بار خداوند که ما بندگان ضعیف را بى سابقه خدمت و طاعتى به احتیاج به بندگى و عبادتى با تفضل و عنایت و محض رحمت و کرامت لباس هستى پوشانیدى، و به انواع نعمتهاى روحانى و جسمانى و اصناف رحمتهاى باطنى و ظاهرى مفتخر فرمودى، بى آن که از نبود ما خللى در قدرت و قوت تو راه یابد، یا از بود ما به عظمت و حشمت تو چیزى افزاید، اکنون که سرچشمه رحمانیت تو جوشید و چشم خورشید جمال جمیل تو درخشید و ما را به بحار رحمت مستغرق و به انوار جمال منور فرمود، نقایص و خطیئات و گناهان و تقصیرات ما را نیز به نور توفیق باطنى و دستگیرى و هدایت سرى جبران فرما، و دل سر تا پا تعلق ما را از تعلقات دنیاویه برهان و به تعلق به عز قدس خود آراسته نما.
با الها! از طاعت ما ناچیزان بسطى در ملک تو حاصل نشود، و از سرپیچى ما نقصى در مملکتت راه نیابد، و از عذاب و شکنجه گناهکاران نفعى به تو عاید نگردد، و از بخشش و رحمت افتادگان نقصانى در قدرت تو حاصل نشود، عین ثابت خطاکاران طالب رحمت است و فطرت ناقصان طلبکار تمامیت، تو خود با لطف عمیم با ما رفتار فرما به سوء استعداد ما نظر فرما.
الهى، ان کنت غیر مستاهل لر حمتک، فانت اهل ان نجود على بفضل سعتک. الهى، قد ستزت على ذنوبا فى الدنیا، وانا احواج الى سترها على منک فى الاخرى. اهلى هب لى کمال الانقطاع الیک، وانز ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتى تخرق ابصار القلوب حجب النور، فتصل الى معدن العظمه
تا اینجا به تقدیر الهى - جل و علا - کلام ما ختم شد، حامداً شاکراً على نعمائه، مصلیاً علبى محمد و آله الطاهرین.
به تاریخ روز دوشنبه دوم ربیع الثانى هزار و سیصد و شصت و یک (1361) قمرى.