پرسش:چند سال است که ازدواج کرده ام. شوهرم نسبت به نمازش خیلی بی اهمیت است و نمازهایش را مرتب نمی خواند. از قضا شدن نمازش هم ناراحت نمیشود. این موضوعمنو خیلی نگران و ناراحت میکند. من خودم به این مساله اهمیت زیادی میدم و تا جایی که ممکنه نمازمو اول وقت میخونم. چند دفعه به او تذکر دادم ولی اهمیتی نمیده و من چون میدونم که این بی اهمیتیش روی زندگیمون هم بی تاثیر نیست لطفا راهنمایی ام کنید که چگونه با او رفتار کنم؟
سپاس نعمتهای حقتعالی، نشان معرفت و ادب و بندگی است. در آیات و روایات، به مسئله شکرگزاری از نعمتها، بسیار سفارش شده و اینکه یاد نعمتها، محبت انسان را به خدا زیاد میکند و نعمتهای الهی را مستدام و افزون میگرداند.
گرچه شکر نعمتها، از توان و طاقتبشر بیرون است، ولی انسان باید به هر قدر که میتواند، سپاسگزاری احسان و نعمت و نیکی پروردگار باشد. یکی از شکلهای شکر، سجده بر خاک کردن و پیشانی بر خاکنهادن در برابر خداوند و شکر گفتن اوست.
و «سجده شکر» یکی از تعقیبات نماز به حساب آمده است.
(مرحوم علامه مجلسی، جلد 83 بحار الانوار).
سجده کمال انسان و نهایت خضوع در برابر خداوند متعال است، در این هنگام است که انسان خود را نمیبیند و تمام عظمت و بزرگی را از ن خداوند میداند؛ لذا این حالت، بهترین حالت برای بنده است، خصوصاً هنگامی که توأم با ذکر و شکرگزاری لفظی و قلبی باشد
قال مولانا الامام المهدی- عجل الله تعالی فرجه الشریف- :
(سَجْدَهُ الشُّکْرِ مِنْ أَلْزَمِ السُّنَنِ وَأَوْجَبِها ... فَإِنَّ فَضْلَ الدُّعاءِ وَالتَّسْبیحِ بَعْدَ الْفَرائِضِ عَلَی الدُّعاءِ بِعَقیبِ النَّوافِلِ، کَفَضْلِ الْفَرائِضِ عَلَی النَّوافِلِ، وَالسَّجْدَهُ دُعاءٌ وَتَسْبیحٌ) [احتجاج، ج 2، ص 308 ; بحارالأنوار، ج 53، ص 161، ح 3 ; و وسائل الشیعه، ج 6، ص 490، ح8514] ؛
سجدهی شکر، از لازمترین و واجبترین مستحبات الهی است ... همانا، فضیلت دعا و تسبیح پس از واجبات بر دعای بعد از نوافل، همانند فضیلت واجبات بر نوافل است. سجده، دعا و تسبیح است.
حدیث شریف، قسمتی از پاسخ امام مهدی (علیه السلام) به سؤالهای محمّد بن عبداللّه حمیری است. حضرت، در این کلام، به اهمیّت یکی از مستحبات، یعنی سجدهی شکر اشاره میکند و بعد از آن به دعا و تسبیح بعد از فرایض پرداخته، فضیلت آن را مانند فضیلت فریضه بر نوافل میداند و نیز اصل سجده و قرار دادن پیشانی بر خاک را در اجر و ثواب به منزلهی دعا و تسبیح میداند.
از بررسی آیات و احادیث به دست میآید که همهی واجبات و یا همهی مستحبات، در یک سطح و اندازه نیستند؛ مثلاً اهمیّت نماز، در میان واجبات، از همه بیشتر است؛ زیرا، قبولی اعمال، به قبول شدن نماز بستگی دارد. در میان مستحبات ـ برابر این حدیث ـ اهمیّت سجدهی شکر، از همهی مستحبات بیشتر است. شاید علّت، این باشد که سجدهی شکر، کلید افزایش و تداوم نعمت است؛ یعنی هر گاه انسان با دیدن و یا رسیدن به نعمتی، شکر گزارد، آن نعمت تداوم مییابد و نعمتهای دیگر نیز نازل میگردند. این نکته در قرآن به صراحت آمده است:
(لَئِنْ شَکَرْتُمْ لاََزیدَنَّکُمْ) [سورهی ابراهیم، یه ی 7] ؛ اگر شکر نعمت به جای آورید، بر نعمت شما میافزایم.
یکیاز توصیه های رهبر معظم انقلاب به جوانان در سال های متمادی تقویت ارتباط با خدا و انس با نماز و معنویت بوده است که پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، برخی توصیه ها در گزیده بیانات ایشان در این باره را مرور کرده است که به شرح ذیل می باشد:
1. برای حضور قلب در نماز تمرین کنیم
نمازقالبی دارد و مضمونی؛ جسمی دارد و روحی. مواظب باشیم جسم نماز از روح نمازخالی نماند. نمی گوییم جسم بیروح نماز هیچ اثری ندارد؛ چرا، بالاخره یک اثرکی دارد؛ اما آن نمازی که اسلام و قرآن و شرع و پیغمبر و ائمه (ع) این همه روی آن تأکید کردند، نمازی است که جسم و روحش هر دو کامل باشد. این جسمهم متناسب با همان روح فراهم شده؛ قرائت دارد، رکوع دارد، سجود دارد، به خاک افتادن دارد، دست بلند کردن دارد، بلند حرف زدن دارد، آهسته حرف زدن دارد. این تنوع برای پوشش دادن به همه آن نیازهائی است که به وسیله نماز بایستی برآورده شود که هر کدام رازی در جای خود دارد و مجموعه اینها، قالب وشکل نماز را به وجود می آورد. این شکل خیلی مهم است، لیکن روح این نماز توجه است؛ توجه. بدانیم چه کار داریم می کنیم. نماز بیتوجه - همان طور که عرض کردم - اثرش کم است. 29/8/ 1387
یکی از شرط های اساسی پذیرفته شدن نماز در نزد خدای متعال، مسئله «حضور قلب پیدا کردن» در حین نماز است؛ از این رو آیات و روایات فراوانی در این باره وارد شده که همه بر این مطلب تصریح می کنند که میزان قبولی نماز، بستگی به میزان توجه انسان در نماز دارد.متأسفانه بسیاری از ما عبادت های خود را بدون حضور قلب و با حواس پرتی کامل انجام می دهیم و به همین جهت است که یک عمر نماز می خوانیم، اما اثری از آثار معنوی و روح نواز آن را در خود نمی بینیم.
لزوم تحصیل حضور قلب
در ضرورت تحصیل حضور قلب همین بس که بدانیم: نماز بی حضور قلب، نماز حقیقی نیست و وقتی نماز از حقیقت و باطن خود جدا شد و به صورت یک عمل بی روح در آمد، تمام ثمرات و فوایدی که در آیات و روایات، برای نماز آمده، دیگر در چنین نمازی وجود ندارد.
امام صادق - علیه السلام - می فرماید:«ان العبد لیرفع له من صلاته نصفها او ثلثها او ربعها او خمسها و ما یرفع له الا ما اقبل علیه بقلبه؛1 همانا از نماز انسان، نصفش، ثلثش، ربعش یا خمسش بالا برده می شود و آن مقداری از نماز که توجه قلبی داشته باشد بالا برده می شود.»
گر چه حضور قلب از شرایط صحت نماز نیست؛ یعنی با نبودن حضور قلب نماز باطل نمی شود و از لحاظ فقهی اشکالی ندارد ولی چنین نمازی، قالبی و بی فضیلت و غیر مقبول است، یعنی بالا نمی رود و اثر معراجی خود را از دست می دهد.
نماز شکسته از احکام امتنانی و تسهیلی خداوند برای مسافران است؛ اما این که چرا برای عبادت خداوند، شرایطی مقرر شده است، توجه به نکات ذیل مفید است: الف) تمام عبادات و شرایط آنها توقیفی و تعبدی است؛ یعنی، از سوی خداوند است و هیچ کس حق کاستی و افزودن به آن را ندارد؛ پس همه این شرایط، از سوی خداوند است. ب) خداوند بهتر از هر کس میداند که راه وصول و تقرب به او چیست و چگونه میتوان بهتر به او نزدیک شد و به سعادت و کمال رسید. بنابراین اگر او جزء و شرطی را قرار داده و یا چیزی را حذف کرده، بر اساس مصالحی است که بسیاری از آنها فراتر از توان درک عقل بشری است و تنها خداوند بدان آگاه است. ج) عبادات به عنوان وسیلهای برای نیل به کمال در نظر گرفته شده است؛ از این رو قرآن کریم میفرماید: «یا أیها الذین آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصّابِرِینَ؛ ای انسانهای مؤمن! با استعانت از نماز و روزه به خدا نزدیک شوید». در همه اعمال عبادی، قصد قربت شرط است. گرچه نیت امری است قلبی، ولی وقتی همان نیت را با عبارات و الفاظ بیان میکنیم، میگوییم: «قربة الی الله»، یعنی این عبادتها را به عنوان وسیلهای برای تقرب به پیشگاه حضرت حق ـ تبارک و تعالی ـ انجام میدهیم. پس این عبادات، زمانی نقش وسیله تقرب به خدا را ایفا میکنند که با شرایط آن صورت گیرد. خدای متعال میفرماید: نماز باید برای یاد من میباشد (أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی) و در عین حال تذکر میدهد که «لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکاری؛۳ در حال مستی نزدیک نماز نشوید»؛ زیرا چنین نمازی غفلتزدا و نزدیک کننده بشر به خدا نیست و نمازگزار با چنین حالتی حضور قلب ندارد و نمیداند که چه میکند.
«بسـم رب فاطمه الزهرا (سلام الله علیها )»
در نماز، تمام کمالات به چشم می خورد که ما چند نمونه از آن را بیان می کنیم:
نظافت و بهداشت را در مسواک زدن، وضو، غسل و پاک بودن بدن و لباس می بینیم.
جرأت، جسارت و فریاد زدن را از اذان می آموزیم.
حضور در صحنه را از اجتماع در مساجد یاد می گیریم.
توجّه به عدالت را در انتخاب امام جماعت عادل می یابیم.
توجّه به ارزش ها و کمالات را از کسانی که در صف اول می ایستند، به دست می آوریم.
جهت گیری مستقل را در قبله احساس می کنیم. آری، یهودیان به سویی و مسیحیان به سوی دیگر مراسم عبادی خود را انجام می دهند و مسلمانان باید مستقل باشند و لذا به فرمان قرآن، کعبه، قبله ی مستقل مسلمانان می شود، تا استقلال در جهت گیری آنان حفظ شود.
مراعات حقوق دیگران را در این می بینیم که حتّی یک نخ غصبی، نباید در لباس نمازگذار باشد.
ت.جّه به سیاست را آن جا احساس می کنیم که در روایات می خوانیم: نمازی که همراه با پذیرش ولایت امام معصوم نباشد، قبول نیست.
توجّه به نظم را در صف های منظّم نماز جماعت و توجّه به شهدا را در تربت کربلا و توجّه به بهداشت محیط را در سفارشاتی که برای پاکی و نظافت مسجد و مسجدی ها داده شده است، می بینیم.
توجّه به خدا را در تمام نماز، توجّه به معاد را در " مالِک یوم الدین" ، توجّه به انتخاب راه را در "اهدِنا الصراطَ المستقیم"، انتخاب همراهان خوب را در "صراط الّذین انعمتَ علیهم" ، پرهیز از منحرفان و غضب شدگان را در "غیر المغضوب علیهم"، توجّه به نبوت و اهل بیت پیامبر(ص) را در تشهّد توجّه به پاکان و صالحان را در "السلام علینا و علی عباد الله الصالحین" می بینیم.
توجّه به تغذیه ی سالم را آنجا می بینیم که در حدیث آمده است: اگر کسی مشروبات الکلی مصرف کند، تا چهل روز نمازش قبول نیست.
آراستگی ظاهر را آنجا می بینیم که سفارش کرده اند از بهترین لباس، عطر و زینت در نماز استفاده کنیم و حتی زنها وسایل زینتی خود را در نماز به همراه داشته باشند.
توجّه به همسر را آنجا می بینیم که در حدیث می خوانیم: اگر میان زن و شوهری کدورت باشد و یا یکدیگر را بیازارند و بد زبانی کنند، نماز هیچ کدام پذیرفته نیست.
اینها گوشه ای از آثار و توجّهاتی بود که در ضمن نماز به آن متذکّر می شویم. امام خمینی(ره) فرمود: نماز، یک کارخانه ی انسان سازی است.
آیات الهی نماز در قرآن
اهمیت و جایگاه نماز به عنوان یک وظیفه الهی در آیات متعدد قرآن کریم مطرح گردیده است. در ابتدا به آیات نماز در بزرگترین سوره قرآن یعنی سوره بقره پرداخته، سپس به طرح سایر آیات در سور دیگر قرآن با عناوین رابطه نماز و ولایت، نماز و مؤمنان؛ نماز و انبیاء و مخالفان نماز می پردازیم. مجموعاً 52 آیه از آیات الهی قرآن یپرامون نماز می باشد که آنها را به صورت دسته بندی مشخصی به پیشگاه خوانندگان محترم عرضه می داریم و آنگاه نام های نماز در قرآن کریم را مطرح می نماییم.
* الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوه و مما رزقناهم ینفقون.* (1)
«آن کسانی که به جهان غیب ایمان آرند نماز را به پا می دارند و از هر چه روزیشان کردیم انفاق می کنند.»:
* و اقیموا الصلوه و ءاتوا الزکوه و ارکعوا مع الراکعین*(2)
و نماز را به پا دارید و زکات بدهید و با خدا پرستان حق را پرستش کنید.
* و استعینوا بالصبر و الصلوه و انها لکبیره الا علی الخاشعین.* (3)
«از خداوند، با صبر و نماز یاری بجویید و صبر و نماز به غیر از خاشعین بر دیگران دشوار است.»
* و قولوا للناس حسناً و اقیموا الصلوه و ءآتوا الزکاه* (4)
«به زبان خوش با مردم تکلم کنید و نماز را به پای دارید و زکات مال خود را بدهید.»
* واقیموا الصلوه و ءاتوا الزکوه و ماتقدموا للانفسکم من خیر تجدوه عندالله* (5)
«و نماز را به پای دارید و زکات بدهید و بدانید آنچه برای خود پیش می فرستید در نزد خدا خواهید یافت.»
* و اذا جعلنا البیت مثابه للناس و امنا و اتخذوا من مقام ابراهیم مصلی و عهدنا الی ابراهیم و اسماعیل ان طهرا بیتی و العاکفین والرکع اسجود* (6)
«و به یاد آر هنگامی که قرار دادیم خانه کعبه را محل امن و دستور داده شد که مقام ابراهیم را جایگاه پرستش خدا قرار دهید و از ابراهیم و فرزندش اسماعیل پیمان گرفتیم که حرم خدا را از هر پلیدی پاکیزه دارید برای اینکه اهل ایمان به طواف و اعتکاف حرم بیایند و در آن نماز و طاعت خدا به جای آرند.»
عَلِیُّ بْنُ عَبْدِ الصَّمَدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی الْحَسَنِ عَمِّ وَالِدِهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الدُّورْیَسْتِیِّ عَنْ وَالِدِهِ عَنِ الصَّدُوقِ مُحَمَّدِ بْنِ بَابَوَیْهِ وَ أَخْبَرَنِی جَدِّی عَنْ وَالِدِهِ عَنْ جَمَاعَةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا مِنْهُمُ السَّیِّدُ أَبُو الْبَرَکَاتِ وَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْمُعَاذِیُّ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْعَمْرِیُّ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْمَدَائِنِیُّ جَمِیعاً عَنِ الصَّدُوقِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَبِی نَصْرٍ الْهَمْدَانِیِّ قَالَ حَدَّثَتْنِی حَکِیمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَمَّةُ أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع)...
قَالَ یَاسِرٌ فَلَمَّا أَصْبَحَ أَبُو جَعْفَرٍ ع بَعَثَ إِلَیَّ فَدَعَانِی فَلَمَّا سِرْتُ إِلَیْهِ وَ جَلَسْتُ بَیْنَ یَدَیْهِ دَعَا بِرَقِّ ظَبْیٍ مِنْ ظَبْیِ تِهَامَةَ ثُمَّ کَتَبَ بِخَطِّهِ هَذَا الْعَقْدَ ثُمَّ قَالَ یَا یَاسِرُ احْمِلْ هَذَا إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ قُلْ حَتَّى یُصَاغَ لَهُ قَصَبَةٌ مِنْ فِضَّةٍ مَنْقُوشٌ عَلَیْهِ مَا أَذْکُرُهُ بَعْدُ فَإِذَا أَرَادَ شَدَّهُ عَلَى عَضُدِهِ فَلْیَشُدَّهُ عَلَى عَضُدِ الْأَیْمَنِ وَ لْیَتَوَضَّأْ وُضُوءاً حَسَناً سَابِغاً وَ لْیُصَلِّ أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ یَقْرَأُ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ فَاتِحَةَ الْکِتَابِ وَ سَبْعَ مَرَّاتٍ آیَةَ الْکُرْسِیِّ وَ سَبْعَ مَرَّاتٍ شَهِدَ اللَّهُ وَ سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها وَ سَبْعَ مَرَّاتٍ وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشى وَ سَبْعَ مَرَّاتٍ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ فَإِذَا فَرَغَ مِنْهَا فَلْیَشُدَّهُ عَلَى عَضُدِهِ الْأَیْمَنِ عِنْدَ الشَّدَائِدِ وَ النَّوَائِبِ بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ وَ کُلُّ شَیْءٍ یَخَافُهُ وَ یَحْذَرُهُ وَ یَنْبَغِی أَنْ لَا یَکُونَ طُلُوعُ الْقَمَرِ فِی بُرْجِ الْعَقْرَبِ وَ لَوْ أَنَّهُ غَزَا أَهْلَ الرُّومِ وَ مَلِکَهُمْ لَغَلَبَهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ بَرَکَةِ هَذَا الْحِرْزِ إِلَى آخِرِ مَا أَوْرَدْتُهُ فِی کِتَابِ الدُّعَاء؛ (1 )
یاسر گفت فردا صبح حضرت جواد (ع)از پى من فرستاد وقتى خدمت آن جناب رسیده نشستم، پوست آهوئى از پوست آهوى تهامه خواست بعد با خط مبارک خود آن حرز را نوشت بعد فرمود: یاسر این نوشته را ببر پیش امیر المؤمنین بگو یک قاب لولهاى از نقره بسازد و آنچه میگویم بر آن نقش نماید هر وقت خواست آن را به بازوى خود ببندد بر بازوى راست ببندد.
ابتدا وضوى نیکو و شادابى بگیرد و چهار رکعت نماز بخواند در هر رکعت یک حمد می خواند و هفت مرتبه آیة الکرسى و هفت مرتبه شهد اللَّه و هفت مرتبه و الشمس و ضحیها و هفت مرتبه و اللیل اذا یغشى و هفت مرتبه قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ مىخواند.
وقتى نماز خود را تمام کرد این حرز را بر بازوى راست مىبندد در گرفتاریها و ناراحتیها و هر چه موجب ترس و وحشت او مىشود و نباید موقعى که طلوع قمر در برج عقرب است ببندد اگر او با رومیان بجنگ پردازد بر آنها با اجازه خدا پیروز مىشود.
حرز حضرت امام جواد (ع) این است:« یانور یابرهان یا مبین یا منیر یارب اکفنی الشرور وآفات الدهور واسئلک النجات یوم ینفخ فی الصور؛ ای خدائی که نور، دلیل، آشکار،تابنده و پروردگار هستی خودت در تمام شرور وآفت های روزگاران مرا حفظ و کفایت کن و در روز نفخ صور وروز قیامت مرا نجات ده.» (2)
1. علامه مجلسی،بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار،ناشر اسلامیه، ج50، ص 96 ؛خسروى موسى،زندگانى حضرت جواد و عسکریین علیهم السلام،ناشر اسلامیه،ص83.
2.سید ابن طاوس،مهج الدعوات و منهج العبادات،ناشر دار الذخائر،چاپ قم،سال 1411 ق،نوبت اول؛ شیخ عباس قمی ،مفاتیح الجنان، ص869 (حاشیه).
افسردگى (DEPRESSION) حالتى احساسى است که مشخصهاش اندوه، بىاحساسى (APATHY) ، بدبینى (PESSIMISM) و احساس تنهایى است. این بیمارى که امروزه از شیوع بالایى در میان مراجعه کنندگان به کلینیکهاى روانپزشکى برخوردار است، داراى تظاهرات متنوع و زیادى بوده که از مهمترین آنها مىتوان به اختلالات خواب اشاره نمود. تحقیقات نشان مىدهد 75 درصد از بیماران افسرده مشکلى در خواب (چه به صورت بى خوابى و چه پرخوابى) دارند و همچنین علایم این بیماران در هنگام صبح تشدید مىشود. نکته جالب و قابل توجه و مورد بحث ما این است که در این بیماران چگالى (REM حرکت سریع چشم) در نیمه اول خواب و همچنین کل زمان REM افزایش یافته و فاصله میان به خواب رفتن تا شروع اولین دوره REM یعنى ( LATENCY - REM) کم شده و مرحله 4 خواب نیز کاهش مىیابد. (1)
پس به عبارت سادهتر مىتوان گفت، افراد افسرده زمان بیشترى را در مرحله خواب REM به سر مىبرند. یعنى به میزان بیشترى نسبت به سایرین خواب مىبینند.
حال ببینیم، این موضوع چه ارتباطى با نماز صبح دارد، یعنى نماز صبح چه اثر درمانى مىتواند در این بیماران داشته باشد؟
به طور متوسط 20 - 15 دقیقه طول مىکشد تا یک فرد معمولى به خواب رود. پس در عرض 45 دقیقه وارد مراحل 3 و 4 خواب شده که این مراحل عمیقترین مراحل خواباند. یعنى بیشترین تحریک براى بیدار کردن فرد در این مراحل لازم است. حدود 45 دقیقه پس از مرحله 4 است که نخستین دوره حرکات سریع چشم (REM) فرا مىرسد. هر چه از شب مىگذرد، دورههاى REM طولانىتر و مراحل 3 و 4 کوتاهتر مىشود. بنابراین در اواخر شب، خواب شخص سبکتر شده و رؤیاى بیشترى مىبیند (یعنى خواب REM اش بیشتر مىشود). پس قسمت اعظم خواب REM در ساعات نزدیک صبح به وقوع مىپیوندد. و از طرفى دیدیم که یکى از مشکلات مهم بیماران افسرده، افزایش یافتن طول خواب REM و خواب دیدن زیاد است. از این جهت یک مبناى مهم در تولید داروهاى ضد افسردگى ایجاد داروهایى است که کاهش دهنده مرحله REM خواب باشند (از جمله داروهاى ضد افسردگى سه حلقهاى) .
علاوه بر این یک روش درمانى جدید براى بیماران افسرده، بیدار نگه داشتن آنها براى کاهش میزان REM است، که بهترین شکل آن نماز صبح است. (2) زمان نماز صبح که مورد تاکید قرآن و همچنین بسیارى از روایات بوده، سبب کاهش قابل توجه میزان خواب REM در اشخاص مىشود. زیرا شخص نمازگزار که خود را ملزم به اقامه نماز صبح مىداند و باید صبحگاه بیدار شود، پس در حقیقت جلوى ورود به مرحله قابل توجهى از REM را مىگیرد. از این جهت بیدارى صبحگاهى براى نماز خود به تنهایى مىتواند یک عامل مهم بدون عارضه در پیشگیرى از افسردگى مطرح باشد که بر تمام روشهاى درمانى دارویى و غیر دارویى ارجح است، چرا که پیشگیرى بر درمان مقدم است .
لازم به ذکر است آثار روحى و روانى ایمان به خدا و اقامه نماز بسیار زیاد است و نکات علمى بسیار شگرفى در اسرار سحر که مورد تاکید فراوان اسلام نیز بوده، نهفته است که انسان با دانستن آنها از تمام وجود زمزمه مىکند؛
"اقم الصلوة لدلوک الشمس الى غسق الیل و قرءان الفجر ان قرءان الفجر کان مشهودا (3) ؛ نماز را از زوال آفتاب تا نهایت تاریکى شب برپا دار و (نیز) نماز صبح را، زیرا نماز صبح همواره (مقرون با) حضور (فرشتگان) است .
1 . روانپزشکى بالینى کاپلان، ترجمه دکتر مرسده سمیعى و دکتر حسن رفیعى، ص152 .
2 . 40 نکته پزشکى پیرامون نماز، دکتر مجید ملک محمدى، ص3 .
3 . الاسراء (17): 78 .
نماز شب را چگونه باید خواند و چند رکعت دارد و در هر رکعت چه ذکر هایی باید گفت؟
نماز شب 11 رکعت است. 8 رکعت آن را به نیت نافله شب، و مانند نماز صبح به صورت 4 تا دو رکعتی میخوانند. دو رکعت دیگر به نام "شفع" نامیده میشود، و در این دو رکعت نیز میتوان در هر رکعت پس از سوره حمد، سوره توحید را خواند، و همچنین هر کس بخواهد میتواند در رکعت اول پس از حمد سوره "قل اعوذ برب الناس"، و در رکعت دوم پس از حمد سوره "قل اعوذ برب الفلق" را بخواند.
یک رکعت دیگر به نام "وتر" نامیده میشود، در این نماز یک رکعتی هم میتوان پس از سوره حمد سوره توحید را خواند و همچنین هر کس بخواهد میتواند پس از حمد سوره توحید را سه مرتبه و پس از آن "معوذتین" یعنی سوره "قل اعوذ برب الناس" و سوره "قل اعوذ برب الفلق" را بخواند. سپس دست به قنوت بلند کند و پس از خواندن ذکر قنوت، برای مؤمنان دیگر نیز دعا کند، و مستحب است برای چهل مؤمن دعا کند، چرا که نقل شده کسی که برای چهل مؤمن دعا کند دعایش مستجاب میشود.
در قنوت می توان به جای نام بردن چهل مومن، به ذکر "اللهم اغفر للمومنین و المومنات و المسلمین و المسلمات، الأحیاء منهم و الأموات بجاه محمد و آله" نیز اکتفا نمود.
پس از آن هفتاد مرتبه بگوید: "استغفرالله ربی و اتوب الیه" کما اینکه رسول گرامی اسلام(ص) در نمازشان چنین میکردند. پس از آن هفت مرتبه بگوید: "هذا مقام العائذ بک منالنار".
و همچنین روایت شده که امام سجاد(ع) در نماز شب خود 300 مرتبه میگفت: «العَفو، العَفو...».
پس از قنوت به رکوع، و پس از آن به سجده رفته و با تشهد و سلام نماز را به پایان میرسانید، و مشغول ذکر تسبیحات حضرت زهرا(س) میشوید.
پیروز باشید.
موسسه ذکر ـ قم.