<<نماز را بر پا دارید و زکات بدهید و رسول خدا را اطاعت کنید تا مشمول رحمت شوید>>
آموزش نماز-نوشته:احمد تقدسی نیا-صفحه 14
نماز، کفاره گناهان!
حضرت علی علیه السلام می فرمایند:
با رسول خدا به انتظار وقت نماز در مسجد (نشسته) بودیم.در این بین مردی برخاست و گفت: ای رسول خدا! من گناهی کرده ام.(برای آمرزش آنچه باید بکنم؟)
پیامبر خدا(ص) روی از او برگرداند (و چیزی نگفت و مشغول نماز شد) هنگامی که نماز تمام شدهمان مرد برخاست و سخن خود را تکرار کرد.
پیامبر خدا(ص) در پاسخ فرمود: آیا هم اینک با ما نماز نگزاردی، و برای آن به خوبی وضو نگرفتی؟
عرض کرد: بلی چنین کردم.
فرمود: همین نماز، کفاره و سبب آمرزش گناه تو خواهد بود.[1]
عن علی بن ابی طالب علیه السلام:کنا مع رسول الله فی المسجد ننتظر الصلاة، فقام رجل فقال: یا رسول الله انی اصبت ذنبا، فاعرض عنه فلما قضی النبی صلی الله علیه و آله الصلاة قام الرجل فأعاد القول فقال النبی صلی الله علیه و آله: الیس قد صلیت معنا هذه الصلاة و أحسنت لها الطهور؟ قال: بلی.قال صلی الله علیه و آله: فإنها کفارة ذنبک.
[1] بحار، جلد82، ص 319
<<نماز را برپا دار که نماز انسان را از زشتی ها و منکرات باز می دارد>>
آموزش نماز-نوشته احمد تقدسی نیا-صفحه 14
یکی از همراهان شهید آیتالله دستغیب نقل میکند: «با شهید بزرگوار آیتالله دستغیب برای انجام حج عمره همسفر بودیم. هواپیما از تهران به طرف بیروت پرواز کرد تا از آنجا عازم جده شویم. در فرودگاه بیروت چند ساعتی معطّل شدیم. اذان مغرب بود که هواپیما آماده پرواز شد.
شهید دستغیب خیلی سعی میکرد نماز مغرب و عشا را اول وقت بخواند، اما درهای هواپیما بسته بود و نمیشد کاری کرد. ایشان چند بار خواستند پیاده شوند که مانع شدند.
تأخیر هواپیما به اندازهای شد که اگر به جده میرسیدیم، نماز قضا بود.
شهید دستغیب از اینکه نمیتوانست به نمازش برسد، خیلی ناراحت بود. ما نیز تشویش داشتیم، ولی ایشان خیلی نگران فوت نماز بود. موتور هواپیما که روشن بود، یک دفعه با نقص فنی روبهرو شد. خدمه هواپیما ناگهان در هواپیما را باز کردند تا نقص هواپیما برطرف شود. همه پیاده شدیم. شهید دستغیب از اینکه به نمازش میرسید، خیلی خوشحال بود. ما هم خوشحال بودیم. خدمه میگفتند: شاید چند ساعت طول بکشد تا هواپیما آماده پرواز شود. نماز را که خواندیم، خبر دادند هواپیما آماده پرواز است، سوار شوید. من هنوز در حیرت این راز هستم که میان نماز شهید و نقص هواپیما چه سِرّی نهفته است».1
راهکارهای هشتگانه توجه به نماز
راهکارهای هشت گانه توجه در نماز از سوی آیت الله وحید خراسانی
آیت الله وحید در پاسخ به سوالی در خصوص توجه در نماز، رعایت امور هشتگانه را توصیه کردند. متن سوال و پاسخ معظمله که در پایگاه اطلاعرسانی این مرجع تقلید قرار دارد به این شرح است.
سؤال چه کنیم تا در نماز حواسمان پرت نشده و توجّهمان به خدای تعالی باشد؟
پاسخ: بعضی از اموری که برای حضور قلب در نماز سفارش شده است عبارتند از:
*اول: وضو را باتوجه و حضور قلب انجام دهد، از امام رضا(علیهالسلام) روایت شده که وضو موجب طهارت و تزکیهی دل است (وسائل الشیعه 1/367 ابواب وضو باب1 حدیث 9)
*دوم: در عظمت نماز و در روایاتی که دربارهی نماز وارد شده تأمّل نماید.
*سوم: مانند کسی نماز بخواند که گویا با نماز وداع میکند و دیگر فرصت نماز خواندن را نخواهد یافت (مجالس صدوق و ثواب الاعمال عن ابن ابییعفور قال «قال ابوعبدالله الصادق7 اذا صلّیت صلاة فریضة فصلّها لوقتها صلاة مودّع یخاف ان لا یعود الیها ابدا»)
*چهارم: وقتی روبه قبله مینماید سعی کند که دنیا و مافیها و خلق و آنچه به آن مشغولند را فراموش نماید و قلب خود را از آنها تهی نماید.
*پنجم: به معانی نماز توجه نموده و نماز را با تأنّی و آرامش بخواند.
*ششم: اینکه بداند از آن هنگام که وارد نماز میشود، تا آن لحظه ای که از نماز خارج می شود، خدای تعالی به او رو کرده و نظر مینماید، و ملکی بالای سر او ایستاده و میگوید: ای نمازگزار اگر میدانستی چه کسی به تو نظر مینماید و با چه کسی مناجات میکنی هرگز از او رو بر نمیگرداندی و ابداً از جای خود بر نمیخواستی (کافی عن ابیجعفر7 قال: «قال رسولالله (صلی الله علیه و آله) اذا قام العبد المؤمن فی صلاته نظر الله عزوجل الیه (اقبل الله الیه) حتی ینصرف ... و وکّل الله به ملکاً قائماً علی رأسه یقول له ایها المصلی لو تعلم من ینظر الیک و من تناجی ما التفتّ و لازلت من موضعک ابداً» وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب 8 حدیث 5 از کافی)
*هفتم: اینکه بداند که در حال نماز از بالای سرش تا کرانهی آسمان، رحمت خدا براو سایه انداخته و ملائکه الهی از اطراف او تا افق سماء او را در بر گرفتهاند. (عنه (صلی الله علیه و آله) ... و اظّلته الرحمة من فوق رأسه الی افق السماء و الملائکة تحفّه من حوله الی افق السماء...» وسائل الشیعه ابواب اعداد فرائض باب 8 حدیث 5 از کافی)
*هشتم: آنچه در نماز مکروه است به جا نیاورید و به آنچه فضیلت نماز را می افزاید اهتمام نمائید مثل انگشتر عقیق به دست نمودن و لباس پاکیزه پوشیدن و خود را خوشبو نمودن و شانه و مسواک زدن.
منبع:
تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان
نماز آیات به واسطه چهار چیز واجب مى شود:
اول : گرفتن خورشید،
دوم : گرفتن ماه ، اگر چه مقدار کمى از خورشید و ماه گرفته شود و کسى هم از آن نترسد.
سوم : زلزله اگر چه کسى هم نترسد.
آداب نماز آیات عبارتند از: 1 – در نماز آیات مستحب است که به جاى اذان و اقامه ، سه مرتبه به قصد امید ثواب ، بگوید: ((الصلاة )) 2 – مستحب است که نمازگزار بعد از رکوع پنجم و دهم بگوید: ((سمع اللّه لمن حمده )) 3 – مستحب است نمازگزار پیش از هر رکوع و بعد از آن تکبیر بگوید؛ ولى بعد از رکوع پنجم و دهم ، گفتن تکبیر مستحب نیست. 4 – مستحب است که انسان پیش از رکوع دوم ، چهارم ، ششم ، هشتم و دهم ، قنوت بخواند و اگر فقط یک قنوت ، پیش از رکوع دهم بخواند کافى است . 5 – مستحب است که حمد و سوره نماز آیات به (بلند) خوانده شود.. 6 – در نماز آیات مخصوصا براى کسوف خورشید مستحب است که انسان نمازش را طول بدهد.7 – مستحب است که در نماز آیات خصوصا در کسوف خورشید، سوره هاى طولانى مانند یس ، روم و کهف و امثال آن خوانده شود. 8 – مستحب است که نمازگزار بعد از نماز آیات تا باز شدن قرص ، در محل نماز بنشیند و مشغول دعا و ذکر شود. 9 – اگر تا باز شدن قرص وقت است مستحب است که نماز را دوباره خواند. 10 – مستحب است که نماز آیات به جماعت خوانده شود. 11 – براى قضاى نماز آیات ، مستحب است که نمازگزار غسل کند..
مثلاً به قصد سوره توحید بگوید:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ».
و به رکوع رود، بعد بایستد و بگوید:
«قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ».
و دوباره به رکوع رود و بعد از رکوع بایستد و بگوید:
«اللَّهُ الصَّمَدُ».
باز به رکوع رود و بایستد و بگوید:
«لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ».
و برود به رکوع و سر بردارد و بگوید:
«وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ».
و بعد از آن به رکوع پنجم رود و بعد از سر برداشتن، دو سجده کند.
1 – مفاتیح الجنان شیخ عباس قومی
سعید بن محمد بن جنید معروف به ابنجنید از دانشمندان و عارفان نامی قرن سوم به شمار میآمد. او استادی زبردست و عالمی ناطق بود، ولی در سلک صوفیان به شمار میرفت که در سال 297 ه .ق از دنیا رفت. یکی از علمای بزرگ آن عصر به نام جعفر خالدی میگوید: «او را در عالم خواب دیدم و به او گفتم: خداوند با تو چگونه رفتار کرد؟ در پاسخ گفت: همه این اشارات، عبادات، رسوم و علوم صوفیانه که داشتم، به حالم سودی نبخشید. جز چند رکعت نمازی که در سحرگاهان میخواندم، چیزی به حالم نفعی نداشت».1
«شخصی قصد داشت برای تجارت سفر کند. پس خدمت امام جعفر صادق علیه السلام آمد و استخاره کرد. استخاره بد آمد، ولی او آن را نادیده گرفت و به مسافرت رفت و جالب اینکه سود فراوانی هم به دست آورد.
هنگامیکه بازگشت، خدمت امام صادق علیه السلام رفت وگفت: یادتان هست که برایم استخاره کردید و بد آمد؟ من آن را نادیده گرفتم و به سفر رفتم که سود فراوانی هم به دست آوردم. حضرت به او فرمود: یادت هست در این سفر، در فلان منزل خسته بودی، نماز مغرب و عشا را خواندی؛ شام خوردی و خوابیدی. هنگامی که بیدار شدی، آفتاب صبح زده بود و نماز صبح تو قضا شد؟ با شرمندگی عرض کرد: آری، یابن رسول الله صلی الله علیه و آله . حضرت فرمود: اگر خداوند متعال، دنیا و هر آنچه را در آن هست، به تو داده بود، جبران آن خسارت معنوی نمیشد».1
ابوبصیر گفت: «پس از شهادت حضرت امام صادق علیه السلام نزد امحمیده رفتم تا او را در این مصیبت، تسلیت بگویم. هنگامیکه چشمش به من افتاد، گریه کرد؛ من نیز از حال او به گریه افتادم. آنگاه گفت: ابامحمد! اگر امام صادق علیه السلام را هنگام مرگ مشاهده میکردی، چیز عجیبی میدیدی. در آن لحظههای آخر چشم باز کرد و فرمود: به هر کس که بین من و او خویشاوندی هست، بگویید بیاید. همه را گرد من جمع کنید که سفارشی دارم. همه خویشاوندان آن جناب را جمع کردیم. در این هنگام، امام صادق علیه السلام به آنها نگاهی کرد و فرمود: شفاعت ما به آن کسی که نمازش را سبک شمارد، نخواهد رسید».1
درسال 81 در مدرسه ای در یکی از روستاهای شهرستان دیواندره معلم پایه سوم دانش آموزان دختر بودم .در زنگ های دینی ، درسی به نام جشن تکلیف داشتیم که راجع به نماز و وضو و وظایف دینی مکلفین بود قرار بود برای دخترهای نه ساله جشن تکلیف بگیریم و در اردیبهشت ماه برای بهتر برگزار شدن مراسم به مسجد روستا برویم با توجه به اینکه روستا با مشکل کم آبی مواجه بود من تذکرات لازم را به دانش آموزان دادم تا در مصرف آن صرفه جویی نمایند
بعد از وضو گرفتن بچه ها به مسجد رفتند قرار شد نماز را به جماعت اقامه نماییم وبعد مراسم جشن را بگیریم بعضی از بچه ها که توان مالی خوبی داشتند چادرهای سفیدی تهیه کرده بودند بعضی دیگر با مانتو به صف ایستادند من هم میان بچه ها ایستادم برگشتم تا ببینم صف ها مرتب وبه هم پیوسته است یا نه ناگهان چشمم به سمیه افتاد دیدم که یک پا در هوا و لی لی کنان یک پا از پاهایش را به سجاده گذاشته وپای دیگرش را بلند کرده ومنتظر خواندن اقامه است با تعجب گفتم"سمیه چرا این جوری ایستاده ای؟ تکانی خورد وگفت "آخه خانم داشتم وضو می گرفتم همین که نوبت به پاهایم رسید پای راستم را شستم وخواستم پای چپم را بشویم آب قطع شد ونتوانستم وضویم را کامل کنم من هم گفتم این پایم وضو ندارد پس اگر اینجوری بایستم گناهی ندارد و می توانم نماز بخوانم .
برگرفته از خاطرات خانم کرمی از استان کردستان
نمی فهمم
وقتی به نماز می ایستم
من، تو را می خوانم ...؟
یا تو، مرا می خوانی...؟
فقط کاش که عشقمان دو طرفه باشد...