موضوعات مطالب
آرشيو مطالب
صفحه ها
آمار و امكانات
درباره وبلاگ

هرچند تاكنون درباره نماز ، پایگاه ها و صفحات مجازی ارزشمندي نشر يافته است، ولي در رسانه سعی داشته ایم با نگاه نو ، تدوين و دسته بندي مناسب جوانان و نوجوانان را به این مسیر رهنمون باشیم. اين مجموعه شامل بخش ها و موضوعات مختلفي شامل : جايگاه والاي نماز در ميان عبادت ها ،آثار و برکات نماز بر روي فرد و جامعه و نقش نماز در زندگي و روش هاي آن معلوم مي گردد. و دراین راستا راهكارهاي جذب كودك و نوجوان به نماز مانند: تشويق و تحسين، كردار نه گفتار، اخلاق خوش و اُنس با كودك و نوجوان، ميانه روي و... با بیان حکایات ، احادیث ، الگوها و... آورده شده است. باشد که این مجموعه ما و فرزندانمان را در مسیر برپا كنندگان نماز یاری گر باشد.
سایر امکانات
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد
حکمت نماز جماعت
امام رضا (ع) فرمودند:

علت تشریع نماز جماعت آن است که اسلام و توحید و بندگی و اخلاص به خداوند متعال در معرض دید عموم و ظاهر و مشهور در میان مردم باشد.


√:{منبع}وسایل شیعه /ج5/ص372


برچسب :
نوشته شده در جمعه 1394/3/29 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
به وسیله همسرم، نمازخوان شدم

راوی می‌گوید: «شخصی را می‌شناسم که نماز نمی‌خواند و هرگونه نصیحتی را هم نادیده می‌گرفت، ولی پس از مدتی در مسجد به صفوف نماز جماعت پیوست. بعضی‌ها که او را می‌شناختند، تعجب می‌کردند؛ زیرا می‌دانستند او علاوه بر آنکه نماز نمی‌خواند، نماز خواندن را هم نمی‌داند.
سرانجام کم‌کم به او خوش آمد، خیرمقدم و تبریک گفتند که اهل مسجد شده است و نماز جماعت می‌خواند؛ در ضمن از علت آمدن وی به مسجد پرسیدند؟ او گفت: بعد از آنکه ازدواج کردم، همسرم علاقه فراوانی به نماز داشت؛ تنها ناراحتی او این بود که با شوهری بی‌نماز زندگی می‌کند. سرانجام با برخوردهای ارشادی او علاقه پیدا کردم که نمازخوان بشوم و از او خواستم که نماز را یاد بدهد. در مدت یک ماه نماز را یاد گرفتم و سپس آن‌قدر ذوق عبادت پیدا کردم که دوست دارم به مسجد آیم و در نماز جماعت شرکت کنم.
اکنون فکر می‌کنم که هیچ لذتی برای من بالاتر از لذت نماز خواندن نیست. البته این را هم یادآور شوم که چنین زنانی در پیشگاه خدا مقامی بس عظیم دارند».
1



برچسب :
نوشته شده در پنج شنبه 1394/3/28 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
مست معنی

زمین یکسر مصــلای نماز است

در رحمــت بــه روی خــلق باز است

بزن بر بـــام،‌کـوس دولت عشق

که عاشق مست معــنی در نــماز است

خم مهراب اگر ابــرو، وگر تیغ

تو عاشق شو! که حق عاشق نواز است

خدا را می تــوانــی دید در دل

اگر چه کعبه در کــوی حجــاز است

سرِمعراج داری، سجده ای کـن

که اینجــــا هــر نشیــبی را فراز است

چرا بیجاره بـــاشـد آنکــه دارد

خداونـــدی که هر جا چاره ساز است

محمد حسین قاسمی


برچسب :
نوشته شده در چهارشنبه 1394/3/27 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
قلب را فرصت حضور دهید

دیده از خواب ناز بـــاز کـنید

رو بـــه درگـــاه کار ساز کنید

دستها را ز روی صدق و صفا

جــانــب آسمـــــان دراز کنید

رهزنان در کمــــین ایمـــانند

دُر، ‌زبیگــانگــــان فــراز کنید

پلی از سجده تا خلوص زنیـد

راز را همـــــــره نیــــــاز کنید

آه را بـالِ ســـــوز بگشـــائید

روح را آشنـــــــــای راز کنید

قلب را فرصت حضور دهید

اشک را وقف سوز و ساز کنید

با همان قطره ها، وضو گیرید

با همــــان شستـــشو، نماز کنید

محمد جواد محبت


برچسب :
نوشته شده در سه شنبه 1394/3/26 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
حضور قلب

کـا را بگـــــذار هنگـــام نمـــاز اسـت ای برادر

موسم عرض دعا و ســـوز و ســاز است ای برادر

آنکه هنگام نماز، از کـار دنیــا چشــم پــوشــد

نزد حق در روز محشـر ســرفـــراز است ای برادر

سوی مسجد می کـنددعـوت تـو را بانگ مؤذّن

این ندا از نای حـی کــــار ســــاز است ای برادر

با حضور قلب، رو کن سوی محــراب عــبادت

چون حضور قلب تو، مفتاح رازت است ای برادر

اجر یک رکعت شود هفتاد رکعت در جماغت

باب رحمت سوی تو اینگـونه بــاز است ای برادر

خاک راه پاکبازان شو! چو «مردانـی» کـه دانـی

سیـّد و سـالارشــان، میــرحجــاز اســت ای برادر

محمد علی مردانی


برچسب :
نوشته شده در دوشنبه 1394/3/25 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
سؤال امام خمینی رحمه الله از بچه‌ها در مورد نماز

«امام خمینی رحمه الله عقیده داشتند که پیش از رسیدن سن تکلیف باید کارهای خوب و بد و مسئله‌های شرعی را به بچه‌ها گفت. گاهی که پسر هشت ساله‌ام را می‌دیدند، می‌گفتند: نمازت را خوانده‌ای؟ من می‌گفتم: آقا او هنوز به سن تکلیف نرسیده است. آقا می‌گفتند: بچه‌ها قبل از سن تکلیف باید رو به نماز بایستند تا عادت کنند.
اما بعد از سن تکلیف مگر کسی جرئت می‌کرد بیدار باشد و نمازش را نخواند. امام نمی‌توانستند تحمل کنند که مکلف نمازش را قضا کند؛ البته برای بچه‌ها پیش نیامده بود. هروقت که بچه‌ها را می‌دیدند، می‌پرسیدند: نمازت را خوانده‌ای؟ اگر نخوانده بود، جانمازشان را می‌دادند و می‌گفتند: برو وضویت را بگیر و بیا نمازت را بخوان. بعد از نماز نصیحت می‌کردند و می‌فرمود: اگر همین نماز را سر وقت می‌خواندی، چقدر بهتر بود و خدا هم خوشش می‌آمد».
1



برچسب :
نوشته شده در يکشنبه 1394/3/24 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
چهل روز نماز به مقام ملکوتی رسید

در کنار مرقد مطهر ثامن‌الائمه علیه السلام مسجدی وجود دارد که به همت گوهرشاد خانم، همسر شاهرخ میرزا ساخته شده است. آورده‌اند: «در طول مدت ساخته شدن مسجد، گاهی گوهرشاد خانم به کارها سرکشی می‌کرد و دستورهای لازم را به معماران و استادکاران می‌داد. در یکی از این روزها باد مختصری وزیدن گرفت؛ به گونه‌ای که گوشه چادر گوهرشاد به کناری رفت و چشم یکی از کارگرها به صورت او افتاد و سخت دل‌باخته او شد، اما چون راه به جایی نمی‌برد، از شدت حرمان به بستر بیماری افتاد و مادر دردمندش پرستاری از او را به عهده گرفت؛ زیرا پسر راز خود را با او در میان گذاشته بود. سرانجام چون پزشکان از معالجه او ناامید شدند، مادر دست به دامان گوهرشاد شد و گفت: اگر راه چاره نیابی، پسرم از دست خواهد رفت. گوهرشاد سخت ناراحت شد و در اندیشه فرو رفت. آن‌گاه سر برداشت و گفت: ای مادر! به خانه برو و به پسرت سلام برسان و بگو من حاضرم با او ازدواج کنم، اما دو شرط دارد: یکی اینکه من از شاهرخ میرزا جدا شوم و شرط دوم آن است که او باید چهل شبانه‌روز در محراب زیر گنبد مسجد نماز بخواند و ثوابش را به عنوان مهریه من قرار دهد. مادر به خانه رفت و جریان را برای فرزندش بازگو کرد.
پسر با شنیدن این خبر از بستر رنج برخاست و با خود گفت: چهل روز که چیزی نیست. اگر چهل سال هم بود، قبول می‌کردم. در هر صورت، جوان به محراب رفت و چهل شبانه‌روز نماز خواند تا کم‌کم توفیق حضرت الهی به راه دیگر افتاد، به طوری‌که وقتی نماینده گوهرشاد در روز چهلم به محراب عبادت آمد تا از حال او باخبر شود، پاسخ شنید: به خانم خود بگو من نمی‌توانم برای رسیدن به وصال تو دست از محبوب واقعی جهان بردارم».
1


برچسب :
نوشته شده در شنبه 1394/3/23 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
بال نماز

تـا حــــریمش می روم بــــا بــــال پــــرواز نماز

تــــا خــدا خواهم سفر کردن به اعجاز نماز

کیستـــــم من تـــــا بگــویم: ذکر او دارم به لب

کاین زبان از اوست، او خودنکته پرداز نماز

چشـــم دل را بـــــاز کن تا باز بینی روی دوست

تـــا رســــد بر گوشَت از گلدسته آواز نماز

ازن حجازی صوت قدسی را که دارد شور عشق

می نــــوازم در ســه گاه وصل باز سازِ نماز

سجدة افلاک را، پـــایـــان نبـــــاشـد لحظـه ای

جنبـــــش هــــر ذره دارد شـوق آغاز نماز

رایت سبزی که بر پا داشـت دســت پیک عـشق

هســـت بــر این گنبـــد نیلی، سرافراز نماز

کامل اندیشـــه را بیــــخود پریشــان می کنـــم

در نخــــواهـم یافت جز از راه دل راز نماز

آن علمـــداری کـــه شــــده آگـاه از سرسجود

در منـــــای عـــــاشقــی گردید سرباز نماز

در فرات تشنه کامی دست شست از جان خویش

تا دل خـــــود را کنــــد آییــنه پــرداز نماز

مرتضی عصیانی خوزانی


برچسب :
نوشته شده در جمعه 1394/3/22 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
ای حماد، این‌گونه نماز بخوان!

نقل شده است، شخصی به نام حماد بن عیسی در محضر امام صادق علیه السلام نشسته بود. حضرت فرمود: «ای حماد! آیا می‌توانی نماز را خوب و صحیح بخوانی؟ عرض کرد: چگونه نتوانم و حال آنکه من کتاب حریز را که درباره نماز نوشته شده است، از حفظ دارم. حضرت فرمود: برایت ضرری ندارد که برخیزی و نماز بخوانی تا من ببینم چگونه می‌خوانی. پس به دستور حضرت، رو به قبله ایستادم، نماز خواندم و تمام نماز را از نظر رکوع و سجود انجام دادم. حضرت آن را نپسندید و فرمود: چقدر ناپسند است که یک مرد شصت یا هفتاد ساله نتواند یک نماز را با رعایت همه آداب بخواند. عرض کردم: فدایت شوم، شما نماز را به من یاد دهید. حضرت از جا برخاستند و رو به قبله، انگشت‌های دست خود را به هم جفت کرد و بین دو قدم را به اندازه سه انگشت از هم جدا کرد و رو به قبله قرار داد و تا آخر نماز رو به قبله بود. آن‌گاه با تواضع و حضور قلب گفت: «الله اکبر».
به دنبال آن تکبیر، سوره حمد و توحید را با کمال آرامی خواند و بعد از تمام شدن سوره توحید به اندازه یک نفس کشیدن تأمل کرد. بعد دست خود را بلند کرد تا مقابل صورت خود برد. درحالی‌که ایستاده بود، گفت: «الله‌اکبر.» سپس به رکوع رفتند و کف دست را بر سر زانو گذاشتند. انگشتان ایشان از هم باز بود؛ زانو را به عقب دادند تا به اندازه‌ای که پا راست شد و پشت آن حضرت چنان مساوی شد که اگر قطره آبی بر آن می‌گذاشتند، به هیچ طرف نمی‌ریخت؛ گردن خود را هم کشیده، سر به زیر نینداختند و چشم را بر هم گذارده، سه مرتبه با آرامش گفتند: «سبحان ربی العظیم و بحمده»؛ بعد به صورت کامل ایستاده و هنگامی‌که ایستادند، گفتند: «سمع الله لمن حمده»؛ در همان حالِ ایستاده بودند که دست را تا روبه‌روی صورت خود بلند کرده، گفتند: «الله اکبر» و به سجده رفتند و دو کف دست خود را بر زمین گذاردند؛ انگشت‌های آن حضرت به هم وصل بود؛ سه مرتبه گفتند: «سبحان ربی الاعلی و بحمده»؛ در حال سجده، اعضای بدن خود را از یکدیگر باز گرفته بودند و هم نگذارده بودند؛ یعنی در حال سجده، دست را به بدن نچسبانیده و بدن را برپا نگذارده بودند و بر هشت موضع بدن خود که به زمین گذارده بودند، سجده کردند که پیشانی و دو کف دست و دو سر زانو و دو سر انگشت پا و سر بینی باشد؛ بعد از نماز فرمود: وقت سجده هفت موضع را بر زمین گذاردن واجب است و آنها همان موضع است که خداوند در قرآن فرمود: «وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا» که پیشانی و دو کف دست و دو سر زانو و دو سر انگشت بزرگ پا باشد؛ اما گذاردن بینی بر زمین سنت (مستحب) است. پس از آن سر از سجده برداشته، هنگامی‌که نشستند، گفتند: «الله اکبر»، بر ران چپ نشسته، پشت پای راست را بر کف پای چپ گذاردند و گفتند: «الله اکبر»؛ بعد به سجده دوم رفتند و مانند سجده اول، سجده دوم را تمام کردند؛ در رکوع و سجده هیچ‌یک از اعضای بدن را بر یکدیگر نگذارده بودند و در موقع سجده آرنج دست خود را باز نگه‌داشته و به زمین نگذارده بودند و در حال تشهد خواندن، انگشت‌های دست آن حضرت از یکدیگر باز بود. به این کیفیت، دو رکعت نماز خواندند و چون از تشهد فارغ شدند، فرمودند: ای حماد بن عیسی! این‌گونه نماز بخوان...».
1


برچسب :
نوشته شده در پنج شنبه 1394/3/21 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
تکتف یعنی چه ؟حکمش چیست و از چه زمانی وارد شده؟

طبق عقیده شیعه تکتف یا تکفیر یعنی دست بسته نماز خواندن، این عمل از زمان خلیفه دوم وارد دین شده است و از بدعت­های ایشان است. با  توجه به روایات در زمان رسول الله (ص) تکتف وجود نداشته است و از سوی خلفا, پس از رحلت رسول اکرم (ص ) صورت گرفت - عموما از زمان عمر خلیفه دوم مرسوم شد.

به عنوان نمونه وقتی اسیران فارس را نزد وی آوردند, آنان مقابل عمر دست بسته ایستادند. وی علت این عمر را جویا شد, گفتند ما مقابل امیران و بزرگان خود به جهت احترام این گونه می ایستیم . عمر از این نحوه اظهار ادب خوشش آمد و گفت خوب است ما هم در مقابل خداوند در نماز این گونه بایستیم [1].

  امام باقرعلیه السلام فرمودند: وعلیک بالاقبال علی صلاتک ... قال فلا تکفر فانما یصنع ذالک المجوس:  برتوباد بر توجه قلبی به نمازت ... و دست روی دست نگذار زیرا این کار مجوس است[2] همچنین در حدیث اربع مائه از  امیرالمومنین (ع) آمده: لایجمع المسلم یدیه فی صلاته وهو قائم بین یدی الله عز وجل یتشبه باهل الکفر یعنی المجوس[3]
مسلمان نباید در حالی که در نماز مقابل خداوند ایستاده است دستانش را کنار هم جمع کند که این کار مجوسیان است ونباید به آنها شبیه شد.
 پس تکتف یکی از مبطلات نماز است و اگر به عنوان فعل مستحبی انجام شود تشریع است و تشریع بدعت و حرام است زیرا عبادات باید طبق دستور انجام شود و چنین دستوری از طرف خداوند نداریم.

پی نوشت ها
[1]. مستند العروه الوثقی , آیت الله خویی , ج 4, ص 445 - جواهرالکلام , ج 11, ص 19.
[2]. وسایل الشیعه ج4 باب 15 [15]
[3] . الخصال ؛ ج‏2 ؛ ص622

مرکز تخصصی نماز
مزینانی


برچسب :
نوشته شده در چهارشنبه 1394/3/20 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر

X