«مرحوم ملا محمدتقی مجلسی شبی برای نماز شب از خواب برخاست. پس از نماز به دعا مشغول شد. در دعا احساس کرد حال عرفانی مخصوصی پیدا کرده است که گویی اگر دعا کند، دعایش به اجابت میرسد. در این فکر بود که چه دعای مفید و پربهرهای کند که ناگهان پسرش محمدباقر که آن وقت کودک شیرخواری بود، در گهواره به گریه افتاد. ملا محمدتقی متوجه محمدباقر شد و برای او اینگونه دعا کرد: خداوندا! به این پسر آنگونه توفیق عنایت فرما که وقتی بزرگ شد، علم و عمل پیامبر و امامهای معصوم علیهم السلام را تا آخرین اندازه ممکن نشر بدهد که به جهانیان برسد. این دعا به استجابت رسید و همانگونه که او خواسته بود، پسرش بهترین توفیق را در نشر علوم معارف در روایتهای اسلامی پیدا کرد که بهطور کلی 95 کتاب از عربی و فارسی تألیف کرد؛ برخی از آنها دهها جلد شده است؛ مانند: مرآة العقول، شرح اصول کافی و بحارالانوار که در 25 جلد بزرگ به طبع قدیم و بیش از صد جلد به طبع جدید منتشر یافته است».1