از دیدگاه اسلام سجده براى خداوند مهمترین عبادت، یا از مهمترین عبادات است و همان گونه که در روایات آمده، انسان در حال سجده از هر حال دیگر به خدا نزدیکتر است، پیشوایان بزرگ به خصوص رسول خدا (صلى الله علیه و آله) و اهل بیت (علیهم السلام) سجدههاى طولانى داشتند.
سجدههاى طولانى براى خدا، روح و جان انسان را پرورش مىدهد و بارزترین نشانههاى عبودیّت و خضوع در پیشگاه پروردگار است. به همین دلیل در هر رکعت نماز دستور دو سجده داده شده است، و سجده شکر و سجدههاى واجب و مستحب تلاوت قرآن نیز از بارزترین مصادیق سجده است.
انسان در حال سجده همه چیز جز خدا را فراموش مىکند، و خود را به او بسیار نزدیک مىبیند و بر بساط قرب او جاى مىگیرد.
استادان سیر و سلوک و عرفان، و معلّمان اخلاق بر مسأله سجده تأکید فراوان دارند.
مجموع آنچه در بالا گفته شد، دلیل روشنى بر حدیث مشهورى است که هیچ کار انسان براى شیطان ناراحتکنندهتر از سجده نیست، و در حدیث دیگرى مىخوانیم: «پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله) به یکى از یاران خود فرمود: اگر مىخواهى در قیامت با من محشور شوى براى خداوند قهّار سجدههاى طولانى بجا آور» ;
«وَ إِذَا أرَدْتَ أنْ یَحْشُرَکَ اللهُ مَعِى یَوْمَ الْقِیَامَةِ فَأطِلِ السُّجُودَ بَیْنَ یَدَىِ اللهِ الوَاحِدِ الْقَهّارِ» .
--------------------------------------------------------------------
١ ) . سفینة البحار، مادّه سجود.
منبع: کتاب شیعه پاسخ می گوید
مهم این جهت است که میگوید: بعد از نماز صبح یازده مرتبه بخواند.شب هم وقت خواب یازده مرتبه.
______________________________________________
برگرفته از کتاب نفس نفیس خاتمیت نوشته آیت الله وحید
کلیـد راز بــزرگی است هــر کــلام نماز
چــه بـاشکوه و عظیم است ازدحام نماز
نسیــم بــارش نـور اسـت در کویر وجود
سحـــر به مسجد آدینـه هـا، ســلام نماز
طنـین بانــگ اذان آیــد از مــنارة شــهر
جهــان خفته به پــاخــاست بـا قیام نماز
به سوی قبلة ایثار، این چه غوغـایی است
حضـور مـــردم مشـــتاق در نظــام نماز
دوبــاره خطبــة مــزدای فتـح می خواند
پیمبـــرانه بــه محــراب خون، امام نماز
گریخــت خـیل سـاطی ازاســم بســم ا...
حصار مظلـمه درهــم شکست، نام نماز
شتاب خلق خروشان به سوی کعـبه خون
حماسه های یقـین است در پیـــام نمـاز
بکن زچشمة « الحمد» دشت جان سیراب
بخـوان کــه زخم نهان بخشد التیام نماز
بنوش شهد شهادت به زیر بیرق حق
کــه با نبــرد تــو پـــاینده شد قوام نماز
نصر ا.. مردانی
یکی از علمای محترم قم نقل میکرد: «یک نفر از اهالی باکو که با من آشنا بود، در قم مهمان ما شد. ضمن صحبتها به او گفتم: فردا نماز جمعه برگزار میشود. اگر موافق باشید، در این نماز شرکت میکنیم، اما چندان تمایلی نشان نداد. فردای آن روز نزدیک ظهر بار دیگر نماز جمعه را یادآور شدم و پرسیدم: آیا دلیل خاصی دارد که نمیخواهید به نماز جمعه بیایید؟ گفت: خیر، ولی از این میترسم که به دلیل وضو و ندانستن ذکرهای نماز مورد تمسخر مردم واقع شوم. من گفتم: نگران نباشید. اینجا کسی با شما کاری ندارد. او پذیرفت و به هر حال وارد مصلی شدیم؛ امام جمعه در حال خطبه بود؛ من پارهای از مفاهیم خطبه را برایش ترجمه میکردم. خطبه به پایان رسید. مؤذن اذان سر داد. طنین اذان از یکسو و زمزمه ذکر نمازگزاران از سوی دیگر، فضایی نورانی ایجاد کرده بود. امام به نماز ایستاد و نمازگزاران به پا خاستند. من به دوست آذری خود گفتم: تو نیز میتوانی با مردم هماهنگ و با آنها خم و راست بشوی. گفت: من نمی دانم چه بگویم و تنها صلوات را خوب میدانم.
گفتم: تو همان را تا آخر نماز زمزمه کن. نماز پایان یافت و مردم پراکنده شدند و ما نیز به سوی منزل روانه شدیم. قابل توجه این است که او در راه میگفت: حالا فهمیدم که شما بر حق هستید و از من تقاضا کرد نماز را به او یاد دهم. در چهرهاش آثار تحولی نورانی موج میزد و لرزه شوق بر تن داشت، ولی چیزی دستگیرم نشد.
پیش خود گفتم: این آقا یک نماز بدون وضو و قرائت به جای آورده، حالا درباره حقانیت ما اظهارنظر میکند؛ البته من نتوانستم کنجکاوی خود را پنهان دارم. بنابراین پرسیدم: تو از کجا فهمیدی که ما بر حق هستیم؟
پاسخی که داد، مرا هم دگرگون ساخت؛ گفت: از آنجا که وقتی در رکعت دوم به سجده افتاده بودم، با همین گوش سر شنیدم که از طرف مصلی ندایی به سوی من میآید و با زبان آذری محلی خودمان میگوید: به خانه ما خوش آمدی. من دریافتم که این ندا سروش غیبی است که روح پژمردهام را طراوتی تازه میدهد. شما را به خدا، مرا با خدا آشنا سازید؛ به من نماز بیاموزید».1
آیه | نام سوره | پیام آیه | ترجمه آیه | تفسیر آیه |
آیه 31 | سوره مبارکه قیامت | تارک الصلات به سختی جان می دهد | پس نه تصدیق کرد ونه نماز گزارد | مراد از اینکه فرمود:" نه تصدیق کرد و نه نماز خواند"، تصدیق دعوت حقى است که قرآن کریم متضمن آن است، و مراد از" نماز نخواندن" این است که توجه بندگى و عبادت که همان نماز و عمود دین است به خداى تعالى نکرد..ترجمه المیزان/ج20/ص182 |
شهید بهشتی درباره حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا شیخ ابراهیم ریاضی فرمود: «خدا آقای شیخ ابراهیم ریاضی را رحمت کند؛ ایشان از فضلای برخاسته از قم بود، عالمی ارزنده، خادم و مردمی بود».
یکی از ارادتمندان ایشان میگوید: «ایام جوانی به بطالت و سستی گذشت و حسرت و افسوس آن باقی ماند. بیهمتی و فریب شیطان از من انسانی بیقید و گریخته از زیباییهای دین ساخته بود. اهل نماز و نیاز نبودم. یکی از روزها گوشه خیابان ایستاده بودم که شیخ ابراهیم ریاضی از آنجا عبور میکرد. او سر به زیر داشت و چون روبهروی من رسید، نگاهی به من انداخت. من بیاختیار، سلامی خشک از دهانم پرید، اما شیخ همین سلام بیرمق را آغاز یک ارادت کرد و زلالی از معرفت به جانم سرازیر ساخت. او از رفتن باز ایستاد. به گرمی جواب سلام مرا داد و پیش من آمد، احوالپرسی گرمی کرد؛ چنانکه گویی هیچ غربت و بیگانگی بین من و او نیست. پس از آن، سر سخن را با من باز کرد و نقطه آغازینی را که هدف گرفت، بسیار حساس بود. به من گفت: زن داری؟ گفتم: نه. گفت: چرا زن نمیگیری؟ با همان آداب و لحن کلام پرسهزنان ولگرد گفتم: کی به ما زن میده؟ گفت: یک دختر خوب سراغ دارم؛ میخواهی بروی مقدمات آن را آماده کنی تا آن را برای تو عقد کنم؟
باورم نمیشد، اما او جدّی میگفت. خوب نیز نفهمیدم که در خشت خام جان من چه دید که دیگران در آینه انسانیتم ندیدند. با این حال، بیمیل نبودم و رضایت خود را به او فهماندم. ایشان گفتند: خانه مدیر بروید و دخترش را خواستگاری کنید. بعد از انجام مقدمات مرا خبر کنید تا بیایم خطبه عقد را بخوانم.
ـ مدیر مدرسه اسلامی نجفآباد؟
برایم بسیار غیرمنتظره بود که کسی چون من به خواستگاری دختر مدیر برود. در افکار خود غرق بودم که شیخ مهلتی نداده، راهش را گرفت و رفت. به هر حال، با هماهنگی، از دختر مدیر خواستگاری کردیم و آنان به پشتوانه شیخ، ما را پذیرفتند، ولی شرط کردند که هرگز نماز داماد ترک نشود و دوم اینکه لب به شراب نزند. پذیرش این دو شرط ابتدا از طرف شیخ به نیابت از من و به قصد تعلیم من و بعد هم از طرف خودم انجام شد. پس از آن روز شرابخواری را کنار گذاشتم و اولین سجدهها را به درگاه بینیاز بردم. این عمق عمل خالص و تأثیر نَفَس پاک یک مرد الهی بود که با قلوب آماده چنین میکرد».1
آیه | نام سوره | پیام آیه | ترجمه آیه | تفسیر آیه |
آیه 2 | سوره مبارکه کوثر | نمازگزاردن یکی از مهمترین راههای شکرگزاری خداست | پس برای پروردگارت نماز گزار و قربانی کن | این نعمت عظیم و خیر فراوان (کوثر) شکرانه عظیم لازم دارد، هر چند شکر مخلوق هرگز حق نعمت خالق را ادا نمىکند، بلکه توفیق شکرگزارى خود نعمت دیگرى است از ناحیه او لذا مىفرماید:" اکنون که چنین است، فقط براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن آرى بخشنده نعمت او است، بنا بر این نماز |
آیه 2 | سوره مبارکه کوثر | نمازگزاردن یکی از مهمترین راههای شکرگزاری خداست | پس برای پروردگارت نماز گزار و قربانی کن | این نعمت عظیم و خیر فراوان (کوثر) شکرانه عظیم لازم دارد، هر چند شکر مخلوق هرگز حق نعمت خالق را ادا نمىکند، بلکه توفیق شکرگزارى خود نعمت دیگرى است از ناحیه او لذا مىفرماید:" اکنون که چنین است، فقط براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن آرى بخشنده نعمت او است، بنا بر این نماز و عبادت و قربانى که آن هم نوعى عبادت است براى غیر او معنى ندارد، مخصوصا با توجه به مفهوم" رب" که حکایت از تداوم نعمتها و تدبیر و ربوبیت پروردگار مىکند تفسیر نمونه/ج27/ص272 |
<<نماز را بر پا دارید و زکات بدهید و رسول خدا را اطاعت کنید تا مشمول رحمت شوید>>
آموزش نماز-نوشته:احمد تقدسی نیا-صفحه 14