پیامبراکرم صلی الله علیه و آله به حضرت على علیه السّلام مىفرماید:
علامت بدبخت سه چیز است: 3. وخواندن نماز به فرادا [تحریر المواعظ العددیة، ص: 244]
داستانک:
عَنْعَبْدِاللَّهِ ابْنِ مَسْعُودٍ - رَحِمَهُ الله - اِنَّهُ فاتَتْهُ تَکْبیرَةُ الْاِفْتِتاحِ یَوْماً فَاَعْتَقَ رَقَبَةً وَ جاءَ اِلَىالنَّبِىِّ – صلی الله علیه - فَقالَ یا رَسُولَ اللَّهِ فاتَتْنى تَکْبیرَةُ الْاِفْتِتاحِ یَوْماً فَاَعْتَقْتُ رَقَبَةً هَلْ کُنْتُ مُدْرِکاًفَضْلَها؟ فَقالَ: لا فَقالَ اِبْنُ مَسْعُودٍ ثُمَّ اَعْتِقُ اُخْرى هَلْ کُنْتُ مُدْرِکاً فَضْلَها؟ فَقالَ: لا یَابْنَمَسْعُودٍ! وَ لَوْ اَنْفَقْتُ ما فِى الْاَرْضِ جَمیعاً لَمْ تَکُنْ مُدْرِکَ فَضْلِها؛
تو را سفارش میکنم بر خواندن نماز شب
تو را سفارش میکنم بر خواندن نماز شب به دعا و تضرع و گریه، پس به راستی که این وقت از شب،موقع نزدیکشدن بند به خداوند است و باب دعا و رحمت و مناجات بازو قلب آسوده است و در آن موقع عمل به خلوص نزدیکتر است، چنانکه خداوند تعالی فرموده است «البته نماز شب (دعا و ناله سحر) بهترین شاهد اخلاص (و صفای) قلب و دعوی صدق ایمان است » و پرتو است که در آن وقت برای برادران مؤمنت تفصیلاً دعا کنی تا این که به واسطه آن حاجت خودت زودتر روا شود و در مقابل دعاهایی که برای آنها کردهای و بلکه دوچندان آن به تو ثواب داده شود.
اعتقادات علامه مجلسی ::ترجمه: سیّد حسن بنی طبا
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله به حضرت على علیه السّلام میفرماید:
علامت بدبخت سه چیز است: 2. دورى از علما ... [تحریر المواعظ العددیة، ص: 244]
روایت این است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
یا علیُّ إذا أتَی عَلَی المُومِنِ أربَعینَ صَباحاً و لَم یَجلِسِ العُلَماءَ قَسَی قَلبُهُ وَ جَرَءَ عَلی الکَبائِرِ.
یا علی هر گاه چهل روز بر مومن بگذرد و در مجلس علماء حاضر نشود قلب او قساوت می گیرد و بر گناهان کبیره جرأت نماید. [ اربعینات مولوی همدانی ، ص131 و سفینة البحار، ج 2، ص 554 ]
شبهای شهید صالحی
شهید عباس صالحی مشغول حفر زمین بود، گفتم چه می کنی؟ گفت قبر می کنم. کمکش کردم. حفره ای شد به عمق دو متر. طوری که دو نفر راحت بتوانند در آن بنشینند. شب ها "شهید عباس صالحی" با چراغ قوه می رفت آنجا و با خدای خویش راز و نیاز می کرد. ترنم عشق، قرائت قرآن نجوای مناجات علی گونه در دل شبها، زیبا بود و شنیدنی. نماز شب و نغمه های سوزناک نیمه شبش، دلها را می ربود چرا که خود دل خویش را به معبودش سپرده بود و راه رسیدن به وصال او را، راه شهادت برگزیده بود. و چه خاطره انگیز است یاد شبهای شهید عباس صالحی!
منبع: کتاب نماز شهیدان و شهیدان نماز، سیدمصطفی علوی؛ رضا حاجی آبادی، تهران، انتشارات سفیر اردهال.
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله به حضرت على علیه السّلام میفرماید:
علامت بدبخت سه چیز است: 1. حرام خوردن ... [تحریر المواعظ العددیة، ص: 244]
داستانک:
فرزند مرحوم حاج شیخ عباس قمی، صاحب مفاتیحالجنان از پدرش نقل میکند که پدرم گفت:
یک سال از قم برای امری به همدان سفر کردم و در آنجا میهمان یکی از معتمدین بودم .
شبیصاحب منزل اظهار داشت امشب در منزل یکی از آشنایان برای شام میهمان هستم واز من خواهش نمود که همراه او بروم و چون امتناع کردم اصرار نمود که آمدن شما برای من و آبروی من خوب است و با این لحن مرا در محذور قرار داد به هر حال آن شب را من به آن میهمانی رفتم و شام خوردم
سیخائیل و رابطه او با نماز گزاران
در روایات بسیار مهمی که در کتاب پر قیمت امالی صدوق نقل شده،چنین می خوانیم:
برای خداوند مَلکی به نام «سیخائیل» برای نمازگزاران از پیشگاه حضرت حق برات آزادی می گیرد.چون مردم مؤمن وارد صبح شوند و وضو بگیرند و نماز صبح را به جای آورند،از خداوند مهربان برای آنان براتی میگیرد که بر آن نوشته:
وقتی نمازظهر را میخوانند براتیبرایآنان میگیرد که بر آننوشته:
منبع:امالی صدوق-مستدرک الوسائل-ج3-ص81
باطن نماز
ابوبصیر از شاگردان معروف امام باقر و امام صادق (علیهم االسلام) است نقل می کند: «وقتی بنده مؤمن از دنیا رفت، شش صورت نورانی به همراه او وارد برزخ و قبر می شوند، این شش صورت او را از آسیبها از شش جهت محافظت می کنند، آن کس که طرف راست این بنده مؤمن قرار گرفته در معرفی خود می گوید: «من نمازم».
باطن نماز ،یعنی همین صورت نورانی که در قبر طرف راست عبد مومن قرار می گیرد و می توان او را در برزخ دید و با او سخن گفت و از او شفاعت طلبید، نماز نمونه است، همه عبادت بر همین منوال است». (کتاب حکمت عبادات، ص 110)
پس نماز و دیگر عبادات همه نورند، اما اینکه چگونه باید از این نور و روشنایی بهره گرفت و در تمامی مراحل زندگی آن را بکار بست نیاز به تفکر و تدبر دارد.
منبع: کتاب نماز شهیدان و شهیدان نماز، سیدمصطفی علوی؛ رضا حاجی آبادی، تهران، انتشارات سفیر اردهال.
هر بار که برای نماز آماده می شد، حال و هوایی عارفانه و سوزی عاشقانه به او دست می داد. آن گاه با چشمی گریان به پیشواز نماز شب می رفت. او را به نام میرزا جوادآقا ملکی می شناختند. دیگر عادت هر شبه اش شده بود. حتی ساعتی را که در رختخواب سپری می کرد با گریه همراه بود. وقتی برای وضو به حیاط می آمد و آسمان پرستاره شب را در برابر کوچکی خود می دید، اشک می ریخت و این آیه را تلاوت می کرد: راستی که در آفرینش آسمان ها و زمین و رفت و آمد شب و روز و... برای آنها که خردمندند نشانه های بسیاری است. (بقره: 164) این آیات، چنان بر او تأثیرگذار بود که از خود بی خود می شد. سر بر دیوار می گذاشت و های های گریه می کرد. آن گاه که برای وضو به کنار حوض می رفت و در آنجا می نشست، باز ساعتی را اشک می ریخت و پس از گرفتن وضو، وقتی به محل نماز می رسید، مشغول راز و نیاز با خدا می شد و ناله و گریه سر می داد. او در حال نماز، بسیار اشک می ریخت، تا آنجا که بعضی ایشان را جزو بسیار گریه کنندگان (بکّایین) در دوران خویش به شمار آورده اند.1
حکم گریه در نماز نمی دانست چرا این حالت به او دست می دهد. هرگاه به نماز می ایستاد اشک از چشمانش جاری می شد و تمام محاسنش را خیس می کرد. گویا هنگام نماز، حزنی عجیب درونش را پر می کرد و بغض گلویش را می گرفت و چشمانش را پر از اشک می ساخت. بارها با خود اندیشیده بود که آیا ممکن است گریستن، نماز را باطل کند. دست خودش نبود؛ یعنی نمی توانست گریه خود را کنترل کند. با خود گفت: «باید این پرسش را با یکی از مراجع در میان بگذارم». تصمیم خود را گرفت. فردای آن روز خود را به مرجع تقلید مورد نظرش رساند و پرسش خود را با او در میان گذاشت و گفت: «اگر کسی در نماز گریه کند و اشک بریزد، آیا نمازش باطل می شود؟» مجتهد در پاسخ به او گفت: «باید دید انگیزه اشک نمازگزار چیست؟ اگر از شوق خدا و ترس از نافرمانی خدا و پشیمانی از گناه گریه کند، نه تنها نماز را باطل نمی کند، بلکه این گریه، مایه کمال نماز نیز هست، ولی اگر برای دردش و یا برای مصیبت نزدیکان یا دیگر گرفتاری های دنیا باشد، هیچ ارزشی ندارد و نمازش باطل می شود».2