگش که سال ها مسلمانی کرده بود و آداب اسلامی را خوب می دانست میگذاشتند تا با دهانی که بارها با آن ذکر خدا را گفته، در گوشش اذان و اقامه بخواند.
اینرسم هنوز هم در بین بسیاری از خانواده ها انجام می شود. البته شاید بعضی از خانواده ها به دلیل مشغله زیاد از این کار مهم غافل شده باشند اما خوب است بدانیم که گفتن اذان در گوش راست نوزاد و اقامه در گوش چپ او سنتی است که پیامبر(صلی الله و علیه وآله) آن را انجام می دادند و این کار را به پیروانشان نیز سفارش می کردند.

برچسب :
نوشته شده در سه شنبه 1394/3/5 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
شکوه نماز در غربت غرب

حجت‌الاسلام روحانی از قول فردی نقل می‌کند: «در زمان رژیم شاه قرار بود یک گروه از مهندس‌های کشاورزی به یکی از کشورهای اروپایی برای کسب تجربه‌های کشاورزی بروند. یک استاد دانشگاه را سرپرست گروه می‌کنند. هواپیما در شهری برای سوخت‌گیری فرود می‌آید. مسافرهای هواپیما از ملیت‌ها و مذهب‌های مختلف مانند مسیحی، کلیمی و مسلمان بودند. هوا در حال تاریک شدن بود که استاد دانشگاه می‌رود وضو بگیرد. بعد، از داخل ساکش یک قبله‌نما در می‌آورد؛ قبله را پیدا می‌کند و به نماز می‌ایستد. گروهی که آن استاد سرپرستش بود، به التماس می‌افتند که مهندس، تو را به خدا در اینجا دست از این کارها بردار. اینجا همه تیپ آدم هست. استاد با خشم می‌گوید: این چه درخواست و حرف احمقانه‌ای است که می‌گویید؟ پای‌بندی به اعتقادهای دینی مگر مصلحتی است؟ خجالت نمی‌کشید این حرف را می‌زنید؟ استاد بی‌اعتنا به اطرافیان و حتی نگاه‌های متعجب خارجی‌ها بار دیگر برای نماز می‌ایستد و با آرامش خاص نماز مغرب و عشا را تمام می‌کند. این در حالی بود که مسافرها در برابر پلکان هواپیما برای سوار شدن صف بسته بودند. مسافرها و مهماندارها با حالت آمیخته به ادب و احترام منتظر بودند که استاد، سوار هواپیما شود. مهماندارها به شدت مجذوب شخصیت معنوی استاد شده بودند. یکی از آنها گفت: هواپیما در آسمان دچار نقص فنی شد، اما بدون آنکه دریابیم که چگونه و چطور شد، نقص برطرف شد؛ اکنون حس می‌کنم که به دلیل وجود این مرد خدایی بود که از یک حادثه قطعی نجات یافتیم».1



برچسب :
نوشته شده در سه شنبه 1394/3/5 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
آثار سبک شمردن نماز

مرحوم حاجی نوری از قول یکی از علمای نجف نقل می‌کند: «پدرم و مادرم در اصفهان بودند و به من نامه می‌نوشتند، ولی مدتی بود که نامه آنها نمی‌آمد. در خواب دیدم جنازه مادرم را می‌آوردند درحالی‌که بینی او شکسته بود و خون می‌آمد و نیز او را می‌زنند. رفتم و گفتم: چه کاری کرده است؟ گفتند: چون که نماز را سبک می‌شمرده است و نیز روزه واجب را نمی‌گرفته است، ما مأمور عذاب او هستیم.
من وحشت‌زده از خواب بیدار شدم. طولی نکشید به من خبر رسید که جنازه مادرم را به کربلا آورده‌اند و برای نماز و دفنش بیا.
من رفتم تا او را از تابوت در آورم؛ سر تابوت را که باز کردم، دیدم کفن مادرم خونین است. چون بینی او شکسته بود.
از آن کسی که مأمور حمل جنازه بود، علت را پرسیدم. او عذر آورد که تقصیر من نبود. ازآنجاکه چند جنازه را با هم می‌آوردیم، در فلان منزل که پیاده شدیم، جنازه‌ها را روی هم گذاشته بودیم، قاطرها با هم نزاع کردند و به تابوت‌ها خوردند. تابوت مادر تو افتاد. برای همین بینی‌اش شکست. وقتی آن را دیدم، متوجه شدم تعبیر همان خواب است و فهمیدم که باقی خواب نیز صحیح است و مادرم اکنون در عالم برزخ در عذاب است. پس به فکر عذاب قبرش افتادم.
به حرم حضرت اباالفضل العباس علیه السلام آمدم و به آن حضرت متوسل شدم؛ به طور جدّی از آقا خواستم که مادرم را شفاعت کند و عهد کردم نماز و روزه او را قضا کنم. پس از دو ماه در عالم رؤیا همان قضیه را دوباره دیدم. گفتم: مگر قمر بنی‌هاشم شفاعت نکردند؟ گفتند: تو به عهد خود وفا نکردی. از خواب بیدار شدم و نماز و روزه‌هایش را به جا آوردم».
1

اف بدان مردی که سازد اختیار
از برای خویش همسر بی‌نماز
زندگی دشوار باشد بر زنی
باشدش در دهر شوهر بی‌نماز
هیچ می‌دانی نمی‌بایست داد
بر کسی گر خواست دختر بی‌نماز

برچسب :
نوشته شده در دوشنبه 1394/3/4 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
در نماز تقصیر مکن!
بدان ای پسر که سپاس خداوند نعمت واجب است بر همه کس بر اندازه فرمان نه براندازه استحقاق که اگر همگیِ خویش، شُکر سازد هنوز حق شکر یک جزو از هزار جزو نگزارده باشد. و آگاه باش که نماز و روزه، خاص خداوند راست؛ در او تقصیر مکن که چون در خاص خدای، تقصیر کنی، از عام، همچنان باز مانی. و بدان که نماز را خداوند شریعت ما برابر کرد با همه دین... و نه گویی که در نماز تقصیر رو است که اگر از روی دین یاد نگیری، از روی خِرَد یادگیر که فایده نماز چند چیز است: اوّل آن است که هر که فریضه نماز به جای آوَرَد، مادام تن و جامه او پاک بُوَد و به همه حال، پاکی بِهْ که پلیدی، و دیگر فایده نماز آن است که از متکبّری خالی باشی؛ زیرا که اصل نماز بر تواضع نهاده اند.
... وز نهار ای پسر که اندر نماز، سبکی و استهزا نکنی بر ناتمامیِ رکوع و سجود و مطایبه کردن اندر نماز که این عادت، هلاک دین و دنیا بُوَد.1

1.قابوسنامه،عنصر المعالى قابوس بن وشمگیر، به اهتمام و تصحیح غلامحسین یوسفى، انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ هشتم، 1375، 604 ص 12

برچسب :
نوشته شده در يکشنبه 1394/3/3 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
نماز در قایق

یکی از دوستان شهید شاهمرادی نقل می‌کند: «تا نزدیکی‌های غروب آفتاب، مسیری طولانی را به طور مخفیانه شناسایی کرده بودیم. موقع مغرب، شهید محمدعلی شاهمرادی گفت: می‌خواهم نماز بخوانم. من گفتم: میان مواضع دشمن ممکن است هر لحظه شناسایی شده یا حتی اسیر شویم، ولی او بدون اعتنا به حرف من، آرام مشغول ساختن وضو بود. با خودم فکر کردم که جنگ ما به دلیل نماز است. همان‌گونه که امام حسین علیه السلام نیز وسط میدان کربلا در ظهر عاشورا نماز خواند. یک پتو کف قایق پهن کرده، به محمدعلی اقتدا کردیم و نماز را همان‌جا برپاداشتیم».1



برچسب :
نوشته شده در يکشنبه 1394/3/3 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر

X