إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (2)الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ (3)أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَریمٌ (4.
مؤمنان کسانی هستند که هر گاه خدا نزد آنها یاد شود دلهای آنها میترسد و هر گاه آیات خدا بر آنها تلاوت شود ایمانشان بیشتر میگردد و بر پروردگار خود توکل میکنند، آنان که نماز را بپا میدارند و از آنچه به آنها دادهایم انفاق میکنند و مؤمنان حقیقی آنها هستند، برای آنان درجات (فوق العادهای) نزد پروردگارشان است و برای آنها آمرزش و روزی بینقص و عیب است. «انفال ، 2 و 3 و 4»در این آیات خداوند به پنج قسمت از صفات برجسته مؤمنان اشاره کرده که سه قسمت آن جنبه روحانی و معنوی و باطنی دارد و دو قسمت آن جنبه علمی و خارجی سه قسمت اول عبارتند از احساس مسئولیت و تکامل ایمان و توکل و دو قسمت دیگر عبارتند از:(ارتباط با خدا) و (ارتباط و پیوند با خلق خدا).
نخست میگوید: مؤمنان تنها کسانی هستند که هر وقت نام خدا برده شود دلهای آنها به خاطر احساس مسئولیت در پیشگاهش ترسان میگردد
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ
پس از ذکر این سه قسمت از صفات روحانی و نفسانی مؤمنان راستین میگوید: آنها در پرتو احساس مسئولیت و درک عظمت پروردگار و همچنین ایمان فزاینده و بلندنگری توکل از نظر عمل دارای دو پیوند محکمند. پیوند و رابطه نیرومندی با خدا و پیوند و رابطه نیرومندی با بندگان خدا. آنها کسانی هستند که نماز را (که مظهر رابطه با خداست) برپا میدارند و از آنچه به آنها روزی دادهایم در راه بندگان خدا
انفاق میکنند.
الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ
تعبیر به اقامه نماز (به جای خواندن نماز) اشاره به این است که نه تنها خودشان نماز میخوانند بلکه کاری میکنند که این رابطه محکم با پروردگار همچنان و در همه جا برپا باشد و تعبیر مما رزقناهم (از آنچه به آنها روزی دادهایم) تعبیر وسیعی است که تمام سرمایههای مادی و معنوی را در بر میگیرد. آنها نه تنها از اموالشان بلکه از علم و دانششان از هوش و فکرشان از موقعیت و نفوذشان و از تمام مواهبی که در اختیار دارند در راه بندگان خدا مضایقه نمیکنند.
پیامها:
1 آنکه با شنیدن نداى اذان و آیات الهى بىتفاوت باشد، باید در کمال ایمان خود شک کند. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ»
2 ذکر نام خدا از سوى هر کس باشد، در مؤمن اثر مىگذارد. «إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ»
3 ایمان، با عشق و خشیت درونى همراه است. «الْمُؤْمِنُونَ» ... «وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»
4 ایمان، مراتب و درجاتى دارد و قابل کاهش و افزایش است. «زادَتْهُمْ إِیماناً»
5 ترسى که ریشه در جهل داشته باشد بد است، ولى ترسى که از معرفت سرچشمه بگیرد پسندیده است. «الْمُؤْمِنُونَ» ... «وَجِلَتْ»
6 هر آیهى قرآن، حجّت و دلیل و نورى است که مىتواند بر ایمان بیفزاید. «إِذا تُلِیَتْ» ... «زادَتْهُمْ إِیماناً»
7 مؤمن، میان بیم و امید است. «الْمُؤْمِنُونَ»، «وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»، «یَتَوَکَّلُونَ»
8 کسى که تنها خداوند را ربّ خود مىداند، تنها به او توکّل مىکند. «عَلى رَبِّهِمْ یتَوَکَّلُونَ»
9 نشانهى ایمان آن است که ابتدا دل مؤمن با یاد خدا خشیت پیدا مىکند، «وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»، سپس با تلاوت و یادآورى آیات الهى، بر ایمانش افزوده مىشود، «زادَتْهُمْ إِیماناً» و توکّل بر خدا نموده، «یَتَوَکَّلُونَ» نماز را به پا مىدارد، «یُقِیمُونَ» و به دیگران نیز کمک مىنماید. «یُنْفِقُونَ»
10 رفتار انسان، برخاسته از انگیزهها، دیدگاهها و اعتقادات اوست. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ» ... «یُقِیمُونَ» ... «یُنْفِقُونَ»
11 اسلام، انفاق بخشى از مال و دارایى را لازم دانسته است، نه تمام آن را. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ» (یکى از معانى «من»، تبعیض است)
12 نماز و انفاق مؤمن مقطعى نیست، بلکه مستمرّ و دائمى است. «یُقِیمُونَ» ... «یُنْفِقُونَ» 13 انفاق، باید از مال حلال و روزى الهى باشد. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ»
1۳ مؤمن، دارایى خود را بخشش الهى مىداند، نه محصول دسترنج خویش و این عقیده، گذشت و انفاق را بر او آسان مىکند. «مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ»
جواب: با قرائت آیۀ آخر سوره کهف و اهتمام به این امر اگر علاج نشد، تقدیم بر نصف می شود [قبل از نیمه شب به جا آورده می شود.] [به سوی محبوب:77]آیت ا... بهجت
سؤال: در نماز شب و سحرخیزی، قدری کسل هستم، لطفاً راهنمایی فرمایید؟
جواب: بسمه تعالی، کسالت در نماز شب به این رفع می شود که بنا بگذارید هر شبی که موفق (به خواندن آن نشدید)، قضای آن را به جا آورید. [به سوی محبوب:77] آیت ا... بهجت
قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ
أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ
فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً
(کهف/110)
آیه | نام سوره | پیام آیه | ترجمه آیه | تفسیر آیه |
آیه 6 | سوره مبارکه مائده | احکام وضو وطهارت | ای کسانی که ایمان آورده اید چون به نماز برخاستید صورت و دستهای خود را تا آرنج بشویید و سر و پاهای خود را تا برآمدگی روی پا مسح کنید و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا مسافر بودید یا یکی از شما از قضای حاجت آمد یا با زنان نزدیکی کردید و آب نیافتید پس بر خاکی پاک تیمم کنید و از آن بر صورت و دستهایتان بکشید . خدا نمیخواهد برای شما دشواری بیافریند بلکه میخواهد شما را پاک و نعمتش را بر شما تمام کند باشد که سپاس دارید | این آیه راجع به حدود شستشو در وضو است: 1- حد صورت از طرف طول از رستانگاه مو تا چانه و از طرف عرض آنچه در میان انگشت وسط و ابهام (انگشت شست) قرار مىگیرد، ذکر شده و این در حقیقت توضیح همان معنایى است که از کلمه" وجه" در عرف فهمیده مىشود، زیرا وجه همان قسمتى است که انسان به هنگام برخورد بر دیگرى با آن" مواجه" مىشود2- حد دست که باید در وضو شسته شود،" تا آرنج" ذکر شده، زیرا مرافق جمع" مرفق" به معنى" آرنج" است، و چون هنگامى گفته شود دست را بشوئید ممکن است به ذهن چنین برسد که دستها را تا مچ بشوئید، زیرا … |
آیه 12 | سوره مبارکه مائده | پاداش نمازگزاران | و همانا خدا از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از آنها دوازده سرپرست برانگیختیم و خدا فرمود همانا من با شمایم ، اگر نماز برپا دارید و زکات بدهید و به فرستادگان من ایمان بیاورید و حمایتشان کنید و به خدا قرض الحسنه بدهید قطعا بدی هایتان را از شما می پوشانم و شما را به باغهایی که از پای درختانش نهرها جاری است در می آورم . پس هر که از شما بعد از این (حجت) کافر شود به یقین از راه راست منحرف شده است | اوّلین برنامه لازم در میان خداوند متعال که همیشه حاضر و ناظر است، و میان بندگان او، برقرار شدن ارتباط است، تا تفاهم باطنى و پیوند روحى محقّق گردد.و از این لحاظ در آغاز قرآن مجید مىفرماید : الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ. یعنى پس از ایمان بغیب که مقام الوهیّت و مبدء عوالم وجود است … |
| آیه | نام سوره | پیام آیه | ترجمه آیه | تفسیر آیه | ||||
| آیه 55 | سوره مبارکه مائده | نماز ازویژگیهای ولی خدا | ولی و سرپرست شما تنها خدا و رسول اوست و کسانی که ایمان آورده اند همانها که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند | این آیه در شان حضرت علی ع نازل شد که د ر حال نماز انگشتر خود را به مسکین بخشید. ومنظور از ولایت در این آیه جانشینی و صاحب اختیاری می باشدالبرهان فی تفسیر القرآن /ج 2/صص318-316 | ||||
| آیه 58 | سوره مبارکه مائده | تمسخر نماز کار نابخردان | و چون (با اذان) به نماز ندا دهید ، آنرا به مسخره و بازی می گیرند . این از آن روست که آنها مردمی نابخردند | در شان نزول این آیه ، نقل شده که جمعى از یهود و بعضى از نصارى صداى مؤذن را که مىشنیدند و یا قیام مسلمانان را به نماز مىدیدند شروع به مسخره و استهزاء مىکردند، قرآن مسلمانان را از طرح دوستى با اینگونه افراد بر حذر داشت./تفسیر نمونه /ج4/ص/435 | ||||
آیه 91 | سوره مبارکه مائده | غفلت از نماز توطئه شیطان | جز این نیست که شیطان میخواهد با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه افکند و از یاد خدا و از نماز بازتان دارد پس آیا دست بردار هستید؟ | ابن عباس گوید: مقصود آیه سعد بن ابى وقاص و مردى از انصار است که با یکدیگر عهد برادرى بسته بودند. مردى انصارى سعد را بمهمانى دعوت کرد و سفره طعام و شراب گستردند و چندان بخوردند که مست شدند./مجمع البیان /ج7/ص167 | |||||
آیه 106 | سوره مبارکه مائده | نمازیکی از نشانه های راستگویی | ای مومنان چون مرگ هر یک از شما فرا رسد به هنگام وصیت دو تن عادل از (همکیشان) خودتان را شاهد بگیرید و چنانچه در سفر بودید و دچار حادثه مرگ شدید (و مسلمانی نیافتید)دو تن از غیر (همکیشان)شما شاهد باشند و اگر (در صداقت آنها) شک کردید آنها را نگاه دارید تا بعد از نماز به خدا سو گند یاد کنند که ما قسم خود را به بهایی نمی فروشیم گرچه وی خویشاوند باشد و گواهی الهی را کتمان نمی کنیم که در غیر اینصورت از گناهکاران خواهیم بود | در اینجا صلاة اعمّ است از هر نمازیکه صورت بگیرد، و بودن قسم پس از نمازایجاب مىکند که قسم در حال نیکو و در زمان خوب و روحانى و با توجّه بخداوند متعال صورت گیردتفسیر روشن/ج7/ص249 | |||||
احکام نماز مسافر
مسأله 1119ـ مسافر با «هشت شرط» باید نمازهای چهار رکعتی را دو رکعت به جا آورد:
شرط اوّل ـ سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعی نباشد
مسأله 1120ـ کسی که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ (حدود 43 کیلومتر) است باید نماز را شکسته بخواند، خواه رفتنش چهار فرسخ (5/21 کیلومتر تقریباً) باشد یا کمتر یا بیشتر، همین اندازه که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ باشد نماز شکسته است و خواه در همان روز و شب برگردد یا فاصله ای بیفتد، مگر این که در بین این مسافت، ده روز قصد اقامه کند.
مسأله 1121ـ اگر شک دارد سفر او هشت فرسخ است یا نه، نباید نماز را شکسته بخواند، ولی در صورت شک باید از کسانی که به آن راه آشنا هستند تحقیق کند، مگر این که مشقّت زیادی داشته باشد.
مسأله 1122ـ مقدار مسافت را از راههای مختلف می توان دریافت نخست این که خودش اندازه گیری کرده و یقین حاصل کند، دوم این که در میان مردم معروف باشد، سوم این که شخص مورد اعتمادی خبر دهد.
مسأله 1123ـ هرگاه یقین دارد سفر او هشت فرسخ است و نماز را شکسته بخواند، بعد بفهمد هشت فرسخ نبوده، نمازش باطل است و باید آن را اعاده کند و چهار رکعت بخواند و اگر وقت گذشته قضا نماید، امّا اگر یقین داشت مسافت مورد نظر هشت فرسخ نیست و در اثناء راه فهمید که هشت فرسخ بوده باید نماز را شکسته بخواند و اگر تمام خوانده اعاده کند.
مسأله 1124ـ اگر میان دو محلّی که فاصله آن کمتر از چهار فرسخ است چند مرتبه رفت و آمد کند نماز او شکسته نخواهد بود، هرچند روی هم رفته هشت فرسخ و بیشتر شود مگر این که عرفاً به او مسافر بگویند و در این صورت بنا بر احتیاط هم نماز را تمام و هم شکسته بخواند.
مسأله 1125ـ هرگاه محلّی دو راه دارد که یکی کمتر از هشت فرسخ و دیگری هشت فرسخ یا بیشتر است، اگر از راه اوّل برود باید تمام بخواند و اگر از راه دوم برود نمازش شکسته است.
مسأله 1126ـ برای حساب مسافت هشت فرسخ باید از آخرین خانه های شهر حساب کرد.
شرط دوم ـ از اوّل، قصد هشت فرسخ را داشته باشد
مسأله 1127ـ اگر اوّل می خواهد به محلّی که کمتر از هشت فرسخ است برود ودر وسط راه یا پس از رسیدن به آن مقصد قصد کند مسافرت خود را ادامه دهد بطوری که مجموع مسافرت او هشت فرسخ باشد، چون از اوّل قصد نداشته باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر در اثنا، یا پس از رسیدن به مقصد قصد کند از آنجا هشت فرسخ یا بیشتر برود، نماز او شکسته است.
مسأله 1128ـ کسی که به دنبال گمشده ای می رود و نمی داند چه مقدار باید برود تا مقصود خود را پیدا کند، باید نماز را تمام بخواند، ولی در برگشتن چنانچه تا وطن یا محل اقامتش هشت فرسخ یا بیشتر باشد نماز او شکسته است.
مسأله 1129ـ کسی که قصد هشت فرسخ دارد باید نمازش را شکستهبخواند، هرچند هر روز مقدار کمی راه برود ولی به اندازه ای باشد که به اومسافر گویند.
مسأله 1130ـ کسی که اختیارش در سفر با دیگری است مانند پسری که با پدر خود مسافرت می کند، چنانچه بداند سفر پدرش هشت فرسخ است باید نماز را شکسته بخواند، حتّی اگر کسی را به اجبار به جایی می برند (مانند زندانی) و بداند مسافت او هشت فرسخ یا بیشتر است همین حکم را دارد، مگر این که احتمال عقلایی بدهد که پیش از رسیدن به چهار فرسخ از آنها جدا می شود و برمی گردد.
شرط سوم ـ در بین راه از قصدش برنگردد
مسأله 1131ـ اگر پیش از رسیدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد، یا مردّد شود باید نماز را تمام بخواند، امّا اگر بعد از رسیدن به چهار فرسخ از مسافرت خود منصرف شود، باید نماز را شکسته بخواند، مگر این که مردّد درماندن و برگشتن باشد و یا بخواهد همان جا ده روز بماند.
مسأله 1132ـ هرگاه بخواهد به محلّی که هشت فرسخ یا بیشتر است برود، اگر پیش از آن که به هشت فرسخ برسد مردّد شود که بقیّه راه را برود یا نه و در آنجا مقداری متوقّف شود و بعد تصمیم بگیرد بقیّه راه را ادامه دهد باید نماز را شکسته بخواند و اگر در حال تردید مقداری از مسافت را طی کند سپس تصمیمش بر ادامه راه شود، چنانچه باقیمانده راه با آنچه قبلاً با قصد طی کرده هشت فرسخ یا بیشتر باشد نماز را شکسته می خواند.
شرط چهارم ـ قبل از رسیدن به هشت فرسخ از وطن خود عبور نکند و نخواهد ده روز یا بیشتر در اثناء راه توقف کند.
مسأله 1133ـ اگر مسافر به وطن خود وارد شود سفر او قطع می گردد و همچنین اگر به محلّ اقامه ده روز برسد، حتّی اگر تردید دارد که از وطنش بگذرد یا در جایی ده روز اقامه کند باز هم نماز او تمام است.
تیمم
تیمم به معنی قصد کردن است، ولی در اصطلاح شرع، قصد کردن به خاک پاک را میگویند که بجای وضو و یا غسل و در نبودن آب میباشد. در هفت مورد باید به جای وضو و یا غسل تیمم کرد:
۱ - پیدا نکردن آب
۲ - مشقت بیش از حد
۳ - ترس از ضرر
۴ - نیاز به آب برای حفظ جان
۵ - نیاز به آب برای تطهیر
۶ - نداشتن آب مباح
۷ - نداشتن وقت برای وضو یا غسل
تیمم به خاک، ریگ، کلوخ و سنگ، اگر پاک باشند و همچنین به آجر، کوزه، سنگ گچ و سنگ آهک پاک قبل از پخته شدن، صحیح است
نماز، کلید در بهشت
در حدیثى رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم مىفرماید:
«الصلاة مِفْتَاحاً لِلْجَنَّةِ وَ مُهُوراً لِحُورِ الْعِینِ وَ ثَمَناً لِلْجَنَّة؛(1)
نماز موجب فتح و گشایش درهاى بهشت مىباشد و مهریهى حور العین و ثمن و بهاى بهشت است.»
امیرمؤمنان على علیهالسلام فرمودند:
«مردى را دیدم که نمازش را نیکو بجا مىآورد و به درگاه خداى متعال تضرع و ناله بسیار مىکرد؛ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با دست مبارکش اشاره کرد و فرمود: «این مرد اهل بهشت است.» (2)
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله:
«مِفْتَاحُ الْجَنَّةِ الصَّلَاة؛ (3)
کلید بهشت، نماز است.»
1- الخصال، ج2، ص 522.
2- تفسیر ابوالفتوح رازى، ج 1، ص 162.
3- عوالی اللئالی، ج1، ص 322.
اثر نماز و نیایش در انگیزش انسان به رعایت حقوق دیگران
نماز و نیایش از راههاى گوناگونى انسان را به اندیشه و منش و روش سالم فرا مىخواند:
نخست از راه آشنا ساختن گسترهى جان با یاد خدا و عشق به او و انجام فرمان او براى جلب خشنودى او.
آن گاه از راه دمیدن روح اخلاص و راستى و درستى در وجود نمازگزار و اندیشه و منش و عملکرد او.
سپس از راه دل سپردن به محتواى واژه واژهاى نماز که در هر شبانهروز از بینش و باورها و از شناخت خدا و راز و نیاز با او تا حکمت و مهر و عدالت او و دادن پاداش و کیفر کارها و تا رفتار و کردار درست را در چشمانداز نمازگزار قرار مىدهد.
و یکى هم از راه توجه دادن به شناخت شرایط و مقدماتى است که رعایت آنها براى درستى نماز واجب است، و نمازگزار را موظف مىسازد تا در راه آماده سازى خود براى نماز به بهداشت جسمى و روحى و پاکسازى ظاهرى و باطنى و پالایش مادى و مالى و مسکن و لباس خود بیندیشد؛ چرا که برابر مقررات، نمىتوان در مکان غصبى نماز خواند، نمىتوان با لباس غصبى و نیز غیر بهداشتى نماز خواند، نمىتوان بر روى فرشى که از پول حرام فراهم آمده است، نماز خواند. جز با آب پاک و مباح و جز در مکانى که از غصب و حقکشى و تجاوز به حقوق دیگران پاک و پاکیزه باشد، نمىتوان به نماز و نیایش ایستاد، و نیز نمىتوان با ستم و تجاوز، غصب و بردن حقوق خصوصى و ملى، با ربا و رانتخوارى، و رشوه و کم فروشى و...، مقدمات نماز و پیش شرطهاى آن را فراهم آورد؟
پس فرد و خانوادهى نمازگزار و جامعه و مدیریتى که به راستى در اندیشهى نماز و برپایى نماز و ترویج و همگانى ساختن فرهنگ و ادب و اخلاق نماز است نمىتواند تنها به شعار و آداب ظاهرى و انواع تحمیلها و تهدیدها بسنده نماید، بلکه براى خواندن نماز واقعى و برپایى فرهنگ و منش نماز و نیایش، ناگزیر از رعایت همهى اینها در فراهم ساختن مقدمات و پیش شرطهاى نماز درست است. با این بیان، فرد و جامعهى با ایمان و نمازگزار با دل سپردن به نماز و نیایش و تعهد به تمرین و تکرار این برنامهى معنوى و سرود شبانهروزى باید هر روز بارها و بارها مراقب رعایت حقوق مردم باشد و بکوشد تا با دست و زبان و قلم و قدم و اندیشه و روش و قدرت و رفتار و برنامهریزى و سیاستورزى خویش از هر نوع ستم و حقکشى و تحمیل و تهدید دورى جوید. ( زلال جارى نماز و نیایش در آیینهى قرآن و روایات، على کرمىفریدنى، ص170-173.)
خانواده ای که با یاد خدا و خواندن دو رکعت نماز، از خداوند می خواهند فرزندی صالح به آنان ببخشد و در نخستین روز تولد، در گوشش اذان و اقامه را زمزمه می کنند، دلِ فرزند عزیزشان را با یاد خدا پیوند می زنند. والدینی که سحرگاهان برمی خیزند و با تلاوت قرآن و نماز شب، فضای خانه را نورانی و معطر می کنند، به طور غیرمستقیم برای فرزندانشان الگو خواهند بود. پس چه خوب است هنگام اذان صبح، که همه موجودات به تسبیح گویی مشغولند، پدر با صوت آرام و مهربانش در آن سحرگاهان اذان بگوید و با تسبیح موجودات هم نوا شود. سپس به نماز بایستد تا با این حرکت، فرزندش را در آغاز جاده تکلیف و بلوغ، به برپا داشتن نماز صبح تشویق کند. این گونه است که پس از اندک زمانی فرزند ما خودش از سر شوق و رغبت برای نماز صبح بیدار می شود. حضرت امام صادق علیه السلام درباره ثواب و فضیلت اذان گویان می فرماید:
اذان گویان از تمام مردم در روز قیامت گردن فرازترند؛1 یعنی اذان گویان از همه مردم گردنشان افراشته تر است و برای دریافت ثواب و عطای خداوند سربلندند.2
باید گفت عبادت های ما به شرطی بر خانواده و جامعه تأثیر خواهد داشت که روح خدامحوری بر رفتار و گفتار فرد نمازگزار حاکم باشد و کارها بیش از هر چیز، رنگ خدایی به خود بگیرد. همچنین باید خود را از هرگونه ریا و شک و شبهه پاک سازیم. آن هنگام است که نماز مصداق تنهی عن الفحشاء و المنکر می شود؛ یعنی هرگونه فحشا و منکری را از انسان و جامعه دور می کند.
أَقِمِ الصَّلاةُ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلی غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُودًا. (اسراء:78)
نماز را از زوالِ خورشید تا نهایت تاریکی شب (نیمه شب) بر پا دار و همچنین قرآن فجر (نماز صبح) را؛ زیرا قرآن فجر مورد مشاهده (فرشتگان شب و روز) است.
در تفسیرهای متعدد، «قرآن الفجر» را نماز صبح دانسته اند. در تفسیر این آیه، روایت هایی نیز به ما رسیده است که می گویند: فرشتگان، شب و روز نماز بندگان را نظاره می کنند؛ زیرا در آغاز صبح، فرشتگان شب که مراقب بندگان خدایند، جای خود را به فرشتگان روز می دهند و چون نماز صبح در همان آغاز طلوع انجام می گیرد، هر دو گروه، آن را می بینند و بر آن گواهی می دهند.
این روایات را همه دانشمندان شیعه و اهل تسنن نقل کرده اند. از جمله (به نقل از تفسیر روح المعانی) احمد،نسایی، ابن ماجه، ترمذی، حاکم از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهنقل کرده اند که در تفسیر این جمله فرموده: «تَشهدُ ملائِکةُ اللَّیلِ وَ مَلائِکةُ النَّهارِ».3