مکانها نیز مانند زمانها شریف و غیر شریف و سعد و نحس دارد و شایسته است امت اسلامى سپاس خدا گویند و بر پیامبر اکرم (صلىالله علیهوآله) ثنا گویند که در امر مکان، کار را بر آنان سهل و آسان کرد و سراسر زمین را مسجد قرار داد و نماز گزاردن را در همه جا جایز دانست، ولى در عین حال سفارش فراوانى نسبت به آمد و شد به مسجدها و عدم تخلف از برگزارى نمازهاى واجب در مسجد به ویژه براى همسایگان آن شده است. حتى در برخى روایات آمده است که همسایه مسجد نمىتواند نماز خود را در غیر مسجد به جاى آورد.
پس شایسته است بنده مراقب، در معناى مسجد و حق ادب و بزرگداشت آن و زشتى تخلف از حضور و عبادت در مسجد بیندیشد. نیز شایسته است تأمل کند که افزون بر ثواب هایى که براى حضور و عبادت در مسجد بیان شده، ذات اقدس حق مساجد را خانه خود دانسته و به بندگان اجازه حضور در آنها داده و در این امر، منتى بزرگ بر بندگان نهاده؛ زیرا مسجد خانه خدا است... و چون هر مکانى را بخواهیم مسجد قرار دهیم و منسوب به او سازیم و هر مکانى را ما براى ملاقات و حضور و زیارت او برگزینیم، او پذیراى آن است، معناى این امر آن است که تعیین مجلس ملاقات و زیارت نیز به ما واگذار کرده و این خود از بزرگترین مکارم است.
لازم است هنگامى که آهنگ مسجد و قصد احرام حضور در خانه خدا مىکنى به اندازه تواناییت در شناخت آداب حضور کوشا باشى؛ زیرا هر چه معرفت افزونتر باشد عمل با ارزشتر است و مراعات ادب، عامل تقرب بنده به خدا مىشود و کسى که آداب حضور را رعایت کند، این عمل سبب قرب او به خدا مىشود و قرب سبب قبولى اعمال، بلکه همان قبولى و نهایت قبولى و منتهاى آرزوى هر آرزومندى است.
مکانها نیز مانند زمانها شریف و غیر شریف و سعد و نحس دارد و شایسته است امت اسلامى سپاس خدا گویند و بر پیامبر اکرم (صلىالله علیهوآله) ثنا گویند که در امر مکان، کار را بر آنان سهل و آسان کرد و سراسر زمین را مسجد قرار داد و نماز گزاردن را در همه جا جایز دانست، ولى در عین حال سفارش فراوانى نسبت به آمد و شد به مسجدها و عدم تخلف از برگزارى نمازهاى واجب در مسجد به ویژه براى همسایگان آن شده است. حتى در برخى روایات آمده است که همسایه مسجد نمىتواند نماز خود را در غیر مسجد به جاى آورد.
پس شایسته است بنده مراقب، در معناى مسجد و حق ادب و بزرگداشت آن و زشتى تخلف از حضور و عبادت در مسجد بیندیشد. نیز شایسته است تأمل کند که افزون بر ثواب هایى که براى حضور و عبادت در مسجد بیان شده، ذات اقدس حق مساجد را خانه خود دانسته و به بندگان اجازه حضور در آنها داده و در این امر، منتى بزرگ بر بندگان نهاده؛ زیرا مسجد خانه خدا است... و چون هر مکانى را بخواهیم مسجد قرار دهیم و منسوب به او سازیم و هر مکانى را ما براى ملاقات و حضور و زیارت او برگزینیم، او پذیراى آن است، معناى این امر آن است که تعیین مجلس ملاقات و زیارت نیز به ما واگذار کرده و این خود از بزرگترین مکارم است.
لازم است هنگامى که آهنگ مسجد و قصد احرام حضور در خانه خدا مىکنى به اندازه تواناییت در شناخت آداب حضور کوشا باشى؛ زیرا هر چه معرفت افزونتر باشد عمل با ارزشتر است و مراعات ادب، عامل تقرب بنده به خدا مىشود و کسى که آداب حضور را رعایت کند، این عمل سبب قرب او به خدا مىشود و قرب سبب قبولى اعمال، بلکه همان قبولى و نهایت قبولى و منتهاى آرزوى هر آرزومندى است.
و بجا است که براى شناخت آداب حضور حضرت حق، آداب حضور سلاطین و حاکمان را میزان قرار دهى. پس هم چنان که عظمت این حاکمان، با عظمت خدا قابل سنجش نیست، نسبت حق ادب حضور در پیشگاه پروردگار نیز با حق ادب حضور حاکمان، قابل قیاس نیست.
با توجه به این امر است که مىیابى نه تو و نه هیچ کس دیگر توانایى مراعات حق ادب حضور در محضر پروردگار را ندارد.
پس از این که این حقیقت را دانستى، نیک بنگر که رفتارت در حضور پروردگارت چگونه است و تقصیر و قصور خود را همواره در نظر داشته باش، که همین امر تو را به باب کرم حضرت حق رهنمون شود و توفیق رعایت آداب حضورش را از او بطلب و زبان حالت این آیه شریفه باشد:
أمن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء؛ آیا کسى هست که هر گاه مضطر و درماندهاى او را بخواند، پاسخ گوید و گرفتاریش را برطرف سازد( سوره نمل (28): آیه 62).
در این هنگام درهاى پذیرش بر رویت گشوده مىشود و کسى که نجات بخش هر درماندهاى است دعاى تو را اجابت مىکند.
در کتاب مصباح الشریعه در این باره از حضرت امام صادق (علیه السلام) چنین روایت شده است:
هر گاه به آستانه مسجدى رسیدى پس بدان که تو آهنگ سلطانى بزرگ کردهاى که بر بساط او جز پاکیزه شدگان، کسى پاى ننهد و براى هم نشینى او جز صدیقان و راست کرداران رخصت داده نشوند. و آنگاه که بر بساط او قدم نهادى بدان که اگر اندک غفلتى از تو سر زند در خطرى بزرگ و پرتگاهى سهمگین قرار گرفتهاى و بدان که او مىتواند هر گونه بخواهد، از عدل و فضل خود، با، رفتار کند. پس اگر به تو لطف کرد و با فضل و رحمتش با تو رفتار کرد، طاعت اندک تو را مىپذیرد و در برابر، پاداش بسیارى نصیب تو مىکند و اگر بخواهد با عدلش با تو رفتار کند و آنچه را تو شایسته آن هستى به تو دهد، تو را باز خواهد گردانید و طاعتت را هر اندازه هم که زیاد باشد رد خواهد کرد و او آنچه را بخواهد مىکند.
پس در پیشگاه او به عجز و تقصیر و فقر خود اعتراف کن؛ زیرا تو آهنگ عبادت و انس با او کردهاى. اسرارت را بر او عرضه کن و بدان که او پنهان و آشکار همه آفریدگان را مىداند و ذرهاى بر او پوشیده نیست و در حضور او همچون فقیرترین و ناچیزترین بندگانش باش. قلبت را از هر آنچه تو را از او باز مىدارد و به خود مشغول مىکند و حجاب میان تو و او مىگردد تهى کن؛ زیرا او جز پاکیزهترین و خالصترین دلها را نمىپذیرد و نیک بنگر که نام تو از کدامین دفتر خارج مىشود.
پس اگر شیرینى مناجات و راز و نیاز با او را چشیدى و از گفتگوى با او احساس لذت کردى و از جام رحمت و کرامتهاى او نوشیدى، این نشانه حسن اقبال او بر و و اجابت دعوتت از سوى او است، و بدان که براى خدمت او شایسته هستى.
پس داخل مسجد شو که به تو اذن و امان داده شده و اگر جز این بود پس همچون درماندهاى که همه درها بر رویش بسته شده و هیچ کارى از او ساخته نیست، بایست و بدان که هرگاه او بداند که تو واقعاً به او پناهنده شدى به چشم رأفت و رحمت و عطوفت به تو خواهد نگریست و تو را بر انجام آنچه مورد رضاى او است موفق مىدارد؛ زیرا او کریم و بزرگوار است و بزرگوارى را نسبت به بندگانى که درمانده و مضطر در پیشگاه او ایستاده و چشم طلب به باب لطف و رضایت او دوختهاند دوست مىدارد؛ زیرا او خود فرموده است: أمن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشفالسوء(سوره نمل (28): آیه 62)؛ آیا کسى هست که هر گاه مضطر و درماندهاى او را بخواند، پاسخ گوید و گرفتاریش را برطرف سازد.
در این هنگام درهاى پذیرش بر رویت گشوده مىشود و کسى که نجات بخش هر درماندهاى است دعاى تو را اجابت مىکند.
در کتاب مصباح الشریعه در این باره از حضرت امام صادق (علیه السلام) چنین روایت شده است:
هر گاه به آستانه مسجدى رسیدى پس بدان که تو آهنگ سلطانى بزرگ کردهاى که بر بساط او جز پاکیزه شدگان، کسى پاى ننهد و براى هم نشینى او جز صدیقان و راست کرداران رخصت داده نشوند. و آنگاه که بر بساط او قدم نهادى بدان که اگر اندک غفلتى از تو سر زند در خطرى بزرگ و پرتگاهى سهمگین قرار گرفتهاى و بدان که او مىتواند هر گونه بخواهد، از عدل و فضل خود، با تو رفتار کند. پس اگر به تو لطف کرد و با فضل و رحمتش با تو رفتار کرد، طاعت اندک تو را مىپذیرد و در برابر، پاداش بسیار نصیب تو مىکند و اگر بخواهد با عدلش با تو رفتار کند و آنچه را تو شایسته آن هستى به تو دهد، تو را باز خواهد گردانید و طاعتت را هر اندازه هم که زیاد باشد رد خواهد کرد و او آنچه را بخواهد مىکند.
پس در پیشگاه او به عجز و تقصیر و فقر خود اعتراف کن؛ زیرا تو آهنگ عبادت و انس با او کردهاى. اسرارت را بر او عرضه کن و بدان که اون پنهان و آشکار همه آفریدگان را مىداند و ذرهاى بر او پوشیده نیست و در حضور او همچون فقیرترین و ناچیزترین بندگانش باش. قلبت را از هر آنچه تو را از او باز مىدارد و به خود مشغول مىکند و حجاب میان تو و او مىگردد تهى کن؛ زیرا او جز پاکیزهترین و خالصترین دلها را نمىپذیرد و نیک بنگر که نام تو از کدامین دفتر خارج مىشود.
پس اگر شیرینى مناجات و راز و نیاز با او را چشیدى و از گفتگوى با او احساس لذت کردى و از جام رحمت و کرامتهاى او نوشیدى، این نشانه حسن اقبال او بر تو و اجابت دعوتت از سوى او است، و بدان که براى خدمت او شایسته هستى.
پس داخل مسجد شو که به تو اذن و امان داده شده و اگر جز این بود پس همچون درماندهاى که همه درها بر رویش بسته شده و هیچ کارى از او ساخته نیست، بایست و بدان که هرگاه او بداند که تو واقعاً به او پناهنده شدى به چشم رأفت و رحمت و عطوفت به تو خواهد نگریست و تو را بر انجام آنچه مورد رضاى او است موفق مىدارد؛ زیرا او کریم و بزرگوار است و بزرگوارى را نسبت به بندگانى که درمانده و مضطر در پیشگاه او ایستاده و چشم طلب به باب لطف و رضایت او دوختهاند دوست مىدارد؛ زیرا او خود فرموده است: أمن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء