سلمان فارسی در نخستین روزهایی که برای تحقیق درباره دین اسلام به مدینه آمده بود، شبی در منزل ابوایوب انصاری خدمت پیامبر اسلام بود. در آنجا تعدادی از مسلمانها برای ادای نماز جماعت گرد آمده بودند. پیامبر مقداری درباره اهمیت و فضیلت نماز برای افراد حاضر سخن گفتند و بعد برای نماز آماده شدند. سلمان در ایران و جاهای دیگر مکان عبادت مسیحیها یعنی کلیساها را باشکوه و زرق و برق بسیار دیده بود. بنابراین، از سادگی محل عبادت مسلمانان در شگفت و حیرت بود. از یکی از مسلمانها پرسید: شما خداوند را چگونه و با چه وسیلهای پرستش میکنید؟ آن مرد پاسخ داد: به همین سادگی که میبینی، در برابر خداوند به عبادت میایستیم و او را میخوانیم. درحالیکه سلمان جذب آن همه سادگی و بیپیرایگی مسلمانان گشته و ذهن و قلبش، آماده پذیرش اسلام شده بود، پیامبر آیههایی از سوره یس را که تازه نازل شده بود، در نماز قرائت فرمود. وقتی نماز به پایان رسید، سلمان نزد پیامبر رفت و با خضوع تمام اسلام را پذیرفته و مسلمان شد. وی در دینداری و ایمان به مقامی رسید که پیامبر در وصف او فرمود: «سَلْمانُ مِنّا اَهْل البیت».1
ارزنده ترین گوهر مقصود نماز است
زیبنده ترین هدیه به معبود نماز است
فرمود علی شیر خدا ، ساقی کوثر
در مکتب ما شاهد و مشهودنماز است
این نکته رسول مدنی گفت به سلمان
سری که به توفیق تو افزود نماز است
در دادگه عدل خدا روز قیامت
از صلح حسن مقصد و مقصود ، نماز است
از آمدن کرب و بلا آنچه به عالم
مقصود حسین بن علی بود نماز است
آن روز که آید ز پس پرده غیبت
اول هدف مهدی موعود نماز است
نقل شده است: «جبیر پس از غزوه بدر از مکه معظمه به سمت مدینه حرکت کرد تا درباره اسیران مشرکان نزد پیغمبر صحبت کند. او در آن زمان، کافر بود و میخواست اسیرها را خلاصی دهد. بنابراین، با این قصد وارد مدینه شد و اذان صبح به در مسجدالنبی رسید. در آن ساعت، خاتم پیامبران مشغول نماز صبح بود. در رکعت اول بعد از سوره حمد، سوره مبارکه طور را میخواند. چون مشرکها اجازه ورود به مسجد را نداشتند، او بیرون مسجد ماند. جبیر میگوید: بیرون مسجد به این سوره گوش میدادم تا آنجا که حضرت آیه «إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ لَوَاقِعٌ» را قرائت فرمود. ناگهان بر خود لرزیدم. میگوید: در همان حال که این آیه را شنیدم، نشستم و به فکر افتادم که علاجی کنم. جبیر سرانجام، مسلمان و یکی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله شد».1
در قرآن به برپاداشتن نماز تأکید فراوانی شده و آثار فراوانی بر آن مترتب گردیده است. برای اقامه کنندگان نماز پاداش بسیاری وعده داده است. علیرغم آن که انسان از فواید نماز در این جهان نیز بهره می برد، انسان های نادانی هستند که از درک لذت ارتباط با خدا عاجز بوده و نه تنها در انجام آن کاهلی و سستی می کنند بلکه نمازگزاران را نیز مسخره کرده یا نهی می کنند. این گروه به شدت مورد انتقاد قرآن قرار گرفته و به عذابی سخت وعده داده شده اند.
الْمِصْبَاحُ، لِلشَّیْخِ قَالَ رُوِیَ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ الْعَسْکَرِیِّ ع أَنَّهُ قَالَ عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِینَ وَ زِیَارَةُ الْأَرْبَعِینَ وَ التَّخَتُّمُ بِالْیَمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
ترجمه امام حسن عسگری (ع) فرمود :
علامت های مومن پنج چیز است :خواندن پنجاه ویک رکعت نماز در شبانه روز وزیارت اربعین انگشتر به دست راست کردن وپیشانی را در سجده بر خاک نهادن وبلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در نماز
کتاب بحارالأنوار 82 75 باب 24- الجهر و الإخفات و أحکامهما
سالی در مدینه قحطی و خشکسالی بود و مردم در صحرا و بیابان میرفتند و دعا میکردند، نماز میخواندند، شخصی میگوید من غلامی را در خلوت و تنهایی دیدم که نماز میخواند و عبادت میکرد، از خشوع و گریهای که میکرد و مناجاتی که با حق کرد و از دعائی که کرد بارانی آمد که مجذوب او شدم و شک نکردم که آمدن باران از دعا و نماز او بوده است، لذا دنبالش را گرفتم هر جور هست من باید این غلام را در اختیار بگیرم و صاحب او شوم برای اینکه غلام او بشوم. دنبال او را گرفتم، آمد و آمد و رفت به خانهی امام زین العابدین (علیه السلام)
این شخص رفت خدمت حضرت سجاد (علیه السلام) و گفت: آقا شما یک غلامی دارید من این غلام را میخواهم از شما بخرم، نه برای اینکه غلام من باشد، میخواهم او مخدوم من باشد و من میخواهم خدمتگزار او باشم، منتگذار و آن را به من بفروش. حضرت فرمود: آن را به تو میبخشم. تا بالاخره آن غلام را حاضر میکنند حضرت میگوید همین را میگویی؟ شخص میگوید: بله. حضرت میفرماید: ای غلام، این شخص مالک تو است، غلام یک نگاه حسرت باری به من کرد و گفت: تو که بودی که آمدی و مرا از مولایم جدا کردی؟
شخص میگوید: من به او گفتم قربان تو؛ من تو را نگرفتم برای اینکه خدمتگزار خودم قرار بدهم من تو را گرفتم برای اینکه خدمتگزار تو باشم برای اینکه من در تو چیزی دیدم که در کسی دیگر ندیدهام، من جز برای اینکه خدمتگزار باشم هیچ قصد و غرضی نداشتم من میخواهم از محضر تو استفاده بکنم و بهره ببرم بعد جریان را به او گفتم، تا سخن من تمام شد رو کرد به آسمان و گفت: خدایا این رازی بود بین من و تو، من نمیخواستم بندگان تو اطلاع پیدا کنند حالا که بندگانت را مطلع کردهای خدایا من را ببر، همین را گفت و جان به جان آفرین تسلیم کرد.[1]
[1] . داستان راستان
Beautiful
sentences about salat
جملات زیبا در مورد نماز
Salat is the key to jannah and success in life
نماز کلید بهشت و موفقیت در زندگیست
Salat is a pillar of Religion
نماز ستون دین است
Salat is the most important deed after Iman
نماز مهمترین عمل بعد از ایمان است
Salat is the best way to keep away from sins and vulgarity
نماز بهترین راه برای دوری از گناهان و فساد است
Salat is the practice of formal worship in Islam
نماز عمل عبادت رسمی در اسلام است
منبع : اصول کافى ، ترجمه کمرهاى، جلد 6، صفحه : 69
اگر اطرافیان صدایمان بزنند خیلی زود پاسخ می دهیم و حداقل واکنشی نشان می دهیم .
اگر در محیط کار باشد و کارفرمای ما به هر دلیلی ما را بخواهد سریعا خود را مرتب کرده شق و رق می ایستیم و در نهایت ادب و احترام سر خم کرده و گوش به فرمان می ایستیم.
اما در مقابل ندای بزرگترین و با نفوذترین و قدرتمندترین مقام عالم هستی بسیاری از ما بی خیال و بی تفاوت هستیم ، انگار نه انگار که منادی ندا می دهد که ای مردم وقت صحبت کردن با خداوند متعال است ، بشتابید به سوی نماز ، بشتابید به سوی بهترین عمل .
این دل مشغولی های دنیا را رها کنید وقت آن رسیده که کمی با خدای خود خلوت کنید ، ولی انگار نه انگار ، ما کارهای مهمی داریم و برای نماز هم وقت زیاد است ، تا قضا شدن نماز وقت بسیار است .
کار بعضی از ما به جایی رسیده است که تا صدای اذان بلند می شود تلویزیون را خاموش می کنیم نعوذبالله گویی صدای اذان آزارمان می دهد .
یکی از دستوراتی که در آموزههای دینی به آن سفارش شده، این است: کسی که صدای اذان را میشنود از کارهای دنیایی پرهیز نموده و آماده انجام نماز شود، بنابراین، ممکن است خواندن درس را نیز یکی از مصادیق پرداختن به دنیا دانست و بهتر است از آن اجتناب شود. البته، با جستوجویی که در منابع روایی انجام گرفت روایتی که صراحتاً دلالت بر این مطلب نماید که کسی که نزدیک اذان درس بخواند بهرهای از آن نخواهد برد را نیافتیم. اما اگر درس خواندن را نیز از امور دنیایی بدانیم شاید بتوان گستره روایات را بدان نیز سرایت داد.
معناى آن این است که خدا و ملائکه آگاهاند که من شما را از زمان انجام نماز آگاه کردم پس سرگرم امور دیگر نشوید که این برای شما بهتر است و زمانی که مۆذّن بگوید: «حَیَّ عَلَى الصَّلَاةِ» پس اذان چنین گوید: ای امت محمد! خدا دین خودش را برای شما نمایان ساخت پس آنرا ضایع نسازید و لکن به آن پایبند باشید تا خدا شما را مورد آمرزش قرار دهد و به کارهای دیگر خود را مشغول نسازید، چرا که نماز ستون دین شما است
در روایتی امام علی(علیه السلام) از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) راجع به تفسیر اذان پرسید؟ پیامبر در پاسخ فرمود: ای على! اذان حجتى است بر امت من و تفسیر آن این است که مۆذّن هنگامی که بگوید: «اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ» معنایش این است که خدایا! تو گواهى بر آنچه من میگویم که اى امّت احمد به تحقیق که وقت نماز رسید، پس آماده باشید و کار دنیا را رها نمایید و چون گوید: «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» معناى آن این است که خدا و فرشتگان خدا و آنچه در آسمانها و زمین است، آگاه هستند که من وقت نمازهای پنجگانه را به اطلاع شما رساندم پس خود را برای نماز آماده نمایید و چون گوید: «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ»، معناى آن این است که خدا و ملائکه آگاهاند که من شما را از زمان انجام نماز آگاه کردم پس سرگرم امور دیگر نشوید که این برای شما بهتر است و زمانی که مۆذّن بگوید: «حَیَّ عَلَى الصَّلَاةِ» پس اذان چنین گوید: ای امت محمد! خدا دین خودش را برای شما نمایان ساخت پس آنرا ضایع نسازید و لکن به آن پایبند باشید تا خدا شما را مورد آمرزش قرار دهد و به کارهای دیگر خود را مشغول نسازید، چرا که نماز ستون دین شما است... .[شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 67، مطبعة حیدریة، نجف، چاپ اول، بیتا.]
فرآوری: محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
سایت جامع تبلیغ