موضوعات مطالب
آرشيو مطالب
صفحه ها
آمار و امكانات
درباره وبلاگ

هرچند تاكنون درباره نماز ، پایگاه ها و صفحات مجازی ارزشمندي نشر يافته است، ولي در رسانه سعی داشته ایم با نگاه نو ، تدوين و دسته بندي مناسب جوانان و نوجوانان را به این مسیر رهنمون باشیم. اين مجموعه شامل بخش ها و موضوعات مختلفي شامل : جايگاه والاي نماز در ميان عبادت ها ،آثار و برکات نماز بر روي فرد و جامعه و نقش نماز در زندگي و روش هاي آن معلوم مي گردد. و دراین راستا راهكارهاي جذب كودك و نوجوان به نماز مانند: تشويق و تحسين، كردار نه گفتار، اخلاق خوش و اُنس با كودك و نوجوان، ميانه روي و... با بیان حکایات ، احادیث ، الگوها و... آورده شده است. باشد که این مجموعه ما و فرزندانمان را در مسیر برپا كنندگان نماز یاری گر باشد.
سایر امکانات
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد
اولین و آخرین نماز را خواند و شهید شد
اولین و آخرین نماز را خواند و شهید شد

 سایت ساجد - وقتی جنگ شروع شد دیگر جوان یا پیر، کودک یا بزرگسال، مسلمان یا غیرمسلمان دیگر فرقی نمی کرد در چه شرایطی هستی فقط و فقط دفاع از خاک کشور اهمیت داشت. جوانان این کشور برای دفاع از خاک و ناموس خود از جان خود مایه گذاشتند. آنچه در زیر می خوانید خاطره‌ی کوتاه از شهید مسیحی است که برای دفاع جان خود را فدا کرد.

تو گردان شایعه شد.

ـ نماز نمی خونه.

گفتن : «تو که رفیق اونی، بهش تذکر بده»

 باور نکردم و گفتم :

«لابد می خواد ریا نشه، پنهانی می خونه»

 وقتی دو نفری توی سنگر کمین جزیره ی مجنون، بیست و چهار ساعت نگهبان شدیم.

 با چشم خودم دیدم که نماز نمی خواند! توی سنگر کمین، در کمینش بودم

 تا سرحرف را باز کنم.

 ـ تو که برای خدا می جنگی، حیف نیس نماز نخونی…

لبخندی زد و گفت : «یادم می دی نماز خوندن رو»

ـ بلد نیسی ؟

ـ نه، تا حالا نخوندم

همان وقت داخل سنگر کمین، زیر آتش خمپاره ی شصت دشمن، تا جایی که خستگی اجازه داد، نماز خواندن را یادش دادم.

توی تاریک روشنای صبح، اولین نمازش را با من خواند. دو نفر نگهبان بعد با قایق پارویی که آمدند و جای ما را گرفتند. سوار قایق شدیم تا برگردیم. پارو زدیم و هور را شکافتیم.

هنوز مسافتی دور نشده بودیم که خمپاره شصت توی آب هور خورد و پارو از دستش افتاد آرام که کف قایق خواباندمش، لبخند کم رنگی زد.

با انگشت روی سینه اش صلیب کشید و چشمش به آسمان یکی شد . . .


برچسب :
نوشته شده در يکشنبه 1395/7/18 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
ترک نماز جماعت برای مانع شدن از قتل عام اسرا
اطرات اسارت در کنار همه سختی ها و عذاب‌هایش برای آزادگان ما شیرینی خودش را هم دارد. لحظاتی که دور از خانواده و در سرزمینی غریب سپری شد اما شاهنامه ای بود که آخرش خوش درآمد. آنچه می خوانید خاطره‌ای از آزاده کریم رجب‌زاده است.

قرار شد از حاج آقا کسب تکلیف کنیم. نماینده آسایشگاه ها رفتند پیش او. گفته بود نباید بهانه دست شان بدهیم و باعث شویم به خاطر نماز جماعت جلو کارهای واجب دیگرمان را هم بگیرند.

روزها می گذشت تا اینکه یک روز صبح زود سر و صدایی را از توی حیاط شنیدیم. بلند شده بودیم نماز بخوانیم. دو، سه روز بیشتر به عید نمانده بود. به پشت پنجره رفتم. دیدم عراقی ها چند تا درخت توی حیاط را می برند و بلوک های سیمانی گوشه و کنار را جمع می کنند.

کارشان برایمان عجیب بود. بعد از آمار و صبحانه رفتیم توی حیاط و ظهر وقتی می خواستیم نماز را به جماعت بخوانیم، ممانعت کردند و گفتند از آن روز خواندن نماز جماعت ممنوع است و باید ساعت ۱۰ شب همه بخوابند. عراقی ها روی دیوارها تیربار گذاشته و منتظر بودند یکی دست از پا خطا کند.

بچه ها که عادت کرده بودند نماز را به جماعت بخوانند، اعتراض کردند ولی قرار شد از حاج آقا کسب تکلیف کنیم. نماینده آسایشگاه‌ها رفتند پیش او. گفته بود نباید بهانه دست شان بدهیم و باعث شویم به خاطر نماز جماعت جلو کارهای واجب دیگرمان را هم بگیرند. سفارش کرده بود از آن روز نماز جماعت نخوانیم تاعصبانیت گنگ عراقی ها فروکش کند.

وقتی آمار گرفتند، رفتند داخل آسایشگاه. شب نوبت نگهبانی جواد عراقی بود. آمد ایستاد پشت پنجره و گفت عراقی ها به بهانه نماز جماعت و به دلیل شکست در عملیات بدر می خواسته اند همه را قتل عام کنند. جواد عراقی می گفت بعضی از اسرا ایران و امام را خوب نشناخته اند وگرنه هر کاری از دستشان بر می آمد می کردند تا نام ایران و امام را بزرگ کنند.

منبع: سایت جامع آزادگان


برچسب :
نوشته شده در شنبه 1395/7/17 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
جرعه نوشان ساغر عشق
در نماز خم ابروى تو در یاد آمد
حالتى رفت که محراب به فریاد آمد
نماز، تجلى عبودیت مخلوق نسبت به خالق و رشته اتصال عبد با معبود است . آن چه که موجب تقرب انسان به خدا مى شود و انسان خاکى را به اوج قله انسانیت مى رساند نماز است .
در طول تاریخ هدف تمام انبیا و اولیاى خدا عروج انسان به عالم الوهیت و چنگ زدن به دامن نماز این حبل المتین الهى بوده است . از جمله سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام که با به نمایش ‍ گذاردن زیباترین جلوه بندگى به وسیله نماز در سخت ترین شرایط جنگ در ظهر عاشورا، کمال بندگى را به اوج خود رسانید، اما من مى خواهم نمونه هاى دیگرى از نماز را ترسیم کنم ، نماز کسانى که در راه عبودیت ، ره صد ساله را یک شبه پیمودند و تمام پیچ و خم هاى زندگى مادى را درنوردیدند و از همه علایق و دلبستگى ها رسته و به دوست پیوستند؛ نماز رزمندگان غیور هشت سال دفاع مقدس و شهیدان گران قدر میهن اسلامى مان را، آنانى که در مسیر عشق به معبود، یکه تاز میدان هاى نبرد بودند.
آن چیزى که در جبهه هاى ما بیش از هر چیز دیگر باعث پیروزى سپاه اسلام بر کفر مى شد، عبادت خالصانه رزمندگان و شهیدان ما بود که این عبادت در مرتبه اعلى در نماز تجلى مى یافت . نمازى که از هر گونه شرک و ریا و خودنمایى به دور بود و جز رضایت خالق و رضوان خداوند چیز دیگرى در آن دیده نمى شود.
بدون شک این نماز و عبادت عاشقانه سربازان پاک باخته امام خمینى بود که آن پیروزى هاى بزرگ و دشمن برانداز را در پى داشت ؛ وگرنه دشمن در مقابل ما مجهز به تمام سلاح هاى پیشرفته بود:

برچسب :
نوشته شده در دوشنبه 1393/12/11 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
مناجات شبانه
جانباز على چمنى
یکى از برادران رزمنده اى که در بین ما بود، نوجوانى بود به نام محمد خانى .
قبل از عملیات رمضان در منطقه آلفا آلفا در پنج کیلو مترى جاده اهواز - خرمشهر بودیم . این شهید با وجود کم سن و سال بودنش بسیار مقید به اقامه نماز شب بود. او حتى یک چفیه بر روى خودش مى انداخت تا شناخته نشود.
یکى از دوستان نقل مى کرد، من یک شب در نماز شب او شنیدم در سجده مى گفت خدایا وقتى من کوچک بودم مورچه هاى زیادى را لگدمال کرده ام و در حال بازى کردن در کوچه ها مورچه هاى زیادى را کشته ام .نکند که مرا در آتش عذابت بسوزانى .
من وقتى شنیدم این نوجوان به خاطر این گناه آن قدر گریه مى کند و نماز خواند به خودم مى اندیشیدم که من چه قدر غافلم و از یاد آخرت دور مانده ام .
کتاب نماز عشق/ ابوالفضل دربانیان

برچسب :
نوشته شده در دوشنبه 1393/12/11 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
کمک فرشتگان
جانباز محمد رضا مستوفیان
در اردوى زیارتى و سیاحتى از مناطق عملیاتى جنوب کشور که در اردیبهشت سال 78 توسط بنیاد جانبازان استان سمنان تدارک دیده شده بود، جانباز پنجاه در صد شهید حاج سید حسین میرى از شاهرود نیز شرکت کرده بود. تقریبا دو ماه بعد از این سفر معنوى ، او بر اثر شدت جراحات شیمیایى سال هاى دفاع مقدس و پس از تحمل رنج و مشقت فراوان رداى زیباى شهادت را بر تن کرد و از همه ناراحتى ها راحت شد.
در طول سفر به منطقه دائما ذکر خدا را بر لب داشت و همه را سفارش به این عمل مى کرد. در مسیر اهواز که در اتوبوس بودیم خاطره زیر را برایم تعریف کرد:
قبل از عملیات طریق القدس که در آذر ماه سال 1360 انجام شد، در شهرک دارخوئین اهواز - که محل استقرار تیپ امام حسین علیه السلام سپاه بود و بعدها این تیپ به لشکر فعلى 14 امام حسین علیه السلام تبدیل شد - بودم .
شهید حجت الاسلام و المسلیمن ردانى پور یک شب بین نماز مغرب و عشا شروع به سخنرانى کرد و محور سخنان ایشان در خصوص آمادگى بیشتر و نیز روحیه دادن به رزمندگان اسلام بود.
در بین صحبت هاى ایشان یک لحظه خوابم برد و همان وضعیت را که در آن قرار داشتیم ، در خواب دیدم . امام به جاى شهید بزرگوار ردانى پور، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله را دیدم که در مقابل خیل عظیم سپاهیان اسلام به ما نوید فتح و پیروزى مى دادند. پیامبر عزیز در عالم خواب فرمودند که این جنگ بدر است و خداوند فرشتگان خود را براى یارى شما خواهد فرستاد و شما به مصداق آیه انا فتحنا لک فتحا مبینادر این جنگ پیروز هستید. در همین حال از خواب پریدم و دیدم شهید ردانى پور به سخنان خود ادامه داد.
شهید سید حسین یدى مى گفت من این خواب را به فال نیک گرفتم و پس از عملیات متوجه شدم که اگر یارى و پشتیبانى خداوند متعال نبود، ما با نیروى کم و آموزش نظامى مختصر، اصلا نمى توانستیم پیروز شویم .
کتاب نماز عشق/ ابوالفضل دربانیان

برچسب :
نوشته شده در دوشنبه 1393/12/11 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
گریه در نخلستان
على طالبى
سال 1361 به عنوان نیروى بسیجى به جبه اعزام شدم . در تقسیم بندى نیروها به منطقه غرب و محور قصر شیرین فرستاده شدم .
مدتى بود در پادگان الله اکبر مستقر بودم . یک روز موقع نماز ظهر بود که مادرش عملیات محرم از رادیو پخش شد.بسیارى از رزمندگان با غصه و دلشکستگى شروع به خواندن نماز کردند. در بین نماز ظهر و عصر بسیارى از رزمندگان با صداى بلند شروع به ناله و گریه کردند. به تبع آن نماز عصر را با حالت روحانى ترى به جا آوردند. بعد از نماز عصر که بچه ها از شرکت نکردن در عملیات ناراحت بودند، خیلى سریع از نمازخانه خارج شدند.
بعد از لحظاتى هر کدام را که مى دیدى ، در کنار نخلى نشسته بود و در حال زارى و مناجات از خداوند طلب شهادت مى کرد و با صداى بسیار بلند گریه مى کرد.
کتاب نماز عشق/ ابوالفضل دربانیان

برچسب :
نوشته شده در دوشنبه 1393/12/11 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
نماز شب در قبر
على ابراهیمى
عملیات پیروزمند خیبر در جزیره مجنون در جریان بود.قرار بود پس از شکستن خط، یگان ما که در سه راه فتح مستقر بود به سمت بصره پیشروى کند.
دشمن بعثى با آگاهى نسبى از این اخبار، دست به مقاومت شدید زد و علاوه بر جنگ روانى شدید و بمباران ها و حملات شدید شیمیایى ، با هر آن چه داشت شبانه روز آتش بر سر رزمندگان ریخت .
در این میان دو برادر به نام هاى حسین و ابوالفضل قربانى با حالات معنوى خود کل گردان را متاءثر کرده و چون خورشیدى فروزان نورافشانى مى کردند.این دو برادر شهید فارغ از حوادث و هر آن چه اتفاق مى افتاد، در هر مکانى که یگان مستقر مى شد قبرى حفر مى کردند و به خصوص در شب ، هر وقت که برادران دیگر بیدار مى شدند، آن دو را در حال مناجات و نماز مى دیدند. چه قدر زیبا بود نمازها و توجه به معبودشان .
در لحظه عمر شریفشان نورانیتى روز افزون در وجودشان متجلى مى شد، تا سرانجام جزء بندگان خاص خداوند شدند و به مقام شایسته خود، (شهادت در راه خدا) رسیدند.
کتاب نماز عشق/ ابوالفضل دربانیان

برچسب :
نوشته شده در دوشنبه 1393/12/11 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
پیرمرد با برکت
محمد پناهى
یک بسیجى در منطقه بود که او را با نام بابانورى مى شناختیم . از ابتداى جنگ با توجه به این که بازنشسته راه آهن بود و سن بالایى هم داشت ، ولى باز هم در نیروهاى نامنظم شهید چمران شرکت کرده بود.
با توجه به سن زیادش او را در جبهه قبول نمى کردند. ولى به دور از چشم نیروهایى که رزمندگان را جمع و اعزام مى کردند، سوار ماشین شده بود و خود را در خدمت جبهه و جنگ قرار داده بود.
دوستان رزمنده از همدمى و مصاحبت با او نهایت استفاده را مى کردند و به ویژه براى بیدار شدن جهت نماز شب از وى بهره مى بردند.
همچنین از دیگر ویژگى هاى دیگر او این بود که وقتى سوار ماشینى مى شد و نیز در خطر ناک ترین مراحل ذکر آیة الکرسى را مى خواند و با این ذکر، همراهانش را از ترس و دلهره خارج مى کرد.
سرانجام این رزمنده با صفا در عملیات بیت المقدس 7، در حال خواندن نماز شب به دیار یار شتافت و عند ربهم یرزقون شد.
کتاب نماز عشق/ ابوالفضل دربانیان

برچسب :
نوشته شده در دوشنبه 1393/12/11 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
نماز شب ترک نشود
حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم اقبالیان
سال 1360 در مهاباد در یک درگیرى روى یک تپه بودیم . در واقع دو نفر بیشتر نبودیم . من بودم و یک پیرمرد بسیجى به نام مشهدى اسماعیل خرم آبادى .
مرکز رادیو و تلویزیون بر روى این تپه مستقر بود و این تپه از ارزش زیادى برخوردار بود. دو تا سنگر داشتیم . این پیرمرد هى از این سنگر به آن سنگر مى رفت و تیراندازى مى کرد.
موفق شدیم این تپه را نگه داریم .ولى نکته حایز اهمیت در این شب این بود که مشهدى اسماعیل در حال تیراندازى و جا به جایى هاى بسیار، نماز شب خواند و از این فیض محروم نشد.
کتاب نماز عشق/ ابوالفضل دربانیان

برچسب :
نوشته شده در دوشنبه 1393/12/11 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
ایثار در شب سرد
حسین اسماعیلى
ماءموریت ما به اتمام رسیده بود و ما در بازگشت وارد سومار شدیم . یک چادر هلال احمر که ده نفر بود به ما دادند تا در آن بخوابیم . هوا بسیار سرد بود و کمى هم باران مى بارید. از آن جا که تعداد ما 14 نفر بود، امکان این که بتوان در چادر استراحت کنیم نبود.
یکى از رزمندگان به نام شهید محمود اخلاقى (که در روز عاشوراى همان سال به شهادت رسید) با اصرار در جلوى در چادر خوابید. بعد از لحظاتى که همه بچه ها را خواب فرا گرفت ، او به آرامى چادر را ترک کرد و در هواى سرد و در شرایطى که گاهى باران نیز مى بارید تا صبح مشغول نماز شد. و نماز شب خود را به نماز صبحش متصل کرد.
او آن شب ضمن این که توانست تا صبح عبادت کند، با بیرون رفتن از چادر اجازه داد که بچه ها کمى هم که شده راحت تر استراحت کنند و خستگى عملیات را از تن خود خارج کنند.
این ایثارها و گذشت ها با وجود تمامى سختى اى که داشت علت شد تا چنین افرادى بار سفر بر بندند و به دیار یار پرواز کنند و خوشى چند لحظه اى این دنیا را با رضایت حق عوض کنند. روحشان شاد.
کتاب نماز عشق/ ابوالفضل دربانیان

برچسب :
نوشته شده در دوشنبه 1393/12/11 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر

X