1- نماز از واجبات الهی است:
«إِنَّ الصَّلاَةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَّوْقُوتًا »
«نماز، وظیفه ثابت و معیّن برای مؤمنان است.»
"کتابت" کنایه است از واجب بودن و واجب کردن، پس طبق این آیه، نماز بر مؤمنان نوشته و واجبی است دارای وقت.
2- بر پاداری نماز از صفات مؤمنان حقیقی است:
«الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقثْنَاهُمْ یُنفِقُونَ »
«آنها که نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنها روزی دادهایم، انفاق میکنند.»
3- محافظت از نماز، نخستین نشانه عملی تقوا و معاد باوری است:
«...وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلَى صَلاَتِهِمْ یُحَافِظُونَ »
«...آنها که به آخرت ایمان دارند و به آن(قرآن) ایمان میآورند و بر نمازهای خویش، مراقبت میکنند.»
تا آنجایی که به پای بندی نماز در میدانِ جنگ تأکید شده است.
4- نماز، نخستین نشانه حکومت صالحان در روی زمین است:
«الَّذِینَ إِن مَّکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ ...»
«کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیم، نماز را برپامیدارند... »
5- نماز باز دارنده از زشتیها و بدیها:
«...وَ أَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَ الْمُنکَرِ...»
«...ونماز را بر پادار، که نماز (انسان) را از زشتیها و گناه باز میدارد...»
سیاق آیات شاهد بر این است که منظور از این باز داری، بازداریِ طبیعت نماز از فحشاء و منکر است.
البته بازداری آن به نحو اقتضاء است نه علیت تامه، که هر کس نماز خواند، دیگر نتواند گناه کند؛ یعنی نمازی که با رعایت آداب و شرائط مطلوبِ شرع، انجام یافته قدرت باز دارندگی از گناه را دارد، به شرطی که خود شخص اراده بر انجام گناه نداشته باشد.