موضوعات مطالب
آرشيو مطالب
صفحه ها
آمار و امكانات
درباره وبلاگ

هرچند تاكنون درباره نماز ، پایگاه ها و صفحات مجازی ارزشمندي نشر يافته است، ولي در رسانه سعی داشته ایم با نگاه نو ، تدوين و دسته بندي مناسب جوانان و نوجوانان را به این مسیر رهنمون باشیم. اين مجموعه شامل بخش ها و موضوعات مختلفي شامل : جايگاه والاي نماز در ميان عبادت ها ،آثار و برکات نماز بر روي فرد و جامعه و نقش نماز در زندگي و روش هاي آن معلوم مي گردد. و دراین راستا راهكارهاي جذب كودك و نوجوان به نماز مانند: تشويق و تحسين، كردار نه گفتار، اخلاق خوش و اُنس با كودك و نوجوان، ميانه روي و... با بیان حکایات ، احادیث ، الگوها و... آورده شده است. باشد که این مجموعه ما و فرزندانمان را در مسیر برپا كنندگان نماز یاری گر باشد.
سایر امکانات
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد
راز نماز شهید دستغیب

یکی از همرا‌هان شهید آیت‌الله دستغیب نقل می‌کند:‌ «با شهید بزرگوار آیت‌الله دستغیب برای انجام حج عمره هم‌سفر بودیم. هواپیما از تهران به طرف بیروت پرواز کرد تا از آنجا عازم جده شویم. در فرودگاه بیروت چند ساعتی معطّل شدیم. اذان مغرب بود که هواپیما آماده پرواز شد.
شهید دستغیب خیلی سعی می‌کرد نماز مغرب و عشا را اول وقت بخواند، اما درهای هواپیما بسته بود و نمی‌شد کاری کرد. ایشان چند بار خواستند پیاده شوند که مانع شدند.
تأخیر هواپیما به اندازه‌ای شد که اگر به جده می‌رسیدیم، نماز قضا بود.
شهید دستغیب از اینکه نمی‌توانست به نمازش برسد، خیلی ناراحت بود. ما نیز تشویش داشتیم، ولی ایشان خیلی نگران فوت نماز بود. موتور هواپیما که روشن بود، یک دفعه با نقص فنی روبه‌رو شد. خدمه هواپیما ناگهان در هواپیما را باز کردند تا نقص هواپیما برطرف شود. همه پیاده شدیم. شهید دستغیب از اینکه به نمازش می‌رسید، خیلی خوش‌حال بود. ما هم خوش‌حال بودیم. خدمه می‌گفتند: شاید چند ساعت طول بکشد تا هواپیما آماده پرواز شود. نماز را که خواندیم، خبر دادند هواپیما آماده پرواز است، سوار شوید. من هنوز در حیرت این راز هستم که میان نماز شهید و نقص هواپیما چه سِرّی نهفته است».
1



برچسب :
نوشته شده در جمعه 1394/4/12 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
راهکارهای هشتگانه توجه به نماز

راهکارهای هشتگانه توجه به نماز

نماز

 

راهکارهای هشت گانه توجه در نماز از سوی آیت الله وحید خراسانی

آیت الله وحید در پاسخ به سوالی در خصوص توجه در نماز، رعایت امور هشتگانه را توصیه کردند. متن سوال و پاسخ معظم‌له که در پایگاه اطلاع‌رسانی این مرجع تقلید قرار دارد به این شرح است.

سؤال چه کنیم تا در نماز حواسمان پرت نشده و توجّه‌مان به خدای تعالی باشد؟

پاسخ: بعضی از اموری که برای حضور قلب در نماز سفارش شده است عبارتند از:

*اول: وضو را باتوجه و حضور قلب انجام دهد، از امام رضا(علیه‌السلام) روایت شده که وضو موجب طهارت و تزکیه‌ی دل است (وسائل الشیعه 1/367 ابواب وضو باب1 حدیث 9)

*دوم: در عظمت نماز و در روایاتی که درباره‌ی نماز وارد شده تأمّل نماید.

*سوم: مانند کسی نماز بخواند که گویا با نماز وداع می‌کند و دیگر فرصت نماز خواندن را نخواهد یافت (مجالس صدوق و ثواب الاعمال عن ابن‌ ابی‌یعفور قال «قال ابوعبدالله الصادق7 اذا صلّیت صلاة فریضة فصلّها لوقتها صلاة مودّع یخاف ان لا یعود الیها ابدا»)

*چهارم: وقتی روبه قبله می‌نماید سعی کند که دنیا و مافیها و خلق و آنچه به آن مشغولند را فراموش نماید و قلب خود را از آنها تهی نماید.

*پنجم: به معانی نماز توجه نموده و نماز را با تأنّی و آرامش بخواند.

*ششم: اینکه بداند از آن هنگام که وارد نماز می‌شود، تا آن لحظه ای که از نماز خارج می شود، خدای تعالی به او رو کرده و نظر می‌نماید، و ملکی بالای سر او ایستاده و می‌گوید: ای نمازگزار اگر می‌دانستی چه کسی به تو نظر می‌نماید و با چه کسی مناجات می‌کنی هرگز از او رو بر نمی‌گرداندی و ابداً از جای خود بر نمی‌خواستی (کافی عن ابی‌جعفر7 قال: «قال رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) اذا قام العبد المؤمن فی صلاته نظر الله عزوجل الیه (اقبل الله الیه) حتی ینصرف ... و وکّل الله به ملکاً قائماً علی رأسه یقول له ایها المصلی لو تعلم من ینظر الیک و من تناجی ما التفتّ و لازلت من موضعک ابداً» وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب 8 حدیث 5 از کافی)

*هفتم: اینکه بداند که در حال نماز از بالای سرش تا کرانه‌ی آسمان، رحمت خدا براو سایه انداخته و ملائکه الهی از اطراف او تا افق سماء او را در بر گرفته‌اند. (عنه (صلی الله علیه و آله) ... و اظّلته الرحمة من فوق رأسه الی افق السماء و الملائکة تحفّه من حوله الی افق السماء...» وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب 8 حدیث 5 از کافی)

*هشتم: آنچه در نماز مکروه است به جا نیاورید و به آنچه فضیلت نماز را می افزاید اهتمام نمائید مثل انگشتر عقیق به دست نمودن و لباس پاکیزه پوشیدن و خود را خوشبو نمودن و شانه و مسواک زدن.

 منبع:

تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان


برچسب :
نوشته شده در پنج شنبه 1394/4/11 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
نماز آیات

نماز آیات به واسطه چهار چیز واجب مى شود:

اول : گرفتن خورشید،

دوم : گرفتن ماه ، اگر چه مقدار کمى از خورشید و ماه گرفته شود و کسى هم از آن نترسد.

سوم : زلزله اگر چه کسى هم نترسد.

چهارم : رعد و برق و بادهاى سیاه و سرخ و مانند اینها، در صورتى که بیشتر مردم بترسند. نماز آیات دو رکعت است و در هر رکعت پنج رکوع دارد. دستور آن نیز این است که انسان بعد از نیت تکبیر بگوید و یک حمد و یک سوره تمام بخواند و به رکوع برود و سر از رکوع بردارد و دوباره یک حمد و یک سوره بخواند. باز به رکوع برود تا پنج مرتبه ، بعد از بلند شدن از رکوع پنجم ، دو سجده نماید و برخیزد. رکعت دوم را هم مثل رکعت اول به جا آورد و تشهد بخواند و سلام دهد.همچنین مى تواند به جاى خواندن سوره تمام ، یک سوره را پنج قسمت کند و یک آیه یا بیشتر از آن را بخواند و به رکوع برود و سر بردارد و بدون این که حمد بخواند، قسمت دوم از همان سوره را بخواند و به رکوع برود؛ همین طور تا پیش از رکوع پنجم سوره را تمام نماید.

آداب نماز آیات عبارتند از: 1 – در نماز آیات مستحب است که به جاى اذان و اقامه ، سه مرتبه به قصد امید ثواب ، بگوید: ((الصلاة )) 2 – مستحب است که نمازگزار بعد از رکوع پنجم و دهم بگوید: ((سمع اللّه لمن حمده )) 3 – مستحب است نمازگزار پیش از هر رکوع و بعد از آن تکبیر بگوید؛ ولى بعد از رکوع پنجم و دهم ، گفتن تکبیر مستحب نیست. 4 – مستحب است که انسان پیش از رکوع دوم ، چهارم ، ششم ، هشتم و دهم ، قنوت بخواند و اگر فقط یک قنوت ، پیش از رکوع دهم بخواند کافى است . 5 – مستحب است که حمد و سوره نماز آیات به (بلند) خوانده شود.. 6 – در نماز آیات مخصوصا براى کسوف خورشید مستحب است که انسان نمازش را طول بدهد.7 – مستحب است که در نماز آیات خصوصا در کسوف خورشید، سوره هاى طولانى مانند یس ، روم و کهف و امثال آن خوانده شود. 8 – مستحب است که نمازگزار بعد از نماز آیات تا باز شدن قرص ، در محل نماز بنشیند و مشغول دعا و ذکر شود. 9 – اگر تا باز شدن قرص وقت است مستحب است که نماز را دوباره خواند. 10 – مستحب است که نماز آیات به جماعت خوانده شود. 11 – براى قضاى نماز آیات ، مستحب است که نمازگزار غسل کند..

مثلاً به قصد سوره توحید بگوید:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ».

و به رکوع رود، بعد بایستد و بگوید:

«قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ».

و دوباره به رکوع رود و بعد از رکوع بایستد و بگوید:

«اللَّهُ الصَّمَدُ».

باز به رکوع رود و بایستد و بگوید:

«لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ».

و برود به رکوع و سر بردارد و بگوید:

«وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ».

و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن، دو سجده کند.

1 – مفاتیح الجنان شیخ عباس قومی


برچسب :
نوشته شده در چهارشنبه 1394/4/10 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
نماز سحرگاهان

سعید بن محمد بن جنید معروف به ابن‌جنید از دانشمندان و عارفان نامی قرن سوم به شمار می‌آمد. او استادی زبردست و عالمی ناطق بود، ولی در سلک صوفیان به شمار می‌رفت که در سال 297 ه‍ .ق از دنیا رفت. یکی از علمای بزرگ آن عصر به نام جعفر خالدی می‌گوید: «او را در عالم خواب دیدم و به او گفتم: خداوند با تو چگونه رفتار کرد؟ در پاسخ گفت: همه این اشارات، عبادات، رسوم و علوم صوفیانه که داشتم، به حالم سودی نبخشید. جز چند رکعت نمازی که در سحرگاهان می‌خواندم، چیزی به حالم نفعی نداشت».1


برچسب :
نوشته شده در سه شنبه 1394/4/9 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
خسارت جبران‌ناپذیر

«شخصی قصد داشت برای تجارت سفر کند. پس خدمت امام جعفر صادق علیه السلام آمد و استخاره کرد. استخاره بد آمد، ولی او آن را نادیده گرفت و به مسافرت رفت و جالب اینکه سود فراوانی هم به دست آورد.
هنگامی‌که بازگشت، خدمت امام صادق علیه السلام رفت وگفت: یادتان هست که برایم استخاره کردید و بد آمد؟ من آن را نادیده گرفتم و به سفر رفتم که سود فراوانی هم به دست آوردم. حضرت به او فرمود: یادت هست در این سفر، در فلان منزل خسته بودی، نماز مغرب و عشا را خواندی؛ شام خوردی و خوابیدی. هنگامی که بیدار شدی، آفتاب صبح زده بود و نماز صبح تو قضا شد؟ با شرمندگی عرض کرد: آری، یابن رسول الله صلی الله علیه و آله . حضرت فرمود: اگر خداوند متعال، دنیا و هر آنچه را در آن هست، به تو داده بود، جبران آن خسارت معنوی نمی‌شد».
1



برچسب :
نوشته شده در دوشنبه 1394/4/8 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
آخرین سفارش امام صادق علیه السلام

ابوبصیر گفت: «پس از شهادت حضرت امام صادق علیه السلام نزد ام‌حمیده رفتم تا او را در این مصیبت، تسلیت بگویم. هنگامی‌که چشمش به من افتاد، گریه کرد؛ من نیز از حال او به گریه افتادم. آن‌گاه گفت: ابامحمد! اگر امام صادق علیه السلام را هنگام مرگ مشاهده می‌کردی، چیز عجیبی می‌دیدی. در آن لحظه‌های آخر چشم باز کرد و فرمود: به هر کس که بین من و او خویشاوندی هست، بگویید بیاید. همه را گرد من جمع کنید که سفارشی دارم. همه خویشاوندان آن جناب را جمع کردیم. در این هنگام، امام صادق علیه السلام به آنها نگاهی کرد و فرمود: شفاعت ما به آن کسی که نمازش را سبک شمارد، نخواهد رسید».1


برچسب :
نوشته شده در يکشنبه 1394/4/7 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
جشن تکلیف

درسال 81 در مدرسه ای در یکی از روستاهای شهرستان دیواندره معلم پایه سوم دانش آموزان دختر بودم .در زنگ های دینی ، درسی به نام جشن تکلیف داشتیم که راجع به نماز و وضو و وظایف  دینی مکلفین بود قرار بود برای دخترهای نه ساله جشن تکلیف بگیریم و در اردیبهشت ماه برای بهتر برگزار شدن مراسم به مسجد روستا برویم با توجه به اینکه روستا با مشکل کم آبی مواجه بود من تذکرات لازم را به دانش آموزان دادم تا در مصرف آن صرفه جویی نمایند

بعد از وضو گرفتن بچه ها به مسجد رفتند قرار شد نماز را به جماعت اقامه نماییم وبعد مراسم جشن را بگیریم بعضی از بچه ها که توان مالی خوبی داشتند چادرهای سفیدی تهیه کرده بودند بعضی دیگر با مانتو به صف ایستادند من هم میان بچه ها ایستادم برگشتم تا ببینم صف ها مرتب وبه هم پیوسته است یا نه ناگهان چشمم به سمیه افتاد دیدم که یک پا در هوا و لی لی کنان یک پا از پاهایش را به سجاده گذاشته وپای دیگرش را بلند کرده ومنتظر خواندن اقامه است با تعجب گفتم"سمیه چرا این جوری ایستاده ای؟ تکانی خورد وگفت "آخه خانم داشتم وضو می گرفتم همین که نوبت به پاهایم رسید پای راستم را شستم وخواستم پای چپم را بشویم آب قطع شد ونتوانستم وضویم را کامل کنم من هم گفتم این پایم وضو ندارد پس اگر اینجوری بایستم گناهی ندارد و می توانم نماز بخوانم .

برگرفته از خاطرات خانم کرمی از استان کردستان

 


برچسب :
نوشته شده در شنبه 1394/4/6 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
نمی فهمم...

نمی فهمم

وقتی به نماز می ایستم

من، تو را می خوانم ...؟

یا تو، مرا می خوانی...؟

فقط کاش که عشقمان دو طرفه باشد...




برچسب :
نوشته شده در جمعه 1394/4/5 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
نماز و تأخیر جنگ

بنا به نقل طبری آمده است: «عصر پنج‌شنبه دهم محرم، عمر بن سعد فرمان حمله داد و لشکر به حرکت درآمد. امام حسین علیه السلام در آن ساعت، بیرون خیمه به شمشیرش تکیه کرده و خواب خفیفی چشمان ایشان را گرفته بود. چون زینب کبری علیها السلام سروصدای لشکر عمر بن سعد را شنید و جنب‌وجوش آنها را دید، نزد امام آمد و عرضه داشت: برادر! اکنون دشمن به خیمه‌ها نزدیک شده است. امام سر برداشت و ابتدا این جمله را فرمود: «اِنّی راَیتُ رَسولَ الله...؛ اکنون رسول خدا صلی الله علیه و آله را در خواب دیدم که به من فرمود: به زودی نزد من خواهی آمد.» سپس برادرش، ابوالفضل علیه السلام را خطاب کرد و چنین فرمود: جانم به قربانت سوار شو و با اینها ملاقات کن؛ انگیزه و هدف آنها را جویا شو.
حضرت ابوالفضل علیه السلام با بیست تن که زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر نیز در میان آنان دیده می‌شد، به سوی دشمن رفت و از انگیزه حرکتشان سؤال کرد. لشکریان عمر بن سعد در جواب او گفتند: اکنون از سوی ابن زیاد حکم تازه‌ای رسیده است که باید شما بیعت کنید. در غیر این صورت، وارد جنگ خواهیم شد.
حضرت ابوالفضل علیه السلام به سوی امام برگشت و پیشنهاد آنان را به آن حضرت رسانید. امام در پاسخ وی چنین فرمود: به سوی آنان بازگرد و اگر توانستی، همین امشب را مهلت بگیر و جنگ را به فردا بینداز تا ما امشب را به نماز، استغفار و مناجات با پروردگارمان بپردازیم؛ زیرا خدا می‌داند که من به نماز، قرائت قرآن، استغفار و مناجات با خدا علاقه بسیار دارم.
حضرت ابوالفضل علیه السلام برگشت و تقاضای مهلت یک‌‌شبه کرد. عمر بن سعد چون در قبول این پیشنهاد تردید داشت، موضوع را با فرماندهان لشکر مطرح کرد و نظر آنها را جویا شد.
یکی از فرماندهان به نام عمرو بن حجاج گفت: سبحان الله! اگر اینها از ترک و دیلم بودند و چنین مهلتی را از تو درخواست می‌کردند، بایستی به آنها جواب مثبت می‌دادی؛ درصورتی‌که اینها فرزندان پیامبر هستند. قیس بن اشعث، یکی دیگر از فرماندهان گفت: به عقیده من هم باید به این درخواست حسین جواب مثبت داد؛ زیرا این درخواست برای عقب‌نشینی آنها از جبهه و تجدیدنظر نیست، بلکه به خدا سوگند، فردا اینها پیش از تو جنگ را شروع خواهند کرد. عمر بن سعد گفت: اگر چنین است، پس چرا شب را به آنان مهلت بدهیم؟ به هر حال، پس از گفت‌وگوی زیاد، پاسخ عمر بن سعد به حضرت ابوالفضل علیه السلام این بود که امشب را به شما مهلت می‌دهیم؛ اگر تسلیم شدید و به فرمان امیر گردن نهادید، شما را نزد او می‌بریم و اگر امتناع کردید، شما را به حال خود باقی نخواهیم گذاشت و جنگ است که سرنوشت شما را تعیین خواهد کرد. بنابراین، با درخواست امام موافقت و شب عاشورا به ایشان مهلت داده شد».
1



برچسب :
نوشته شده در پنج شنبه 1394/4/4 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
نماز حضرت زهرا علیها السلام

از مستحبات نماز آن است که انسان بوی خوش به بدن و لباسش بزند؛ با لباس پاکیزه، نماز بخواند و با احترام و وقار به عبادت خدا مشغول شود.
آورده‌اند: «لحظات آخر عمر حضرت زهرا علیها السلام و وقت نماز نزدیک بود. حضرت فاطمه علیها السلام به اسماء بنت عمیس فرمود: عطر مرا بیاور تا خود را خوش‌بو کنم و آن لباس را ـ که با آن نماز می‌خوانم ـ بیاور. سپس وضو گرفت. در آن هنگام که می‌خواست نماز بخواند، حالشان منقلب شد. پس سرشان را به زمین نهاد. به اسماء فرمود: کنار سرم بنشین؛ هنگامی که وقت نماز فرا رسید، مرا بلند کن تا نماز بخوانم. اگر برخاستم، چیزی نیست و اگر برنخاستم، شخصی را نزد علی علیه السلام بفرست تا خبر فوت را به او بدهد. اسماء می‌گوید: وقت نماز فرا رسید. گفتم: «الصلوه یا بنت رسول الله؛ ای دختر رسول خدا، وقت نماز است.» جوابی نشنیدم. ناگاه متوجه شدم که حضرت زهرا علیها السلام از دنیا رفته‌ است».
1



برچسب :
نوشته شده در سه شنبه 1394/4/2 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر

X