موضوعات مطالب
آرشيو مطالب
صفحه ها
آمار و امكانات
درباره وبلاگ

هرچند تاكنون درباره نماز ، پایگاه ها و صفحات مجازی ارزشمندي نشر يافته است، ولي در رسانه سعی داشته ایم با نگاه نو ، تدوين و دسته بندي مناسب جوانان و نوجوانان را به این مسیر رهنمون باشیم. اين مجموعه شامل بخش ها و موضوعات مختلفي شامل : جايگاه والاي نماز در ميان عبادت ها ،آثار و برکات نماز بر روي فرد و جامعه و نقش نماز در زندگي و روش هاي آن معلوم مي گردد. و دراین راستا راهكارهاي جذب كودك و نوجوان به نماز مانند: تشويق و تحسين، كردار نه گفتار، اخلاق خوش و اُنس با كودك و نوجوان، ميانه روي و... با بیان حکایات ، احادیث ، الگوها و... آورده شده است. باشد که این مجموعه ما و فرزندانمان را در مسیر برپا كنندگان نماز یاری گر باشد.
سایر امکانات
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد
نماز عید امام رضا علیه السلام

نماز عید امام رضا علیه السلام 1

«چون نزدیک عید شد، مأمون خدمت آن حضرت فرستاد که باید سوار شوید، به مصلی بروید، نماز عید بگزارید و خطبه بخوانید. حضرت پیغام فرستادند که می‌دانی من قبول ولایت‌عهدی کردم به شرط آنکه در این کارها مداخله نکنم. از نماز عید خواندن با مردم مرا عفو کنید. مأمون پیغام داد که من می‌خواهم در این کار دل‌های مردم مطمئن شود به اینکه تو ولی‌عهد من هستی و فضل تو را بشناسند. حضرت قبول نکرد. پیوسته رسول میان آن حضرت و مأمون رفت‌وآمد می‌کرد تا اینکه اصرار مأمون در این کار بسیار شد. ناچار حضرت پیغام فرستادند که اگر مرا عفو کنی، برای من بهتر است و اگر عفو نمی‌کنی، من به نماز می‌روم، ولی به همان روش که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیه السلام می‌رفتند. مأمون گفت: برو به نماز به هر روش که خواسته باشی. پس سرهنگ‌ها و درباری‌ها و مردم را امر کرد که اول صبح بر در خانه حضرت امام رضا علیه السلام حاضر شوند. چون روز عید شد، مردم در راه‌ها و بام‌ها جمع شدند؛ زن‌ها و کودک‌ها اجتماع کردند و در انتظار بیرون آمدن آن جناب نشستند؛ همه سرهنگ‌ها و لشکر بر در منزل آن حضرت حاضر شدند؛ درحالی‌که بر ستوران خود سوار بودند، ایستادند تا آفتاب طلوع کرد. پس حضرت غسل کردند؛ جامه‌های خود را پوشیدند و عمامه سفیدی از پنبه بافته بر سر بستند. یک طرف آن را در میان سینه خود و طرف دیگرش را در بین دو کتف خود افکندند و قدری هم بوی خوش به کار بردند و عصایی بر دست گرفتند و به موالی خود فرمودند که شما نیز آنچه را، که من کردم، انجام دهید. پس ایشان در پیش روی آن حضرت بیرون آمدند و آن حضرت با پای برهنه حرکت فرمودند و جامه را بالا زدند. پس کمی رفتند. آن‌گاه سر به سوی آسمان کردند و تکبیر عید گفتند و موالی‌ها نیز با آن حضرت تکبیر گفتند. پس تا درِ منزل سرهنگ‌ها و لشکرها رفتند. آنها که آن حضرت را به این شکل دیدند، تمامی مال‌های خود را بر زمین افکندند و به کمال خفت و سختی، کفش‌های خود را از پا بیرون می‌آوردند و از همه بهتر حال آن کسی بود که با خود کاردی داشت، شرایه کفش خود را برید و پای خود را بیرون آورد و پابرهنه شد. حضرت امام رضا علیه السلام بر در منزل تکبیر گفتند و مردم نیز با آن حضرت تکبیر گفتند. چنان به خیال می‌آمد که آسمان و دیوارها با آن حضرت تکبیر می‌گویند؛ مردم گریستن را شروع کردند و از شنیدن تکبیر آن حضرت ضجه کشیدند؛ به اندازه‌ای که شهر مرو از صدای گریه و شیون به لرزه درآمد. این خبر به مأمون رسید. ترسید که اگر آن حضرت با این کیفیت به مصلی برسد، مبادا مردم عاشق و شیفته او بشوند، نگذاشت آن حضرت برود، بلکه خدمت آن حضرت فرستاد که ما شما را به زحمت و رنج درآوردیم. برگردید، خود را به مشقت نیفکنید. آن کس که هر سال نماز می‌خواند، همان بخواند. حضرت کفش خود را پوشیدند، سوار شدند و برگشتند و امر مردم در آن روز گوناگون شد و امر نمازشان به سبب این کار منتظم نشد».2




برچسب :
نوشته شده در جمعه 1395/12/13 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر

X