((فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوة واتّبعوا الشهوات ))
پس از انبیا گروهى جانشین آنها شدند که نماز را ضایع کردند و از شهوات پیروى نمودند.
این آیه ، ابتدا ضایع شدن نماز را مطرح کرده و سپس در دام شهوات قرار گرفتن را. چون نماز ریسمان ارتباط با خداست ، همین که پاره شد، افتادن در وادى تباهى حتمى است ، همچون گسستن بند تسبیح ، که همه دانه ها در اثر آن پخش و گم مى شوند.
در آیه 40 سوره حج مى خوانیم :
((ولولا دفع اللّه الناس بعضهم ببعض لهدّمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم اللّه )) اگر مؤ منان دست به اسلحه نبرند و جلو مفسدین را با قدرت و جنگ نگیرند، تمام نمازخانه ها و عبادتگاه هاى یهودیان و مسیحیان و مسلمانان خراب مى شود.
صَوامع ، جمع صُومعه ، به مکان عبادت در بیرون شهر (دِیر) گفته مى شود که براى زُهّاد ساخته مى شد. بِیَع جمع بیعة ، محل عبادت نصارى است که همان کلیسا و کِنیسه است .
صلوات ، جمع صلوة ، محل عبادت یهودیان است که بعضى آن را معرّب ثلوثا در زبان عبرى دانسته اند و مسجد محل عبادت مسلمین است .
به هر حال باید به قیمت خون دادن ، از مکان نماز و عبادات حفاظت کرد.
مان گونه که براى انجام نماز، طهارت ظاهرى ، در قالب وضو و غسل و تیمم ، شرط است ، قبول و پذیرفته شدن نماز نیز، به طهارت باطنى نیاز دارد.
بارها قرآن به پاکى دل اشاره کرده است . گاهى مى فرماید: تنها قلب سلیم به درگاه خداوند راه دارد. قلبى است که در آن شک و شرک وجود نداشته باشد.
به هر حال ، نماز نیز همانند قرآن کریم ظاهرى دارد و باطنى و آنچه ما انجام مى دهیم اگر درست باشد ظاهر نماز است که باید سکّوى پرواز به باطن آن باشد.
نمازى بر اساس معرفت و عشق .
نمازى برخاسته از اخلاص و محبّت .
نمازى با حال خشوع .
نمازى دور از غرور و عُجب و ریا.
نمازى سازنده و محرّک .
نمازى از قلبى بى هوى و بى مرض .
نمازى که پرتوى از آن را فهمیدیم و نوشتیم و گفتیم ، ولى لیاقت خواندن یک رکعت آن را نویسنده در تمام عمرش پیدا نکرده است .