دل را به نور عشق صفا می دهد نماز
جان را به یاد دوست جلا می دهد نماز
از خارزار شرک اگر بگذری به صدق
باغ تو را ز جلوه صفا می دهد نماز
رابطه انسان با هر موجودی و هر کسی بر اساس درک و آگاهی او نسبت به آن موجود است و اگر نسبت به موجودی درکی نداشته باشد، هیچ گاه مایل به آن نخواهد شد و از او دوری خواهد گزید.
حضرت امام خمینی (ره : (
باید دانست که چون حقیقت نماز عروج به مقام قرب و وصول به مقام حضور حق جل و علا است، برای وصول به این مقصد بزرگ و غایت قصوی طهاراتی لازم است که ماورای این طهارت(ظاهری(است... .[[۱
مقام معظم رهبری :
انسان همیشه به نماز محتاج است و در عرصههاى خطر، محتاجتر.
حقیقتاً این نمازهایى که ما مىخوانیم، در واقع اداى بندگان خدا را درمىآوریم. بنده به خودم که مراجعه مىکنم، اینطورى مىبینم، چون بندگان برجستهى خدا طور دیگرى نماز مىخوانند؛ تسبیح که مىکنند، تسبیح از دل و جانشان برمىخیزد؛ سجده که مىکنند، در واقع دلشان سجده مىکند.
مدیران دستگاههاى ادارى و دولتى، خود متصدى اقامهى نماز در آن دستگاهها شوند.
نماز برترین چیزى است که مىتواند همهى افراد جامعهى مسلمان را به تهذیب اخلاقى و تعالى روحى و معنوى برساند.
نماز تسلّابخش و آرامشگر دلهاى مضطرب و خسته و به ستوه آمده، و مایهى صفاى باطن و روشنى روان است.
نماز جمعه یکى از پایههاى اساسى حفظ نظام اجتماعى و مهمترین عامل حفظ روحیه و ایمان مردم است.
بیانات آیة الله بهجت(ره) در باب نماز از سخنان ایشان جمع آوری شده و در این جا ارائه می گردد . امید که مورد استفاده قرار گیرد.
- نماز، بالاترین وقت ملاقات و استحضار و حضور در محضر خدا است... نماز برای خضوع و خشوع جعل(قرار داده) شده است با همه مراتب خضوع و خشوع.(1)
- نماز، جامی است از اَلَذّ لذایذ [لذّت بخشترین لذتها] که چنین خمری خوشگوار در عالمِ وجود نیست!(2)
- نماز، اعظم مظاهر عبودیّت است که در آن، توجه به حقّ میشود.(3)
- تمام لذتها روحی است؛ و آنچه از لذات که در طیب [عطر] و یا از راه نساء به صورت حلال تکوینا ً مطلوب است، بیش از آن و به مراتب بالاتر، در نماز است.(4)
- قُرب، مراتبی دارد و بالاترین آنها لقاء است. و هر مرتبه از مراتب قُرب را مقرّبی است که بالاترین آنها نماز است.(5)
وصیتنامه حاوی جملاتی است که موصی نسبت به انجام آنها دغدغه دارد، به همین خاطر نشأت گرفته از افکار وی است و هرقدر که افکار بلندتر باشد وصیت بیشتر قابل استفاده و راهگشاست. علمای بزرگ اسلام که عمری را در راه هدایت جامعه صرف کردهاند در وصیتنامههای خویش نیز این امر را نادیده نگرفته و به امور روشنی بخشی اشاره نموده اند که یقینا ذکر آنها میتواند هدایتگر باشد.
آیت الله قاضی(ره)
وصیت نامه آیت الله قاضی(ره) سرشار از نکات مهم و تکان دهنده است که عمده آنها نماز است و توسل است.
ظهر بود. تازه به منزل استاد مطهری رسیده بودیم که صدای اذان فضای اتاق را فرا گرفت. به همراهان گفتم: «بهتر است به امامت استاد، نماز را به جماعت برگزار کنیم». همگی وضو گرفتیم و آماده شدیم، چند دقیقه ای گذشت. منتظر استاد بودیم که ایشان در حالی که لباسشان راعوض کرده بودند، با ظاهری پاکیزه وارد شدند. تازه یادم آمد که ایشان هرگز با لباس خانه، همان لباس معمولی که در خانه می پوشند، نماز نمی خوانند، خصوصا نماز صبح. ایشان هنگام نماز صبح نیز لباس پاکیزه می پوشند. عمامه شان را بر سر می گذارند و به نماز می ایستند.1
در برخی از یادداشت های آیت اللّه العظمی مرعشی نجفی رحمه الله آمده است: هنگامی که در قم سکونت کردم (1343 ق) صبح ها در حرم حضرت معصومه علیهاالسلام اقامه جماعت نمی شد و من تنها کسی بودم که این سنت را در آنجا رواج دادم و از شصت سال پیش به این طرف، صبح زود و پیش از باز شدن درهای حرم مطهر و زودتر از دیگران می رفتم و منتظر می ایستادم. این انتظار گاهی یک ساعت قبل از طلوع فجر بود تا خدّام درها را باز کنند، زمستان و تابستان نداشت در زمستان ها هنگامی که برف همه جا را می پوشاند، بیلچه ای کوچک به دست می گرفتم و راه خود را به طرف صحن باز می کردم تا خود را به حرم مطهر برسانم. در آغاز، خود به تنهایی نماز می خواندم تا اینکه پس از مدتی یک نفر به من اقتدا کرد و پس از آن کم کم افراد دیگری اقتدا کردند و به این ترتیب، نماز جماعت را در حرم مطهر آغاز کردم و تا امروز که شصت سال از آن تاریخ می گذرد، ادامه دارد. آهسته آهسته ظهرها و شب ها نیز اضافه شد و از آن پس روزی سه بار در مسجد بالاسر حضرت معصومه علیهاالسلام و صحن شریف نماز می خواندم.1
مرحوم میرزا محمد تنکابنی می گوید: مرحوم حجت الاسلام سید محمدباقر شفتی رحمه الله نمازهایش بسیار عجیب و با حال بود. در نماز حزن و گریه بسیار داشت، به گونه ای که شنونده را هم به گریه می انداخت. به هنگام گفتن تکبیره الاحرام از حالت اختیار بیرون می شد و خلاصه، نماز ایشان درنجف اشرف منحصر به فرد بود. من که نماز مغرب و عشا را پشت سر صاحب جواهر در مسجد طوسی می خواندم، هر روز برای نماز صبح، مسافت بسیاری می رفتم تا به مسجدی که مرحوم شفتی در آن نماز می خواند برسم و نماز صبح را به جماعت با ایشان بخوانم.1