وقتیدل تنگ و خسته از خاک، معراج جان و سیر به افلاک را آرزو می کنی، تنها می
توانی بر براق نماز گستره آسمان ها را بپیمایی که الصلوة معراج المؤمن؛
وقتی غوغای زندگی تو را از خود بی خود می کند به نمازی عاشقانه بایست و
غبار تیرگی را از جسم و جان بزدای آن گاه سبکساری تن و روان را به تماشا
نشین؛ بکوش تا دمی با یار باشی و نسیم نشاط در کوچه های دلت جاری کنی، بکوشتا در انبوه جامعه و در لابلای امواج «ناس» گم نشوی؛ آن گاه که دغدغه ی
فردا، امروزت را به تشویش می کشاند، وقتی هراس تردید سایه وحشت بر جانت می
گستراند، آفتاب اطمینان را در سپیده دم نجوی (نماز صبح) و نیم روز نیایش
(ظهر و عصر) و شبانگاه شوق (مغرب و عشا) بر دلت بتابان، خود را به دریای
مواج انسان های با ایمان پیوند ده، قطره را به دریای بی کران شکرگزاران
برسان، تا همه دغدغه ها و تشویش ها خاکستر شوند و بدان که در هر حالی دست
خداوند با جماعت است و یدالله مع الجماعه.
وقتی بهار نماز است خزان افسردگی چرا؟! وقتی با نماز به معراج می توان رفتتن به چاه تیره ی کسالت چرا؟! این نمازگزار است که شایستگی هم سخنی با
محبوب و حلاوت همزبانی با دوست را در ذرّه ذرّه وجودش احساس می کند. نماز
نور چشم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم، عمود دین و استوارترین تکیه گاه ویادآور «راه و مقصد» است.
نماز کلاسی سیاسی، فرهنگی، معنوی و تربیتی است. در این کلاس تواضع و خشوع وصفا و خلوص و معرفت و کمال تدریس می شود. نماز را تکریم و تعظیم کنیم و
همه ی توان ها را به حفظ و گسترش فرهنگ نماز به کار بندیم که «الذین ان منّهم فی الارض اقاموالصلوة» (حج / 41) اگر چنین شود تهاجم فرهنگ ها و تمامی دسیسه ها و نیرنگ ها بی اثر می شود که «اقم الصلوة ان الصلوة تتنهی عن الفحشاء و المنکر» (عنکبوت / 45). نماز را تکریم کنیم تا به ساحل سلام و سلامت برسیم و بیاییم هماره از او بخواهیم که: «ربّ اجعلنی مقیم الصلوة و من ذرّیتی ربّنا و تقبّل دعاء (ابراهیم / 40)
خدایا مرا و فرزندانم را از برپا کنندگان نماز قرار ده، پروردگارا این دعا را بپذیر.
نماز آنگاه که با جماعت و امامت امامی عادل و دردآشنا برگزار شود چهره
وحدت و مساوات را ترسیم می کند. در چنین اجتماعی نفاقها و کینه ها، بدبینی
ها و بدخواهی ها رخت بر می بندد و جای خود را به مهر و صفا، برادری و
برابری می دهد.
یک عمر زیارت و
حج میرویم اما نمیفهمیم نماز یعنی چه. ما آلوده هستیم، هر کسی اندازه خودش حساب
کند از وقتی که بالغ شده چه گناهانی انجام داده
است.
آیه 57 سوره کهف «وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُکِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا؛ کیست ستمکارتر از آن کس که به آیات پروردگارش پند داده شده و از آن روى برتافته».
باتوجه به این که مغز یکی از مهمترین اعضای بدن به شمار میرود، وظیفه آن به میزان زیادی به جریان چرخش خون بستگی دارد. جریان چرخه خون، تغذیه کنندهمغز میباشد. چرخه خون ویژگیهایی دارد که همین ویژگیها نشاط و پویایی مغز را تامین میکند. یکی از این ویژگیها وجود چرخه ذخیرهای است که در مواقع اضطراری و مورد نیاز به کار میافتد. همچنین دارای نظامی خودکار برایتنظیم چرخه خون در مغز است که ثبات جریان خون به مغز را در شرایط گوناگون تضمین میکند.
براساس تحلیل انجام شده در این پژوهشها، مشخص شده که گونههای مختلف ورزش به چرخه خون در مغز آسیب میرساند. به عکس نماز که یکی از وظایف دینی اسلامی است، فواید بسیاری در این زمینه دارد. ورزش بدنی از این جهت که خون را به شکل مستقیم از مغز سرقت میکند و برای تغذیه عضلات دیگر به کار میگیرد، به چرخه خون در مغز ضرر میزند. این تغذیه عضلانی به حساب تغذیه خونی مغز گذاشته میشود.
همچنیندر نتیجه سرعت گرفتن عملیات تنفسی در هنگام انجام ورزش، معدل دیاکسیدکربن در خون، پایین میآید که پیامد آن، آرامتر شدن جریان خون بهسمت مغز است، زیرا نسبت دیاکسیدکربن در خون یکی از مهمترین عوامل جریانخون به سمت مغز به شمار میآید. گزارشهای علمی فراوانی وجود دارد که حاکیبیهوشی ورزشکاران هنگام فعالیت ورزشی یا بلافاصله بعد از ورزش است، در حالی که این بیهوشیها هیچ گونه سابقه بیماری قلبی را به همراه نداشته. این گزارشها نیز آسیبرسانی ورزش به فرآیند خون رسانی مغزی را تأیید میکند.