چکیده
هر چند پرستش، به عنوان بخشی اساسی از تدین، در عمل دینی ادیان ابراهیمی، در قالب عبادت متجلی شده است؛ اما تنها در اسلام است که این عمل عبادی در زندگی روزمره مسلمین با خواندن نماز عینیت مییابد و گرانیگاه عبادت شناخته میشود.
مسأله پژوهش این است که هر چند در سپهر معارف اسلامی و فقه شیعی، وجوب اقامه نماز، به عنوان نماد و شاخصی دینی، اسلامیت، ایمان به خداوند و ادای عبودیت را ترویج میکند؛ اما نحوه توجه به نماز و نیز ماهیت کمی و کیفی ایفای این فریضه واجب و همچنین مراتب شکلی و محتوایی آن در بین مسلمانان ایرانی با چالشهایی مواجه است.
چکیده
هر چند پرستش، به عنوان بخشی اساسی از تدین، در عمل دینی ادیان ابراهیمی، در قالب عبادت متجلی شده است؛ اما تنها در اسلام است که این عمل عبادی در زندگی روزمره مسلمین با خواندن نماز عینیت مییابد و گرانیگاه عبادت شناخته میشود.
مسأله پژوهش این است که هر چند در سپهر معارف اسلامی و فقه شیعی، وجوب اقامه نماز، به عنوان نماد و شاخصی دینی، اسلامیت، ایمان به خداوند و ادای عبودیت را ترویج میکند؛ اما نحوه توجه به نماز و نیز ماهیت کمی و کیفی ایفای این فریضه واجب و همچنین مراتب شکلی و محتوایی آن در بین مسلمانان ایرانی با چالشهایی مواجه است.
این مسأله پرسشهایی را در ذهن متبادر میکند که در این مقاله سعی شده به آنها پاسخ درخور داده شود. مهمترین سؤالات این پژوهش عبارتند از اینکه: خاستگاه چالشهای اجتماعی فرهنگی خواندن نماز چیست؟ مکانیزم ایجاد چالشهای اجتماعی فرهنگی نمازخوانی چیست؟ پیآمدهای ناشی از چالشهای اجتماعی فرهنگی نمازخوانی چیست؟ برای پاسخگویی به پرسشهای مطروحه، مقاله به چشماندازهای جامعه شناسی دینی و به واقعیت اجتماعی نمازخوانی، با استنباط از مطالعات نظری نماز و نمازپژوهی از جمله تجربههایی که طی یک دهه اخیر در ایران انجام شده توجه کرده است.
دراین میان بینش شهودی نگارنده و روش تحلیل ثانویه نیز موجب غنای مقاله شده است. یافتههای مقاله مؤید آن است که: بخشی از «چالش اجتماعی وضعیت نمازخوانی» برحسب «شکافهای اجتماعی باور - رفتار نماز» و «قطبی شدنهای اجتماع دینی» در بین «گروههای اجتماعی» قابل تحلیل است؛ در حالیکه بخشی از «وضعیت مواجهه اجتماع دینی با نماز» بر مبنای «روایت»های گروههای اجتماعی از «فلسفه نماز» قابل تبیین است.
همچنین بخشی از ماهیت متمایز و متفاوت «باور و رفتار نمازخوانی» در بین «گروههای اجتماعی» متنوع و با استناد به «شرایط زندگی و سبک زندگی سنتی/ مدرن» آنان قابل تحلیل است. و در آخر، بخش دیگری از ماهیت متمایز و متفاوت «باور و رفتار نمازخوانی» در بین «گروههای اجتماعی» متنوع نیز با اتکاء به وضعیت کنونی «سیاستهای فرهنگی نمازخوانی به مدد رسانه، مسجد، خانواده و مدرسه» قابل تبیین است.
کلمات کلیدی:
نمازپژوهی اجتماعی، دینپژوهی اجتماعی، مسأله اجتماعی نمازخوانی،واقعیت اجتماعی نمازخوانی.
1. بخشی از «چالش اجتماعی وضعیت نمازخوانی»
برحسب «شکافهای اجتماعی باورـ رفتار نمازخوانی» و «قطبی شدنهای اجتماع دینی» در
بین «گروههای اجتماعی» قابل تحلیل است.
2. بخشی از «وضعیت مواجهه اجتماع دینی
با نماز»؛ برمبنای «روایت»(های) گروههای اجتماعی از «فلسفه نماز» قابل تبیین
است.
3. بخشی از ماهیت متمایز و متفاوت «باور و رفتار نمازخوانی» در بین
«گروههای اجتماعی» متنوع، با استناد به «شرایط زندگی و سبک زندگی سنتی/ مدرن» آنان
قابل تحلیل است.
4. بخش دیگری از ماهیت متمایز و متفاوت «باور و رفتار
نمازخوانی» در بین «گروههای اجتماعی» متنوع نیز با اتکاء به وضعیت کنونی «سیاست
فرهنگی نمازی: رسانه، مسجد، خانواده و مدرسه» قابل تبیین است.
در همین ارتباط،
چند یافته تجربی در این مقاله قابل استناد بوده و لازم است در پژوهشهای آتی مورد
توجه و بررسی بیشتر قرار گیرد.
الف) آگاهی کمینه و حداقلی از فلسفه
نماز
اجتماع دینی ایرانی آگاهی لازم و شایستهای از علت وجودی نماز و ضرورت
نمازخوانی حقیقی ندارد. به عبارت دیگر همچنان رازهای فلسفه قرآنی نماز سر به مهر و
پوشیده باقی مانده است. اگرچه به مدد رسالههای عملیه فقهی نسبت به اطلاعات ظواهر
نماز (از احکام فقهی و شرعی مربوط به شرایط وضو تا نمازگزار، نمازخانه و مانند آن)
دانش نسبی آن هم در حد رفع نیاز اولیه وجود دارد، اما درخصوص فلسفه نماز و
نمازخوانی و نسبت نماز و تدین و تعبد توجیه نظری، از جنبه الهیاتی و معارفی، صورت
نگرفته است.
ب) اعتقاد اکثریتی و بیشینه به وجوب
فریضه نماز
تمام دادههای تجربی کم و بیش مبین این واقعیت است که اجتماع دینی
ایرانی بر واجب بودن فریضه نماز تأکید دارد؛ آن هم به دلایلی مانند این که نماز
موجب رشد و تعالی معنوی، رشد اخلاقیات، خودسازی، آرامش قلبی است. امّا مسأله این
است که پاسخگویان درباره این موضوع که نماز بهترین وسیله برای ارتباط با خداوند
باشد، توافق و اجماع کمتری در مقایسه با کارکردهای قبلی نماز بر سر آن وجود دارد؛
بنابراین، وجود آن اجماع قبلی حداکثری و پائین بودن میزان این اجماع، هردو جای بحث
و تأمل دارد.
پ) اعتقاد نسبی، ولی بیشینه به تدین بدون نماز
درصدی از اجتماع
دینی ایرانی بر این باور است که میتوان متدیّن و دیندار بود، اما به خواندن نماز
نیز بیاعتنا بود؛ به عبارت دیگر میان دینداری و نماز لزوماً و ضرورتاً نسبتی قطعی
و ناگسستنی وجود ندارد. شاید به دلیل این باور رایج در اجتماع دینی ایرانی است که
نمازخوانی نمازخوانان نشانه تدیّن نیست؛ و یا این که برخی از نمازخوانان از تدیّن
لازمه نماز برخوردار نیستند. این مسأله نیز به سهم خود در خور تأمل و مطالعه بیشتر
است؛ بویژه اگر این باور، بینش مخالفی را نیز ایجاد کند که نسبت نمازنخوانی و
غیرمتدیّنی نیز قابل وثوق نیست.
ت) رفتار اکثریتی و بیشینه در نمازخوانی
فرادا
اجتماع دینی ایرانی اکثراً به ادای نمازهای واجب میپردازند؛ اما نحوه
اقامه نماز آنان عمدتاً فرادا است؛ بدین معنی که دادههای تجربی حاکی از بیرغبتی
به شرکت در نماز جماعت و حضور کمرنگ نمازخوانان در مساجد محلی و نمازخانههای
مدرسهای و دانشگاهی است. حضور در نمازجمعه نیز، با وجود تمهیدات گسترده حکومتی و
تبلیغات سیاسی رسانهای، بسیار ناچیزتر از نماز جماعت است. این نیز مسألهای است که
باید از ابعاد مختلف مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.
ث) باز اجتماعی شدن دینی
کمرمق و فرهنگ نماز کمرونق
با توجه به تاثیر چهار نهاد عمده مؤثر در اجتماع
دینی ایرانی شامل مسجد، مدرسه، رسانه و خانواده برای باز اجتماعی شدن دینی نسل جوان
و تحصیل کرده، با هدف هدایت آگاهانه، اختیاری و درست ودقیق آنها به منظور پذیرش
فرهنگ نمازخوانی، واقعیتها ـ دست کم در محدوده پژوهشهای تجربی موجود ـ حکایت از
واقعیتی دیگر دارد. اکنون مشخص شده است که در واقعیت امر، به دلیل کمجاذبگی مساجد،
کم حساسیتی خانوادهها، کمرونقی رسانه ملی و بدمواجهگی نظام آموزشی رسمی، این
فرآیندهای اساسی (بازاجتماعی شدن دینی نسل جوان برای فرهنگپذیری نمازخوانی) با
چالش روبروست.
ج) واقعیت شکاف بین باور به نماز و رفتار نمازخوانی
همچنان ما
شاهد شکاف بین باور به نماز (اعتقاد اکثریتی به وجوب فریضه نماز) و عمل به نماز
(ادای کمینه نمازها)؛ شکاف بین تدیّن ( اعتقاد به لزوم دیندار بودن) و تعبّد (تن
ندادن به نماز به عنوان محمل بندگی خداوند)؛ و نهایتاً شکاف بین تدیّن لازمه نماز
(عدم تجلی نماز در رفتار فرهنگی ) و نماز لازمه تدیّن (ابراز تدیّن بینمازخوانی)
هستیم.
پینوشتها
1)متون عمومی نمازپژوهی
از این منبع گرفته شده است: www.hawzah.net
ضمنا منبع اصلی این مطالب نیز نشریات زیر هستند:
پیام زن، شمیم یاس،
پاسدار اسلام، پرسمان، نامه جامعه، مبلغان، موعود جوان، خیمه، طوبی، اشارات، گلبرگ
خرداد، گنجینه، پیام حوزه، کوثر، سروش وحی، بشارت، فرهنگ جهاد، معارف اسلامی، دین
پژوهان.
2) سایت نهاد رهبری: www.nahad.ir/payannamehedini/result.php.
3)
سایت حوزه نت: www.hawzah.net.
4) سایت ستاد اقامه نماز:
www.center.namaz.ir و همچنین سایت سازمان تبلیغات
اسلامی: www.ido.ir.
5) ستاد اقامه نماز ( 1389 )، چکیده
مقالات هجدمین اجلاس سراسری نماز: مسجد، جوانان نماز ـ چالشها و راهکارها، تهران:
موسسه فرهنگی ـ انتشاراتی ستاد اقامه نماز.
6) ستاد اقامه نماز (1385)، مجموعه
مقالات علمی پانزدهمین اجلاس سراسری نماز: نماز و رسانه ملی1، تهران: موسسه فرهنگی
ـ انتشاراتی ستاد اقامه نماز.
ستاد اقامه نماز (1385)، مجموعه مصاحبه های علمی
پانزدهمین اجلاس سراسری نماز: نماز و رسانه ملی 2 ، تهران: موسسه فرهنگی ـ
انتشاراتی ستاد اقامه نماز.