یکى از ادیانى که نامشان در قرآن آمده ، ((صابئین )) هستند که به حضرت یحیى گرایش دارند وبراى ستارگان تاءثیرى قائلند. نماز و مراسم ویژه اى دارند و هنوز در خوزستان گروهى از آنان هستند.
این فرقه ، رهبرى دانشمند ولى مغرور داشتند که بارها با امام رضا علیه السّلام گفتگو کرد، ولى زیر بار نمى رفت .
در یکى از جلسات ، امام رضا علیه السّلام استدلالى کرد که او تسلیم شد و گفت : اکنون روح من نرم شده حاضرم مکتب تو را بپذیرم ، ناگهان صداى اذان بلند شد، امام رضا علیه السّلام جلسه را ترک کرد، مردم گفتند: فرصت حساسى است ، چنین فرصتى پیش نمى آید، امام فرمود: اوّل نماز!
او که این تعهّد را از امام دید، علاقه اش بیشتر شد. بعد از نماز گفتگویش را تکمیل کرد و ایمان آورد.
ابن عباس مى دید که حضرت على علیه السّلام گاهى در وسط جنگ به آسمان نگاه مى کند.
جلو آمد و پرسید: چرا به آسمان نگاه مى کنید؟
حضرت فرمود: براى اینکه نماز اوّل وقت از دستم نرود.
گفت : الا ن شما در حال جنگ هستید. حضرت فرمود:
از نماز اوّل وقت نباید غفلت شود، حتّى در میدان جنگ .
روزى رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله نماز صبح را با جماعت خواندند، ولى دیدند امروز على علیه السّلام به مسجد نیامده است . حضرت ، در خانه على رفتند و پرسیدند چرا او در جماعت شرکت نکرده است ؟!
فاطمه علیها السّلام گفت : على دیشب تا صبح مناجات داشت و صبح از خستگى نمازش را در منزل خواند.
حضرت فرمود: به او بگوئید به جاى مناجات طولانى مقدارى بخوابد ولى نماز جماعت صبح را از دست ندهد.
آرى ، خوابى که مقدّمه جماعت باشد، بهتر از مناجاتى است که حال جماعت را از بین ببرد.
با همه اهمیّتى که نماز در نزد خداوند و اولیا دارد، امّا برخورد مردم با آن متفاوت است :
الف : عدّه اى ایمان ندارند ونماز نمى خوانند: ((فلا صدّق و لاصلّى ))
ب : عدّه اى مانع نماز دیگران مى شوند: ((ارایت الذى ینهى عبدا اذا صلّى ))
در شاءن نزول آیه آمده است که ابوجهل تصمیم گرفت هنگامى که پیامبر براى نماز به سجده مى رود با لگد، گردن حضرت را در هم بشکند. مردم او را دیدند که رفت ولى منصرف شد. گفتند: چرا چنین نکردى ؟!
گفت : چون خواستم چنین کنم ، خندقى از آتش دیدم که در پیش روى من شعله ور شد.
ج : عدّه اى نماز را مسخره مى کنند: ((و اذا نادیتم الى الصلوة اتخذوها هزوا))
د: عدّه اى بى نشاط نماز مى خوانند: ((واذا قاموا الى الصلوة قاموا کُسالى ))
ه : عدّه اى گاهى مى خوانند و گاهى نمى خوانند: ((فویل للمصلّین الّذینهم عن صلوتهم ساهون ))(22)
و: عدّه اى به خاطر رسیدن به دنیا، از نماز کم مى گذارند: ((و اذا راءوا تجارة او لهوا انفضّوا الیها و ترکوک قائما))هرگاه لهو و تجارتى دیدند به سوى آن روانه شده و تو را در حالى که به خواندن خطبه نماز ایستاده اى وامى گذارند.
این آیه اشاره به ماجرائى است که پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله مشغول خواندن خطبه هاى نماز جمعه بود که کاروانى تازه وارد، براى فروش اجناس خود شروع به طبل زدن کردند. مردم از پاى سخن
بعضى فرزند خود را نذر خدمت در مسجد مى کنند. مادر مریم گفت : ((نَذرتُ لک ما فى بَطنى مُحرّرا))
خدایا! من نذر کردم که فرزندم را براى خدمت در بیت المقدّس از هر کار معاف و آزادش کنم تا با فراغت کامل در بیت المقدّس خادم باشد. لکن همین که فرزند متولّد شد و دید دختر است ، گفت : خدایا! من دختر آوردم و دختر نمى تواند مثل پسر به راحتى خادم باشد. ولى به هر حال به نذرش عمل کرد، و مریم خادم مسجد شد.
((وامر اهلک بالصلوة واصطبر علیها))(25)
اوّلین مسئولیّت انسان بعد از خودش ، خانواده اوست ، ولى از آنجا که همسر وفرزند انسان گاهى سرسختى نشان مى دهند، انسان باید استقامت کند وبه شیوه هاى مختلف آنان را به سوى دین و نماز دعوت کند، نه آنکه اگر چند بار گفت و اثر نکرد آنان را رها کند.
حضرت على علیه السّلام به مالک اشتر مى فرماید: ((واجعل افضل اوقاتک للصلوة ))(26) بهترین وقت خودت را براى نماز قرار بده .
و بدان ارزش تمام کارهاى تو تابع نماز تو است :
((واعلم انّ جمیع اعمالک تبع لصلوتک ))
امر به معروف و دعوت به سوى حقّ، یکى از وظایف هر مسلمانى است و نماز بهترین معروف و کار نیک است .
این دعوت ، هم با زبان مى شود و هم با عمل . اگر چهره هاى بارز در صف اوّل قرار گیرند، اگر مردم هنگام رفتن به مسجد لباس خوب و بوى خوش مصرف کنند و اگر نماز، ساده و سریع برگزار شود، این خود یک تشویق عملى براى اقامه نماز است .
اگر مثل ابراهیم علیه السّلام و اسماعیل علیه السّلام براى نمازگزاران خانه خدا را تطهیر مى کنند، پس باید بدانیم که اگر شخصیّت هاى مهم ، مسئول اقامه نماز باشند در دعوت مردم بسیار مؤ ثّر است .
بعضى براى اقامه نماز کتک ها خوردند، مثل انقلابیون در زندان شاه و اسرا.
بعضى تیر خوردند مثل زُهیر که روزعاشورا جلو امام حسین ایستاد تا امام نمازش را بخواند.
بعضى در راه نماز شهید شدند، مثل شهداى محراب : آیة اللّه اشرفى اصفهانى ، دستغیب ، صدوقى ، مدنى و قاضى طباطبائى .
وبعضى در حال نماز شهید شدند مثل على بن ابیطالب علیهما السّلام .