اگر اطرافیان صدایمان بزنند خیلی زود پاسخ می دهیم و حداقل واکنشی نشان می دهیم .
اگر در محیط کار باشد و کارفرمای ما به هر دلیلی ما را بخواهد سریعا خود را مرتب کرده شق و رق می ایستیم و در نهایت ادب و احترام سر خم کرده و گوش به فرمان می ایستیم.
اما در مقابل ندای بزرگترین و با نفوذترین و قدرتمندترین مقام عالم هستی بسیاری از ما بی خیال و بی تفاوت هستیم ، انگار نه انگار که منادی ندا می دهد که ای مردم وقت صحبت کردن با خداوند متعال است ، بشتابید به سوی نماز ، بشتابید به سوی بهترین عمل .
این دل مشغولی های دنیا را رها کنید وقت آن رسیده که کمی با خدای خود خلوت کنید ، ولی انگار نه انگار ، ما کارهای مهمی داریم و برای نماز هم وقت زیاد است ، تا قضا شدن نماز وقت بسیار است .
کار بعضی از ما به جایی رسیده است که تا صدای اذان بلند می شود تلویزیون را خاموش می کنیم نعوذبالله گویی صدای اذان آزارمان می دهد .
یکی از دستوراتی که در آموزههای دینی به آن سفارش شده، این است: کسی که صدای اذان را میشنود از کارهای دنیایی پرهیز نموده و آماده انجام نماز شود، بنابراین، ممکن است خواندن درس را نیز یکی از مصادیق پرداختن به دنیا دانست و بهتر است از آن اجتناب شود. البته، با جستوجویی که در منابع روایی انجام گرفت روایتی که صراحتاً دلالت بر این مطلب نماید که کسی که نزدیک اذان درس بخواند بهرهای از آن نخواهد برد را نیافتیم. اما اگر درس خواندن را نیز از امور دنیایی بدانیم شاید بتوان گستره روایات را بدان نیز سرایت داد.
معناى آن این است که خدا و ملائکه آگاهاند که من شما را از زمان انجام نماز آگاه کردم پس سرگرم امور دیگر نشوید که این برای شما بهتر است و زمانی که مۆذّن بگوید: «حَیَّ عَلَى الصَّلَاةِ» پس اذان چنین گوید: ای امت محمد! خدا دین خودش را برای شما نمایان ساخت پس آنرا ضایع نسازید و لکن به آن پایبند باشید تا خدا شما را مورد آمرزش قرار دهد و به کارهای دیگر خود را مشغول نسازید، چرا که نماز ستون دین شما است
در روایتی امام علی(علیه السلام) از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) راجع به تفسیر اذان پرسید؟ پیامبر در پاسخ فرمود: ای على! اذان حجتى است بر امت من و تفسیر آن این است که مۆذّن هنگامی که بگوید: «اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ» معنایش این است که خدایا! تو گواهى بر آنچه من میگویم که اى امّت احمد به تحقیق که وقت نماز رسید، پس آماده باشید و کار دنیا را رها نمایید و چون گوید: «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» معناى آن این است که خدا و فرشتگان خدا و آنچه در آسمانها و زمین است، آگاه هستند که من وقت نمازهای پنجگانه را به اطلاع شما رساندم پس خود را برای نماز آماده نمایید و چون گوید: «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ»، معناى آن این است که خدا و ملائکه آگاهاند که من شما را از زمان انجام نماز آگاه کردم پس سرگرم امور دیگر نشوید که این برای شما بهتر است و زمانی که مۆذّن بگوید: «حَیَّ عَلَى الصَّلَاةِ» پس اذان چنین گوید: ای امت محمد! خدا دین خودش را برای شما نمایان ساخت پس آنرا ضایع نسازید و لکن به آن پایبند باشید تا خدا شما را مورد آمرزش قرار دهد و به کارهای دیگر خود را مشغول نسازید، چرا که نماز ستون دین شما است... .[شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 67، مطبعة حیدریة، نجف، چاپ اول، بیتا.]
فرآوری: محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
سایت جامع تبلیغ
روایات وارده در خصوص آنچه که سجده برآن جایز است را میتوان از لابلای کتابها و منابع حدیثی اهل سنت و شیعه ازسنت سنیه پیامبر گرامی اسلام یافت، که در آن روایات، متذکر اشیایی شدهاندکه سجده بر آن صحیح است، که ما آن روایات که فقط در کتابهای اهل سنت موجوداست را تبیین ساخته و به عنوان سنت نبوی از آن احادیث پیروی میکنیم.
آن دسته روایات بر سه قسمند که در مقاله اول قصد داریم روایات قسم اول را تبیین نماییم.
سلام بر مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)فاطمه(سلام الله علیها ) و سلام بر منتظرانش
نماز، نشانه بندگی و فرمان برداریپیغمبر (ص) فرمود: نماز، ستون دین است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود، عبادت های دیگر هم قبول می شود و اگر قبول نشود، عبادت های دیگر هم قبول نمی گردد (ر.ک:کافی 19:2، ح5 و 3: 268، ح4). و همان طور که اگر کسی شبانه روزی پنج مرتبه در نهر آبی شست و شو کند، چرک در بدنش نمی ماند، نمازهای پنج گانه هم انسان را از گناهان پاک می کند. و باید دانست کسی که نماز می خواند ولی به آن اهمیت نمی دهد، مانند کسی است که نماز نمی خواند.
خداوند در قرآن مجید می فرماید: فویل للمصلین* الذین هم عن صلاتهم ساهون، (ماعون «107»:4 و 5). وای بر نمازگرانی که از یاد خدا غفلت می کنند!
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ... »؛مائده (5 )، آیه 6. ؛ «اى کسانى که ایمان آوردهاید، چون به (عزم) نماز برخیزید، صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید ؛ و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى پیشین (هر دو پا)مسح کنید...».
«وضو» در لغت به معناى نظافت و پاکیزه کردن است و در اصطلاح فقه عبارت است از: «شستن مخصوص ؛ که مىتوان آن را به دو صورت انجام داد: ترتیبى و ارتماسى.
وضوى ترتیبى بدین صورت است که به قصد قربت و اطاعت از فرمان خدا، ابتدا صورت و سپس دست راست و بعد دست چپ رابشوید. آن گاه با رطوبتى که از شستن دست بر کف آن باقى مانده، سر را مسح کرده و سپس پاى راست و در پایان پاى چپ را مسح نماید».
وضوى ارتماسى عبارت است از فرو بردن صورت و دستها در آب، به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین. گاهى ممکن است بین این دو شیوه تلفیق شود ؛ به این معنا که صورت را ارتماسى و دستها را ترتیبى بشوید. این شکل از وضو نیز صحیح است. باید دانست که وضو براى برخى از کارها واجب و براى بعضى دیگر مستحب است.
وضو داراى دو فایده روشن است: بهداشتى و معنوى. از نظر بهداشتى شستن صورت و دستها - آن هم پنج بار یا سه بار در شبانه روز اثر قابل ملاحظهاى در نظافت بدن دارد. مسح بر سر و پاها - که شرط آن رسیدن آب به موها یا پوست سر است سبب مىشود این اعضا را نیز پاکیزه بداریم. ضمن اینکه تماس آب با پوست بدن، اثر خاصى در تعادل اعصاب (سمپاتیک و پاراسمپاتیک ) دارد. از نظر معنوى وضو چون با قصد قربت و براى رضاى خدا انجام مىگیرد، اثر تربیتى و اخلاقى دارد ؛ زیرا مفهوم باطنى وضو این است: «از فرق تا قدم در راه اطاعت تو گام بر مىدارم». مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 4، ص 291.
(رساله دانشجویی، سید مجتبی حسینی،)
قل لعبادی الّذین امنوا یقیموا الصّلوه و ینفقوا ممّا رزقناهم سرّاً و علانیه.
به بندگان من که ایمان آوردهاند بگو: نماز را برپا دارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم در پنهان و آشکار انفاق کنند.«ابراهیم ، 31»
در آیه فوق بحث سخن از برنامه بندگان راستین و نعمت های بیانتهای او است که بر مردم نازل شده.
در این آیه در تنظیم برنامه مؤمنان راستین به مسأله (صلوه) (نماز) و انفاق برخورد میکنیم که در نظر ابتدایی ممکن است این سؤال را ایجاد کند که چگونه از میان آن همه برنامههای عملی اسلام انگشت تنها روی این دو نقطه گذارده شده است.
علّتش این است که اسلام ابعاد مختلفی دارد که میتوان آنها را در سه قسمت خلاصه کرد: رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با خلق خدا و رابطه انسان با خودش که قسمت سوم در حقیقت نتیجهای است برای قسمت اوّل و دوم، و دو برنامه فوق (صلوه و انفاق) هر کدام رمزی است به یکی از دو بعد اوّل و دوم.[1]
صاحب المیزان میفرماید: جمله (یقیموا الصّلاه و ینفقوا) بیان سبیل الله و راه خدا است و در معرفی راه خدا تنها به این دو اکتفا کرده چون سایر وظایف و دستورات است شرعی که هر یک به نوبه خودشان از شئون حیاه نبوی را اصلاح میکند عدّهای از قبیل نماز میان بنده و پروردگار او را، و عدّهای نظیر انفاق میان بنده با بندگان دیگر را اصلاح مینماید همه از آن دو رکن منشعب میشوند.[2]
در مجمع البیان آمده که ابن عباس گوید: مقصود این است که پیامبر به اصحاب خود بگوید مقصود مؤمنان است یعنی ای محمّد به بندگان من که به توحید و عدل ایمان دارند بگو: که نمازهای پنجگانه را در وقت خود بجای آورند زیرا نماز پایدار نمیماند جز این که آنها نماز را به پای دارند.[3]
ـ آیه به دو رکن از ارکان ایمان اشاره میکند: یکی نمازهای پنجگانه است و دیگری انفاق که اطلاق آن شامل میگردد.
نماز مظهری است برای هر گونه رابطه با خدا چرا که این رابطه در نماز از هر عمل دیگری بهتر مشخص میشود و انفاق از آنچه خدا روزی داده با توجّه به مفهوم وسیعش که هر گونه نعمت مادی و معنوی را شامل میشود رمزی است برای پیوند با خلق.[4][1] . تفسیر نمونه، ج 10، ص 351.
[2] . تفسیر المیزان، ج 12، ص 84.
[3] . مجمع البیان، ج 6، ص 485.
[4] . تفسیر نمونه، ج 10، آیهی 31.
قَالَ الصادق علیه السلام : امْتَحِنُوا شِیعَتَنَا عِنْدَ ثَلَاثٍ عِنْدَ مَوَاقِیتِ الصَّلَاةِ کَیْفَ مُحَافَظَتُهُمْ عَلَیْهَا وَ عِنْدَ أَسْرَارِهِمْ کَیْفَ حِفْظُهُمْ لَهَا عِنْدَ عَدُوِّنَا وَ إِلَی أَمْوَالِهِمْ کَیْفَ مُوَاسَاتُهُمْ لِإِخْوَانِهِمْ فِیهَا.
امام صادق علیه السلام فرمود: شیعیان ما را در سه چیز آزمایش کنید: در اوقات نماز که تا چه اندازه مراقبت آنها را دارند و در اسرار مذهبی که چگونه آنها را از دشمنان ما حفظ میکنند و در ثروتشان که با برادران دینی خود تا چه مقدار کمک و همراهی میکنند.
(خصال، ج 1، ص 103؛ وسائل الشیعه، ج 4، ص 112؛ بحارالانوار، ج 80 ص 22)
قَالَ النبی صلی الله علیه و آله : لَا یَنَالُ شَفَاعَتِی مَنْ أَخَّرَ الصَّلَاةَ بَعْدَ وَقْتِهَا.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، فردای قیامت به شفاعت من نخواهد رسید.
(المحاسن، ج 1، ص 80؛ بحارالانوار، ج 80، ص 20)
قَالَ امیرالمؤمنین علی علیه السلام : صَلِ الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا الْمُؤَقَّتِ لَهَا وَ لَا تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغٍ وَ لَا تُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لِاشْتِغَالٍ وَ اعْلَمْ أَنَّ کُلَّ شَیْءٍ مِنْ عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلَاتِکَ.
امام علی علیه السلام فرمود: نماز را در وقت مقرر آن به جای آور، و به خاطر فراغت نماز را جلو نینداز و به علت اشتغال آن را به تأخیر میفکن، و بدان که همه اعمال تو بسته به نماز توست.
(نهجالبلاغه (صبحی الصالح)، ص 384؛ شرح نهج البلاغة ابن ابیالحدید، ج 15، ص 164)
قَالَ الباقر علیه السلام : هَذِهِ الْفَرِیضَةُ مَنْ صَلَّاهَا لِوَقْتِهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا لَا یُؤْثِرُ عَلَیْهَا غَیْرَهَا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَةً لَا یُعَذِّبُهُ وَ مَنْ صَلَّاهَا لِغَیْرِ وَقْتِهَا مُؤْثِراً عَلَیْهَا غَیْرَهَا فَإِنَّ ذَلِکَ إِلَیْهِ إِنْ شَاءَ غَفَرَ لَهُ وَ إِنْ شَاءَ عَذَّبَهُ.
امام باقر علیه السلام فرمود: این نماز واجب راهر کس آن را در وقتش بخواند و حقش را بداند و کاری را بر آن مقدم ندارد خداوند بی گناهیش را مینویسد و عذابش نمی کند و هر کس در غیر وقتش بخواند و کارهای دیگر را بر آن مقدم کند سرانجامش با خداست اگر خواست میآمرزد و اگر خواست عذاب میکند.
(وسائل الشیعة، ج4، ص 114)
قَالَ الرضا علیه السلام : حَافِظُوا عَلَی مَوَاقِیتِ الصَّلَاةِ فَإِنَّ الْعَبْدَ لَا یَأْمَنُ الْحَوَادِث.
امام رضا علیه السلام فرمود: مراقب وقتهای نماز باشید (که تا وقتش فرا رسید انجام دهید) چرا که انسان از حوادثی که مانع انجام نماز در وقت گردد، ایمن نیست.
(الفقه المنسوب إلی رضا علیه السلام ، ص 100؛ بحارالانوار، ج 80، ص 20)
قَالَ الصادق علیه السلام : أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ الصَّلَاةُ لِوَقْتِهَا وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَ الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ.
به امام صادق علیه السلام عرض کردم کدام اعمال از همه بهتر است امام صادق علیه السلام فرمود: بهترین اعمال نزد خداوند، نماز اول وقت است، پس از آن نیکی بر پدر و مادر، و سپس جهاد در راه خدا است.
(بحارالانوار، ج 71،
قَالَ الصادق علیه السلام : فَإِذَا صَلَّی الْعَبْدُ صَلَاةَ الصُّبْحِ مَعَ طُلُوعِ الْفَجْرِ أُثْبِتَتْ لَهُ مَرَّتَیْنِ اَثبَتَها مَلَائِکَةُ اللَّیْلِ وَ مَلَائِکَةُ النَّهَارِ.
امام صادق علیه السلام فرمود: پس هرگاه بنده خدا نماز صبح را با طلوع فجر به جای آورد دو مرتبه برای او ثواب نوشته میشود، هم فرشته صبح و هم فرشته شب مینویسند.
(بحارالانوار، ج 80، ص 99؛ الکافی (ط ـ دارالحدیث)، ج 6، ص 283) ص 45؛ وسائل الشیعه، ج 15، ص 19
قَالَ الباقر علیه السلام : أَیُّمَا مُؤْمِنٍ حَافَظَ عَلَی الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَةِ فَصَلَّاهَا لِوَقْتِهَا فَلَیْسَ هَذَا مِنَ الْغَافِلِینَ.
امام باقر علیه السلام فرمود: هر مؤمنی محافظت بر نمازش نماید، و او را در وقتش به جا آورد، از انسانهای غافل شمرده نمیشود.
(الکافی (ط ـ الاسلامیه)، ج 3، 270؛ وسائل الشیعه، ج 3، ص 79)