در سوره شورى که صفات مؤ منین را مى شمرد مى فرماید: ((واقاموا الصلوة و امرهم شُورى بینهم )) کار آنان بر اساس مشورت است و اقامه نماز مى کنند.
از این آیه معلوم مى شود در مجلس مشورتى در هر رده اى که هستند باید نسبت به اقامه نماز حساس باشند. اگر مشورت مهم است نماز مهم تر است . اگر براى شرکت در مجلس شورا و انتخابات ، این همه بودجه و سرمایه گذارى صرف پر کردن صندوق هاى راءى مى شود باید براى پر کردن مسجد هم کمى سوز و تلاش باشد.
در آیه 102 سوره نساء مى خوانیم : اى پیامبر! هرگاه در میان رزمندگان بودى نماز به پا دار، ولى چون دشمن مسلّح در برابر شماست ، اوّلا همه به تو اقتدا نکنند. ثانیا کسانى که اقتدا مى کنند مسلّح باشند ورکعت دوّم را براى خودشان سریع تمام کرده وبروند جاى دسته دیگر وآن دسته دیگر در رکعت دوّم به تو اقتدا کنند که هم جماعت تعطیل نشود و هم از دشمن غفلت نشود و هم میان سربازان اسلام تبعیض صورت نگیرد. مسلمانان باید در تعویض شیفت و جابه جا شدن نیروها چنان سریع عمل کنند که به رکعت دوّم برسند ضمنا باید سربازان قبل از نماز با وضو باشند و احکام نماز در حال جنگ را بدانند و اینکه در صحنه جنگ ، دو رکعتى است .
این آیه قابل تبدیل به یک فیلم نامه بسیار زیباست ، که در آن اهمیّت نماز جماعت و سرعت کار و عدالت و رفع تبعیض و توجّه به خدا همراه با غفلت نکردن از دشمن مطرح است .
زنده شدن نماز، سبب زنده شدن قرآن است ، زیرا هر نمازگزار مجبور است که در نمازهاى هفده رکعتى خود روزى ده بار سوره حمد را بخواند و بدنبال آن یکى دیگر از سوره هاى قرآن را. طبیعى است تلاوت دو سوره از قرآن در هر رکعت ، مانع به فراموشى سپرده شدن قرآن در جامعه مى گردد.
به علاوه قرآن و نماز بارها در کنار هم آمده اند:
((یتلون کتاب اللّه و اقاموا الصلوة ))
کسانى که قرآن تلاوت مى کنند و نماز به پا مى دارند.
((یمسّکون بالکتاب واقاموا الصلوة ))
کسانى که به قرآن تمسّک کرده و نماز به پا مى دارند.
قرآن مارا به نمازدعوت مى کند ونماز ما رابا قرآن آشنا مى سازد.
نام یکى از سوره هاى قرآن ، ((صافّات )) است . خداوند در اوّلین آیه آن به فرشتگانى که در صفّ هستند سوگند یاد مى کند. در چند جاى دیگر نیز، قرآن از صفوف فرشتگان و آماده اطاعت بودن آنها سخن به میان آورده است .
نام یکى دیگر از سوره هاى قرآن ، ((صَف )) مى باشد که در آن هم از رزمندگانى که با صفوف فشرده در راه خداوند جهاد مى کنند ستایش شده است . این دو واژه ((صَف )) و ((صافّات )) که نام دو سوره است نشانه توجّهى است که قرآن به نظم و انضباط دارد.
نمازگزار نیز در صفوف جماعت شباهتى با فرشتگانى پیدا مى کند که در صفوف بسیار بزرگ قرار دارند.
در بزرگ ترین سوره قرآن که سوره بقره است ، سخن از نماز است ((یقیمون الصلوة )) متّقین نماز به پا مى دارند.
در کوچک ترین سوره قرآن نیز از نماز یاد شده است ((فصلّ لربّک وانحر)) اکنون که ما به تو کوثر و خیر زیاد دادیم پس براى پروردگارت نماز بخوان و شترى نحر نما.
هم در اوّلین سوره اى که نازل شد نماز است و هم در آخرین سوره قرآن نماز مطرح است .
سپاس نعمتهای حقتعالی، نشان معرفت و ادب و بندگی است. در آیات و روایات، به مسئله شکرگزاری از نعمتها، بسیار سفارش شده و اینکه یاد نعمتها، محبت انسان را به خدا زیاد میکند و نعمتهای الهی را مستدام و افزون میگرداند.
گرچه شکر نعمتها، از توان و طاقتبشر بیرون است، ولی انسان باید به هر قدر که میتواند، سپاسگزاری احسان و نعمت و نیکی پروردگار باشد. یکی از شکلهای شکر، سجده بر خاک کردن و پیشانی بر خاکنهادن در برابر خداوند و شکر گفتن اوست.
و «سجده شکر» یکی از تعقیبات نماز به حساب آمده است.
(مرحوم علامه مجلسی، جلد 83 بحار الانوار).
سجده کمال انسان و نهایت خضوع در برابر خداوند متعال است، در این هنگام است که انسان خود را نمیبیند و تمام عظمت و بزرگی را از ن خداوند میداند؛ لذا این حالت، بهترین حالت برای بنده است، خصوصاً هنگامی که توأم با ذکر و شکرگزاری لفظی و قلبی باشد
قال مولانا الامام المهدی- عجل الله تعالی فرجه الشریف- :
(سَجْدَهُ الشُّکْرِ مِنْ أَلْزَمِ السُّنَنِ وَأَوْجَبِها ... فَإِنَّ فَضْلَ الدُّعاءِ وَالتَّسْبیحِ بَعْدَ الْفَرائِضِ عَلَی الدُّعاءِ بِعَقیبِ النَّوافِلِ، کَفَضْلِ الْفَرائِضِ عَلَی النَّوافِلِ، وَالسَّجْدَهُ دُعاءٌ وَتَسْبیحٌ) [احتجاج، ج 2، ص 308 ; بحارالأنوار، ج 53، ص 161، ح 3 ; و وسائل الشیعه، ج 6، ص 490، ح8514] ؛
سجدهی شکر، از لازمترین و واجبترین مستحبات الهی است ... همانا، فضیلت دعا و تسبیح پس از واجبات بر دعای بعد از نوافل، همانند فضیلت واجبات بر نوافل است. سجده، دعا و تسبیح است.
حدیث شریف، قسمتی از پاسخ امام مهدی (علیه السلام) به سؤالهای محمّد بن عبداللّه حمیری است. حضرت، در این کلام، به اهمیّت یکی از مستحبات، یعنی سجدهی شکر اشاره میکند و بعد از آن به دعا و تسبیح بعد از فرایض پرداخته، فضیلت آن را مانند فضیلت فریضه بر نوافل میداند و نیز اصل سجده و قرار دادن پیشانی بر خاک را در اجر و ثواب به منزلهی دعا و تسبیح میداند.
از بررسی آیات و احادیث به دست میآید که همهی واجبات و یا همهی مستحبات، در یک سطح و اندازه نیستند؛ مثلاً اهمیّت نماز، در میان واجبات، از همه بیشتر است؛ زیرا، قبولی اعمال، به قبول شدن نماز بستگی دارد. در میان مستحبات ـ برابر این حدیث ـ اهمیّت سجدهی شکر، از همهی مستحبات بیشتر است. شاید علّت، این باشد که سجدهی شکر، کلید افزایش و تداوم نعمت است؛ یعنی هر گاه انسان با دیدن و یا رسیدن به نعمتی، شکر گزارد، آن نعمت تداوم مییابد و نعمتهای دیگر نیز نازل میگردند. این نکته در قرآن به صراحت آمده است:
(لَئِنْ شَکَرْتُمْ لاََزیدَنَّکُمْ) [سورهی ابراهیم، یه ی 7] ؛ اگر شکر نعمت به جای آورید، بر نعمت شما میافزایم.
۱ - نماز از سنتهاى دین و مایه خشنودى پروردگار و راه روشن پیامبران است .
۲ - نمازگزار از محبت فرشتگان و هدایت و ایمان و نور شناخت و روزى با برکت و راحتى بدن برخوردار است .
۳ - نماز مایه ناخشنودى شیطان و سلاحى بر زیان کافر و باعث استجابت دعا و پذیرش اعمال و توشه مؤ من از دنیا به سوى آخرت است .
۴ - نماز شفاعت کننده اى میان نمازگزار و فرشته مرگ و همدمى در قبر وى و بسترى زیر پهلوى او و پاسخى براى نکیر و منکر است .
۵ - نماز آدمى را به هنگام محشر، ناجى بر سر او و نورى بر سیما و پوشش بر
بدنش و حجابى میان او و آتش و حجتى میان وى و پروردگارش مى باشد، باعث رهایى بدن
او از آتش است .
۶ - نماز وسیله عبور از صراط و کلید بهشت و مهریه حوریان و بهاى بهشت است .
۷ - آدمى به وسیله نماز به بالاترین درجه مى رسد، زیرا نماز تسبیح و تهلیل و تکبیر و تمجید
و تقدیس و دعا و سخن است .
(جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 22 - الحکم الزاهره ، ص 276)
یکیاز توصیه های رهبر معظم انقلاب به جوانان در سال های متمادی تقویت ارتباط با خدا و انس با نماز و معنویت بوده است که پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، برخی توصیه ها در گزیده بیانات ایشان در این باره را مرور کرده است که به شرح ذیل می باشد:
1. برای حضور قلب در نماز تمرین کنیم
نمازقالبی دارد و مضمونی؛ جسمی دارد و روحی. مواظب باشیم جسم نماز از روح نمازخالی نماند. نمی گوییم جسم بیروح نماز هیچ اثری ندارد؛ چرا، بالاخره یک اثرکی دارد؛ اما آن نمازی که اسلام و قرآن و شرع و پیغمبر و ائمه (ع) این همه روی آن تأکید کردند، نمازی است که جسم و روحش هر دو کامل باشد. این جسمهم متناسب با همان روح فراهم شده؛ قرائت دارد، رکوع دارد، سجود دارد، به خاک افتادن دارد، دست بلند کردن دارد، بلند حرف زدن دارد، آهسته حرف زدن دارد. این تنوع برای پوشش دادن به همه آن نیازهائی است که به وسیله نماز بایستی برآورده شود که هر کدام رازی در جای خود دارد و مجموعه اینها، قالب وشکل نماز را به وجود می آورد. این شکل خیلی مهم است، لیکن روح این نماز توجه است؛ توجه. بدانیم چه کار داریم می کنیم. نماز بیتوجه - همان طور که عرض کردم - اثرش کم است. 29/8/ 1387
دکتر دیاب و دکتر قرقوز مى گویند: