موضوعات مطالب
آرشيو مطالب
صفحه ها
آمار و امكانات
درباره وبلاگ

هرچند تاكنون درباره نماز ، پایگاه ها و صفحات مجازی ارزشمندي نشر يافته است، ولي در رسانه سعی داشته ایم با نگاه نو ، تدوين و دسته بندي مناسب جوانان و نوجوانان را به این مسیر رهنمون باشیم. اين مجموعه شامل بخش ها و موضوعات مختلفي شامل : جايگاه والاي نماز در ميان عبادت ها ،آثار و برکات نماز بر روي فرد و جامعه و نقش نماز در زندگي و روش هاي آن معلوم مي گردد. و دراین راستا راهكارهاي جذب كودك و نوجوان به نماز مانند: تشويق و تحسين، كردار نه گفتار، اخلاق خوش و اُنس با كودك و نوجوان، ميانه روي و... با بیان حکایات ، احادیث ، الگوها و... آورده شده است. باشد که این مجموعه ما و فرزندانمان را در مسیر برپا كنندگان نماز یاری گر باشد.
سایر امکانات
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد
نماز جمعه و نقش آن در ادارۀ جامعۀ اسلامی

نماز جمعه، فریضه‌ای هفتگی است که به‌صورت جماعت خوانده می‌شود و هر جمعه، تودۀ عظیمی از مسلمانان برای ادای آن گرد می‌آیند.

این نماز بیانگر ماهیت اجتماعی و سیاسی نظام اسلامی و مظهر پشتیبانی امت اسلامی از حکومت عدل و قسط و تأیید اعمال مسؤولان حکومت اسلامی است.

در خطبه‌های نماز جمعه، مردم به اطاعت و اجرای فرامین الهی، پیشه‌کردن تقوی و پرهیزگاری در زندگی روزمرۀ خود و تلاش در راه همبستگی و وحدت بین مسلمانان، توصیه می‌شوند. از امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی جامعۀ خود آگاه می‌گردند. دربارۀ مصالح مسلمانان و کشورهای اسلامی، وقایع و پدیده‌های بین‌المللی و کیفیت رفتار و روابط با سایر ملتها و دولتها بحث می‌شود، لذا در استقلال و موجودیت اسلامی جامعه، رشد آگاهیهای مردم و ایجاد همبستگی بین آنان تأثیر بسزایی دارد.

در این مقاله مقام و جایگاه جمعه در اسلام، نماز جمعه از دیدگاه قرآن (سورۀ جمعه) شرایط و وظایف نمازگزاران، نماز جمعه به‌عنوان یک نهاد فراگیر اجتماعی، اصول اساسی و خطبه‌های نماز جمعه، شواهد تاریخی و فقهی نماز جمعه، نقشهای مختلف نماز جمعه، نقش ارتباطی، مشارکت اجتماعی، سیاسی، تربیتی رفتاری، رزمی (نظامی) مورد بحث و بررسی واقع خواهد شد.

همچنین نظر به اینکه رفتارهای گوناگون انسان در زمینه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی نشأت گرفته از باورها، اعتقادات، آرا، ارزشها، آداب و رسوم، دین و اصول آن است. از این‌رو در یک جامعۀ اسلامی نماز جمعه می‌تواند پایه و اساس اخلاق و رفتار انسانها قرار گیرد و نشان خواهیم داد چگونه جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان پرچم‌دار یک نظام الهی قادر است خطبه‌های نماز جمعه را به‌عنوان الگوی رفتاری حل و رفع مشکلات مسلمانان مورد استفاده قرار دهد.


دکتر عبدالله جاسبی

دکتر محمد اسماعیل انصاری

چکیده

نماز جمعه، فریضه‌ای هفتگی است که به‌صورت جماعت خوانده می‌شود و هر جمعه، تودۀ عظیمی از مسلمانان برای ادای آن گرد می‌آیند.

این نماز بیانگر ماهیت اجتماعی و سیاسی نظام اسلامی و مظهر پشتیبانی امت اسلامی از حکومت عدل و قسط و تأیید اعمال مسؤولان حکومت اسلامی است.

در خطبه‌های نماز جمعه، مردم به اطاعت و اجرای فرامین الهی، پیشه‌کردن تقوی و پرهیزگاری در زندگی روزمرۀ خود و تلاش در راه همبستگی و وحدت بین مسلمانان، توصیه می‌شوند. از امور سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی جامعۀ خود آگاه می‌گردند. دربارۀ مصالح مسلمانان و کشورهای اسلامی، وقایع و پدیده‌های بین‌المللی و کیفیت رفتار و روابط با سایر ملتها و دولتها بحث می‌شود، لذا در استقلال و موجودیت اسلامی جامعه، رشد آگاهیهای مردم و ایجاد همبستگی بین آنان تأثیر بسزایی دارد.

در این مقاله مقام و جایگاه جمعه در اسلام، نماز جمعه از دیدگاه قرآن (سورۀ جمعه) شرایط و وظایف نمازگزاران، نماز جمعه به‌عنوان یک نهاد فراگیر اجتماعی، اصول اساسی و خطبه‌های نماز جمعه، شواهد تاریخی و فقهی نماز جمعه، نقشهای مختلف نماز جمعه، نقش ارتباطی، مشارکت اجتماعی، سیاسی، تربیتی رفتاری، رزمی (نظامی) مورد بحث و بررسی واقع خواهد شد.

همچنین نظر به اینکه رفتارهای گوناگون انسان در زمینه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی نشأت گرفته از باورها، اعتقادات، آرا، ارزشها، آداب و رسوم، دین و اصول آن است. از این‌رو در یک جامعۀ اسلامی نماز جمعه می‌تواند پایه و اساس اخلاق و رفتار انسانها قرار گیرد و نشان خواهیم داد چگونه جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان پرچم‌دار یک نظام الهی قادر است خطبه‌های نماز جمعه را به‌عنوان الگوی رفتاری حل و رفع مشکلات مسلمانان مورد استفاده قرار دهد.

 

مقدمه

نماز جمعه، هر روز جمعه، بعد از اذان ظهر، در هر شهر یا روستایی برگزار می‌شود. حداقل تعداد افراد حاضر در نماز، 5 نفر است. امام جمعه، یا حاکم اسلامی یا نمایندۀ او است که از سوی حاکم (ولی امر) تعیین و منصوب می‌شود. در هر نماز دو خطبه قرائت می‌شود. در خطبۀ اول، خطیب جمعه، خود و نمازگزاران را به تقوای الهی دعوت و دربارۀ مبانی دینی صحبت می‌کند. در خطبۀ دوم، او دربارۀ مسائل جاری مسلمانان، بویژه مسائلی که طی هفتۀ گذشته اتفاق افتاده‌اند، سخن می‌گوید. هر دو خطبه، جزئی از نماز تلقی می‌شوند و نمازگزاران می‌باید بدانها گوش دهند.

در اساس، اهداف نماز جمعه، همان اهداف سایر عبادات است اما ویژگیهای خاصی به شرح ذیل، آن را از سایر عبادات متمایز می‌کند:

1- وجوب جمعی بودن آن

2- گردهمایی مردم شهر و محل در یک جا

3- ضرورت گوش‌دادن به خطبه‌ها و جزئی از نماز تلقی‌شدن آنها

4- پیوند بسیار نزدیک دین و سیاست در این نماز

امام جمعه نیز به دلیل مسؤولیت خطیری که پذیرفته است، مؤظف است در جریان امور جاری حوزۀ مسؤولیت خود، کل کشور و جریانات جهانی قرار داشته باشد. از سویی با مردم و مشکلات ایشان ارتباط داشته و از سویی دیگر به کارگزاران نظام مرتبط باشد و در خطبه‌های خود، مشکلات مردم را به گوش کارگزاران و مشکلات کارگزاران را به گوش مردم برساند و زمینۀ وفاق و وحدت عمومی به‌منظور یافتن راه حل اسلامی برای مشکلات را فراهم آورد.

بدین قرار، نمازجمعه و خطبه‌های آن، در نحوۀ ادارۀ امور عمومی در اسلام، واجد جایگاه ویژه‌ای است. این نهاد، محلی است برای بروز مشارکت عمومی در حیات جامعه اسلامی، و ایجاد تعدیل و تعادل در خواسته‌های مردم و برنامه‌های حکومت و به‌نوعی، نظارت عمومی بر برنامه‌ها و جریانات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور.

 

مقام و جایگاه جمعه در اسلام

جمعه (با ضم جیم و ضم میم یا با ضم جیم و سکون میم) نام روز هفتم از ایام هفته در تقویم مسلمین است. به روایتی این روز در نزد اعراب، یوم‌العروبه نامیده می‌شده است و نزد ایشان اهمیت و اعتبار نیز داشته است و ایشان نیز، در این روز در محل دارالندوه، گرد هم می‌آمدند. به ظن قریب، انتخاب روز جمعه، به‌عنوان روز گردهمایی و اجتماعی مسلمین و روز خاص شکرگزاری و عبادت ایشان، در همان بدو ورود پیغمبر (ص) به مدینه و ظاهراً به اصرار انصار صورت گرفته است که می‌خواسته‌اند از یهود که روز شنبه (بست) را بدین منظور برگزیده بودند، چیزی کم نداشته باشند. در این خصوص در منابع تاریخی چنین آمده است:

بعد از افزایش تعداد مسلمانان در مدینه، ایشان یک روز دور هم جمع شدند و در مورد تعیین روز اجتماع به مشورت پرداختند. آنها در این رایزنی، اشاره بر این داشتند که پیروان هر دینی، روزی را به عنوان عبادت و اجتماع انتخاب کرده‌اند. پس چون ما مسلمین هم یک امت هستیم و باید روز خاصی را در هفته برای اجتماع، عبادت، رسیدگی به حال یکدیگر و تبادل‌نظر تعیین کنیم.

پس چون، یهود روز شنبه را به‌عنوان روز عبادت و نیایش و مسیحیان روز یک‌شنبه را به‌عنوان روز میعاد با مسیح برگزیده بودند، مسلمانان مدینه که در آن زمان شاید بیش از چهل خانوار نبودند، روز عروبه را به‌عنوان روز جمعه، یعنی روز اجتماع، برگزیدند و در آن روز دور هم جمع می‌شدند و نماز ظهر را به جماعت برپا می‌داشتند. پیامبر نیز در روزهای اول هجرت و با اقامۀ نماز جماعت، این اقدام ایشان را تثبیت کرد و یوم‌العروبه را به یوم‌الجمعه تغییر نام داد.

بدین‌سان، جمعه در نزد مسلمین، جایگاه خاصی یافت و فرصتی شد تا ایشان هم فرداً و هم جمعاً بتوانند خستگی کار هفته را از تن به‌در  کنند و خود را برای کار هفتۀ آینده آماده سازند و این مقام را همچنان و تا امروز، حفظ کرد. در واقع، روز جمعه، همچون مفصلی است که دو هفتۀ کاری را به هم مرتبط می‌سازد، هفتۀ گذشته را به هفتۀ آینده. این نقش برای ما مسلمانان بر مبنای ارزشهای دینی مورد قبول ما، تنها در صورتی، موقع و مقام واقعی خود را خواهد یافت که نه‌تنها به‌طور فردی، بلکه به‌طور جمعی و نه‌تنها در خصوص مسائل فردی، بلکه در خصوص مسائل جمعی و دیدن جایگاه فرد در جمع و مشکل فردی در میان مشکل اجتماع صورت بگیرد. همچنین از آنجا که در جامعۀ اسلامی، غایت قصوای تمام آمال، خدا‌گونه شدن و به خدا رسیدن انسان و جامعه است، فرد و جمع، هر دو تنها در ارتباط با خدا معنا می‌شوند و مشکلات ایشان از طریق پیوند با مبدأ هستی، تعریف می‌شود و راه حل پیدا می‌کند. از این رو است که در روز جمعه، بر انجام پاره‌ای عبادات ویژه تأکید می‌شود. بدین‌سان، در اسلام، وظیفۀ روز جمعه، پیوند زدن است.

پیوند زدن: هفته گذشته به هفتۀ آینده و در واقع، گذشته به آینده از طریق تجزیه و تحلیل گذشته و انتقاد آن و ارائه برنامه برای آینده.

فرد و گروهها و انواع جدایی‌ها و تفرقه‌ها از طریق دیدن مشکلات گذشتۀ فرد و دیگر اشکال تکثیر اجتماعی، در دل مشکلات گذشتۀ جمع و ارائۀ حل و برنامه برای حل مشکل جمع و در دل آن مشکل فرد و دیگر اشکال تکثیر اجتماعی، و ایجاد وحدت و همبستگی انسان و فرد و اجتماع به‌خدا، به‌عنوان مبدأ و معاد هر چیز و غایت قصوای آمال انسان، از طریق تجزیه و تحلیل مشکلات گذشتۀ فرد و جمع و درک آن با میزان جدایی و بریدگی آن با اید‌آل مطلق و ارائۀ راه حل برای رسیدن به این ایدآل مطلق و تقرب به او به‌عنوان حبل متینی که می‌باید بدان اعتصام جست و از تفرقه پرهیز کرد. (واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا)

عن أبی حمزه عن جعفر علیه‌السلام قال له رجل: کیف سمیت الجمعه؟

قال: « ان الله – عزوجل- جمع فیها خلقه لولایه محمد و وصیه فی المیثاق فسماه یوم الجمعه فیه خلقه».

ابی حمزه گوید: مردی به امام باقر(ع) عرض کرد: «چگونه است که روز جمعه «جمعه» نامیده شد آن حضرت فرمود: خدای عزوجل- در آن روز خلق خویش را جهت گرفتن پیمان برای ولایت حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم- و وصیش (علی علیه‌السلام) جمع نمود و سپس به‌ خاطر گرد‌آمدن مخلوقاتش در آن روز آن را جمعه نامگذاری کرد.» [1]

الجمعه (به ضم المیم و السکون) لغتان للیوم المعهود و انما سمی به اجتماع الناس فیه للصلوه و فیه لغه ثالثه علی حکاه الطبرسی فی المجمع عن الغراء و هی: الجمعه لضحکه و همزه و فی المقرب: ان الجمعه اسم للاجتماع کما أن الغرقه اسم للافتراق. [2]

جمعه به (ضمم میم و نیز به سکون آن) واژه‌ای برای روز مورد نظر (هفتمین روز هفته) می‌باشد، و به این دلیل جمعه نامیده شده که مردم برای نماز در این روز گردهم می‌آیند. و همچنانکه مرحوم طبرسی در مجمع‌البیان از «غراء» نقل نموده واژۀ سومی هم در مورد آن وجود دارد و آن جمعه بر وزن ضحکه و نعمزه است.

در کتاب مقرب آمده است که: جمعه اسم مصدر است برای اجتماع، همان‌گونه که فرقه اسم مصدر برای افتراق می‌باشد.

 

نگاهی کوتاه به مضمون سورۀ جمعه

سورۀ جمعه، شصت و سومین سورۀ قرآن و مشتمل بر یازده آیه و مدنی است. مدنی بودن سوره، خود گواهی بر اهمیت موضوع آن در ادارۀ امور عمومی جامعۀ اسلامی می‌باشد.

آیۀ نخست سوره چنین است: «یسبح لله ما فی السموات و ما فی‌الارض الملک القدوس العزیز الحکیم (1)

هرچه در آسمانها و زمین است، همه به تسبیح خدا مشغول‌اند که پادشاهی، بسیار منزه و عزیز و حکیم است».

آیه اشاره دارد به اینکه، خداوند هدف و مقصد تمام موجودات و کائنات است و همه در جهت او شناورند (تسبیح به معنای شناور شدن هم هست).

در آیۀ دوم سوره چنین آمده است:

« هو الذی بعث فی‌الامیین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین (2)

اوست که از میان امی‌ها پیامبری را مبعوث کرد تا برایشان آیات او را تلاوت کند و کتاب و حکمت را بدیشان تعلیم دهد که پیش از این به تحقیق در ضلالت و گمراهی به سر می‌بردند».

آیه اشاره دارد به اینکه، هدف از بعثت پیامبر، تلاوت آیات الهی و تزکیۀ مردم و آموختن کتاب و حکمت به ایشان است تا ایشان از ضلالت و گمراهی به‌در آیند. در واقع، توجه به ارتباط دو آیه نشان می‌دهد که هدف از بعثت، تلاش به خداگونه شدن انسان (فراگیری حکمت) از طریق برنامه و نظامی است که در قرآن ارائه شده‌است.

در آیۀ سوم سوره چنین آمده است:

« و آخرین منهم لما یلحقوا بهم و هو العزیز الحکیم (3)

و قوم دیگر نیز چون بدیشان بپیوندد، ایشان را هدایت فرماید و او عزیز و حکیم است.»

آیه اشاره دارد به اینکه هدایت، خاص قوم عرب و زمان پیامبر نیست و در همۀ زمانها و مکانها معتبر است.

در آیۀ چهارم سوره چنین آمده است:

«ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء و الله ذوالفضل العظیم (4)

این فضل خداست که هر که را بخواهد میدهد و خدا صاحب فضل عظیمی است».

آیه اشاره دارد به اینکه، فضل خدا به هر کس که او بخواهد تعلق می‌گیرد.

در آیۀ پنجم سوره چنین آمده است:

«مثل الذین حملوا التوریه ثم لم یحملوها کمثل الحمار یحمل اسفاراً بئس مثلُ القوم الذین کذبوا بایات الله و الله لایهدی القوم الظالمین (5)

مثل آنان که تحمل علم تورات را کرده‌اند اما بدان عمل نمی‌کنند، همچون خری است که کتابی را حمل می‌کند. چه بد است مثل قومی که آیات خدا را تکذیب کردند و خدا قوم ظالمین را هدایت نمی‌کند.»

آیه اشاره دارد به اینکه داشتن کتاب خدا و عمل نکردن بدان، یعنی تکذیب آیات الهی و چنین کسانی مشمول هدایت نمی‌شوند. ارتباط آیه با آیۀ سوم این است که شاءالله (خواست خدا) به کسانی تعلق می‌گیرد که آیات او را به کار ببندند تا هدایت شوند.

آیات 6 و 7 و 8 سوره، انتقاد از یهودان (به‌عنوان مثال) است و اثبات اینکه ایشان واقعاً به آیات الهی ایمان نیاورده‌اند و در نتیجه، از ضلالت و گمراهی به‌در نیامده‌اند و سپس در آیۀ 8 چنین آمده است:

« یا ایها الذین آمنوا اذا نودیِ للصلوة من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکر الله و ذروالبیع ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون (5)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چون در روز جمعه برای نماز ندا در داده می‌شود، به سوی ذکر خدا بشتابید و بیع را رها کنید. اگر بدانید این برای شما بهتر است».

آیه اشاره دارد به اینکه، در روز جمعه نماز را به‌طور جمعی برپا دارید و به ذکر خدا بشتابید و تجارت را رها کنید. در واقع، برطبق آیه، روز جمعه و نماز آن، محلی است برای همساز شدن با سمت و سوی هستی (آیۀ اول) بر طبق آنچه که پیامبر از جانب خدا تلاوت کرده است (آیۀ دوم) و بهره‌وری از فضل و خواست الهی (آیۀ سوم و چهارم) و تمرین و محلی برای به‌عمل آوردن آیات خدا (آیۀ پنجم) و یافتن ایمان واقعی بدان (آیات ششم و هفتم و هشتم).

در آیۀ 10 سوره چنین آمده است:

«فاذا قضیت الصلوة فانتشروا فی الارض و اتبعوا من فضل الله و اذکروا الله کثیراً لعلکم تفلحون (10)

پس چون نماز به پایان رسید، در زمین منتشر شوید و از فضل و کرم خدا روزی طلبید و خدا را بسیار یاد آورید، باشد تا رستگار شوید».

آیه اشاره دارد که پس از نماز باز بر سر کارهای خود برگردید اما این بار با توشه‌ای جدید، یعنی فضل و کرم الهی و شیوه‌ای جدید، یعنی همواره خدا را به‌عنوان مقصد اصلی در نظر داشتن و رسیدن به رستگاری (یعنی رسیدن به خدا)،در واقع، در این آیه، حاصل و نتیجۀ اقدام به نماز یعنی توصیۀ آیۀ قبل، ارائه می‌شود.

و سرانجام در آیۀ 11 سوره چنین آمده است:

« و اذا راواتجارة اولهواً انفضوا الیها و ترکوک قائما قل ما عندالله خیر من اللهو و من التجاره و الله خیر الرازقین (11)

و چون تجارت یا بازیچه‌ای ببینید بدان شتابید و تو را بر پا ترک کنند. بگو آنچه که نزد خداست نیکوتر است از کار بیهوده و تجارت و خدا بهترین روزی‌دهندگان است».

آیه اشاره دارد به اینکه، عده‌‌ای به ضرورت نمازجمعه واقف نیستند و بازیچه‌ها و تجارت را بر آن ترجیح می‌دهند. اما ایشان می‌دانند که ارتباط گرفتن با خدا و باز کردن افقهای دید به سوی او، بسی بهتر امکان کار و تجارت در روزهای دیگر را فراهم می‌کند. در واقع، در این آیه از کسانی که نقش مؤثر نماز روز جمعه را در بهبودی شرایط زیستی فرد و جامعه نادیده می‌گیرند، مورد انتقاد قرار می‌دهند و تأکید مجددی است بر صحت توصیه‌های آیات قبل. اکنون با توجه به برداشت‌های ارائه‌شده از آیات، می‌توان جایگاه نماز جمعه را در قرآن چنین بیان داشت:

 

ª نماز جمعه، محلی است برای ذکر خدا و فرصتی برای تمرین ارتباط با او (آیۀ 9)

ª تا فرد و جمع، به ایمان واقعی و مقام اولیا خدا شدن برسند (آیات 6و 7 و 8)

ª و آیات خدا را واقعاً عمل کنند و از فضل خدا بهره گیرند و به نتایج بعثت پیامبر که خروج از گمراهی و فراگیری حکمت و کتاب است بدست یابند (آیات 2 و 3 و 4 و 5)

ª و در جریان صیرورت و تسبیح همۀ جهان به سمت خدا قرار گیرند و آن را بفهمند و آنها نیز به عزت و حکمت الهی تقرب جویند (آیۀ 1)

ª پس، بتوانند به رستگاری که نهایت صیرورت و تسبیح همۀ آفریدگانند دست یابند و از خوان روزی الهی بهره برند[3] (آیۀ 10 و 11).

بدین‌سان، جایگاه عظیم و گرامی روز جمعه برای یکی شدن انسان با خود جامعه و جهان هستی از طریق یکی شدن او با مقصد هستی یعنی خدا، مبیین می‌گردد. در واقع، هدف ادارۀ امور عمومی در اسلام همین یگانگی است و نماز جمعه، یکی از ارکان مهم برای تحقق این هدف است.

 

چگونگی برگزاری نماز جمعه

نمازگزاران باید، به نیت ذکر خدا و تقرب به پیشگاه پروردگار و در کمال پاکیزگی و با لباس مرتب و مناسب و حتی معطر به صفوف متشکل نمازگزاران بپیوندند. در جریان ایراد خطبه‌ها نیز ضروری است که نماز‌گزاران با دقت و توجه و حفظ سکوت و آرامش، به خطبه‌ها گوش فرا دهند و از صحبت کردن، خوردن، آشامیدن، مطالعه کردن، چرخش به اطراف و حرکات اضافی بپرهیزند.

رعایت نظم و ترتیب و شانه به ‌شانه بودن نمازگزاران، بر ابعاد روحانی و معنوی نمازجمعه می‌افزاید. ضمناً شکوه و عظمت، روح وحدت و یکپارچگی امت اسلامی در این مراسم بزرگ عبادی و سیاسی و نظامی، بهتر نمایان می‌شود. [4]

 

نماز جمعه به‌عنوان یک نهاد فراگیر اجتماعی در جامعۀ اسلامی

و شاخصهای بارز آن

در جامعه‌شناسی، نهاد اجتماعی، مبین واقعیتی است که در جامعه، ساخته شده است یا استقرار یافته است. نهادها، صور یا شرایط استقرار پدیده‌ها هستند. نهاد اجتماعی در طول تاریخ ما مستقر و با دوام است. نهادها مقاوم هستند و به‌‌تدریج و آرام تغییر می‌کنند و در مقابل جریانهای مختلف به‌مراتب بیشتر از ساختهای گروهی مقاوم‌اند. نهادها دارای نشانه‌هایی هستند که این نشانه‌ها پیوستگی و دوام میان خود را حفظ می‌کنند.

وقتی رفتار یا پدیده‌ای سازمان یابد، دارای اصول شود و مستقر و با ثبات گردد و نقشها و کارکردهای آن مشخص شوند،انسانها به نهادی‌کردن آن رفتارها، مبادرت ورزیده‌اند.

در فرهنگ اصطلاحات جامعه‌شناسی رویتر Roetr ، تعریف زیر برای نهاد آمده است: «نظام متشکل شیوه‌های عمل و نقشهای اجتماعی مبتنی بر یک یا مجموعه‌ای از ارزشها و دستگاه تنظیم و اجرا و ادارۀ مقررات.»

سامنر [5] ، نهاد را یک مفهوم به‌علاوه یک ساخت می‌داند. منظور وی از این تعریف آن است که نهاد فقط شامل انگاره مقبول بودن یک فعالیت برای برآوردن حاجات بشری نیست، بلکه انگاره سازمانی برای انجام آن فعالیت را نیز دربر می‌گیرد. [6]

با توجه به تعاریف ارائه‌شده در خصوص نهاد و مباحث مطروحه در خطبه‌های نماز جمعه و شکل و شیوۀ خاص اجزای نماز جمعه، می‌‌توانیم گفت که نماز جمعه، یک نهاد خاص اجتماعی است. برای انجام این فریضه، تقسیم کار نیز بین قسمتهای مختلف [7] (شورای سیاستگذاری ائمۀ جمعه، ستاد نماز جمعه، دفاتر ائمۀ جمعه، بلندگو، مؤذن) وجود دارد. هر یک از این قسمتها دارای نقش خاصی هستند.

شرایط خاصی برای فرد که به امامت جمعه منصوب می‌گردد، در نظر گرفته می‌شود. خطبه‌ها دارای کارکرد (فونکسیون) اجرایی- حمایتی هستند و نهاد نماز جمعه، هم مظهر قدرت است و هم پشتیبان است. پیامها و دستورالعمل‌ها مشخص‌اند و هفته‌ای یک‌بار در سراسر کشور برگزار می‌گردد.

 

بنابراین، شاخصهای بارز این نهاد را می‌توان به شرح ذیل طبقه‌بندی کرد:

·         نماز جمعه دارای ساخت دایم است.

·         نماز جمعه دارای انگارۀ دایم است.

·         نماز جمعه دارای کارکرد اساسی است. (اجرایی – سیاسی)

·         نماز جمعه دارای روابط و مناسبات پایدار است.

·         نماز جمعه هم مستقل است و هم به نوعی با نهادهای دیگر مرتبط است.

اصول اساسی خطبه‌های نماز جمعه

امام خمینی (ره) در خصوص اصول اساسی خطبه‌های نماز جمعه، چنین می‌فرمایند:

«آنچه ما تصور می‌کنیم باید در خطبه‌ها جزو اصول باشد، چند چیز است که من بعضی از آنها را عرض می‌کنم. آقایان باید در نماز جمعه‌ها دولت را پشتیبانی کنند. امیدوارم نماز جمعه‌‌ها با قدرت هرچه بیشتر انجام شود».[8]

 

1- توصیه به تقوا

در درجۀ اول، تقوا، ذکر و توجه به خداست. واقعاً بایستی خطبۀ نماز، مردم را به یاد خدا بیندازد. نصیحت در خطبه‌ها یک چیز لازم است. البته تبیین و توجیه مسلمانان و بیان فلسفه احکام و عقاید خوب است، اما هیچ‌کدام موعظه را نمی‌کند و جای این را نمی‌گیرد که انسان به مردم بگوید: «مردم از خدا بترسید، تقوای خدا را پیشه کنید، گناه نکنید، فریب شیطان را نخورید . ... لذا شما می‌بینید که در خطبه‌هایی که از نبی اکرم (ص) و امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است همین معانی است، مثل اینکه: «از آتش دوزخ بترسید، به نعم الهی در بهشت رغبت پیدا کنید، دروغ نگویید، غیبت نکنید، فتنه‌انگیزی نکنید. فاشگری نکنید و دلها را به هم بد نکنید.» این نصایح، مهم است البته اگر یک روایت اخلاقی هم خوانده و بیان بشود، خوب است و چه بهتر که چیزی هم از بیان معصوم (ع) به گوش مردم برسد. خطبه‌ها را نباید از این چیزها هر چند به مقدار کم خالی گذاشت.

[ امام خمینی، رهنمودها]

 

2- ایجاد روح امید

دومین چیزی که باید حتماً در خطبه‌ها باشد، دمیدن روح امید و آرامش و سکون در مردم است. خطبه‌ای که مردم را ناامید می‌کند، چه نا امید از رحمت الهی و چه نا امید از آیندۀ کشور، خطبه بدی است.

 

3- تشویق به همکاری و وجدان کاری

نکتۀ دیگری که باید در خطبه‌های نماز جمعه باشد، تشویق مردم به همکاری با دولت و با یکدیگر و کمک به امور عمومی کشور و همان وجدان کاری است.

نکته دیگری که در مجموع باید در خطبه‌ها منعکس باشد عبارت است از روح نظم، انتظام و انضباط در مردم، نظم‌پذیری، فرمان‌برداری از نظام و مرکزیت نظام و همکاری با مسؤولین کشور. [9]

 

نماز جمعه از دیدگاه فقهی

از بررسی تحلیلی سیر نگارش رساله‌های نماز جمعه چنین استنباط می‌شود که زمانی بحث از نماز جمعه بسیار جدی بوده‌است و فقها با شور و حرارت زیادی دربارۀ  آن به تحقیق و تألیف پرداخته‌اند، به‌طوری که در فاصلۀ سیصد سال، حدود نود رسالۀ مستقل، غیر از مباحثی که در ضمن کتابهای فقهی به‌طور گسترده آمده، در این زمینه نوشته شده است.

اهمیت بحث دربارۀ نماز جمعه به حدی رسیده بود که دربارۀ برخی از مسائل اختلافی آن، از جمله دریافت درست اظهار نظرهای فقهای متقدم و متأخر، طومارهایی تهیه و نزد فقهای برجسته وقت برده می‌شد تا در ذیل آن اعلام نظر نمایند. به عنوان نمونه؛ «بندۀ درگاه شیخ‌علی که از اصرار محقق سبزواری دایر بر اتفاق فقهای متقدم و برخی از متأخرین به وجب عینی نمازجمعه بسیار نگران شده بود؛ متن این طومارها را تنظیم کرده و نزد علمای معروف می‌برد تا نظرشان را در این خصوص در ذیل آن بنویسند. پس برای هر یک فرستاده می‌شد و پس از مطالعه و تعمق نظر، فهمیدۀ خود را مرقوم می‌ساختند تا آنکه در عرض سی چهل روز به اتمام رسیده در پایۀ سریر خلافت سلیمانی به تفصیل خوانده و چون ثبت آنها مثمر فواید است، لهذا در صورت همگی چنانچه هست بدون تغییر تبدیل و نقصان ثبت می‌گردد. «و بالله التوفیق» او پس از درج عین عبارات فقها در طومار، خطاب به علما چنین نوشته است:

«علمای اعلام و فضلا فخام کثرهم الله و فی الأنام، اعلام نمایند که عبارت مستور متن، دلالت صریح بر عینیت وجوب این کلام قایل به وجوب عینی است یا نه؟ بنده درگاه شیخ‌علی» علمای معروف اصفهان هر کدام‌ نظر خود را ضمن چند سطر نوشته و در ذیل آن، نام خود را نیز می‌نوشتند مانند: حسین خوانساری، محمدحسین بروجردی، محمد صالح، علاءالدین محمد، آقا جمال خوانساری، محمدعلی استرآبادی، علی‌بن محمد، محمد سعید طباطبایی، محمد تقی نقیب حسینی، محمدرحیم عقیلی، محمدجعفر، تقی‌الدین، محمد رضوی، محمدباقر، روح‌الامین حسینی، جمال‌الدین حسینی تفرشی.

(نظیر این موضوع در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز به این‌گونه بوده است که نمازگزاران طوماری را جهت تأیید فرمایشات خاص مقام رهبری در زمینۀ مرجعیت، مسائل سیاسی و... در محلهای نماز جمعه امضا نمودند.)

نظری که علمای گذشته داشته‌اند مبنی بر عدم وجوب عینی نماز جمعه است که نود رساله در این زمینه نوشته شده، 47 نسخۀ آن در اثبات وجوب عینی نمازجمعه نوشته شده و بقیه در اثبات وجوب تخییری و تعدادی هم در اثبات عدم وجوب عینی، اعم از اینکه واجب تخییری باشد یا حرام و سیزده رساله نیز به‌طور صریح در اثبات حرمت اقامه نماز جمعه در عصر غیبت نوشته شده‌است.

چنین بر‌می‌آید که نخستین رساله از آن «محقق کرکی» است در اثبات وجوب تخییری نماز جمعه، که در دوران سلطنت شاه طهماسب نوشته شده است و رسالۀ بعدی از شهید ثانی است در اثبات وجوب عینی نمازجمعه در عصر غیبت که ظاهراً باید چهل سال بعد از کتاب کرکی نوشته شده باشد (به‌ نظر بسیاری از ردیه‌نویسان بر این رساله، شهید ثانی اولین فقیهی است که بحث وجوب عینی نمازجمعه را در عصر غیبت پیش کشیده است).

فیض کاشانی از طرفداران نظریۀ شهید ثانی است و معتقد است کسانی که اذن امام را شرط وجوب عینی اقامه نماز جمعه عنوان کرده‌اند، متأثر از  اهل سنت‌اند که نوعاً نمازجمعه را به دستور حکام و تعیین احکام جمعه از طرف آنها برپا می‌داشتند.

از آنجا که مخالفین، وجوب عینی را نوعاً در مقام استدلال برای نظریۀ خود، به مرسوم نبودن اقامۀ نماز جمعه در میان شیعیان استناد کرده‌اند و آن را بهترین دلیل بر عدم وجوب عینی دانسته‌اند؛ اشاره به سابقۀ تاریخی آن لازم به نظر می‌رسد. در واقع اینکه شیخ حسین عبدالصمد، پدر شیخ بهایی، وجوب اقامۀ نماز جمعه را برای دفع تشنیع سنیان لازم دانسته، چنین بر‌می‌آید که اقام نماز در آن زمان در میان شیعیان معمول نبوده است. همچنین از تحلیل قایلین به وجوب عینی، دایر بر اینکه عدم اقامۀ نمازجمعه در میان شیعیان به علت تقیه بوده است و نیز تأکید بر اینکه ائمۀ جمعه، نوعاً از طرف حکام جور تعیین می‌شده‌اند و عادل نبوده‌اند؛ نشانی از آن است که آنها پذیرفته بودند که اقامۀ نماز جمعه در میان شیعیان معمول نبوده است. آنها می‌گفتند شیعیان نمی‌توانستند با توجه به شرط عدالت در ائمۀ جمعه و جماعت، پشت سر ائمۀ جمعه غیر عادل نماز بگذارند و نه خود به‌طور مستقل قادر به اقامۀ آن بوده‌اند. اشکالی که بر این استدلال وارد می‌شود این است که چرا شیعیان در دورانی مانند دوران آل‌بویه و.. که خود صاحب قدرت و حکومت مستقلی بوده‌اند، باز از اقامۀ این نماز سر باز زده‌اند.

قزوینی خود اذن امام معصوم را شرط وجوب اقامۀ نمازجمعه می‌دانست البته او اقامۀ این نماز را بر مبنای وجوب تخییری، روا دانسته است.

در دوران صفویه و پس از آنکه مناصب خاصی برای علمای شیعه پدید آمد و محیط ایران محیط خالصی برای شیعه شد، زمینۀ اقامۀ نماز جمعه به صورت گسترده‌تری فراهم آمد.

دربارۀ اینکه نماز جمعه باید همراه امام برگزار شود؛ روایات چندی نیز وجود داشته است. برخی از علما اقامۀ نماز را به وسیلۀ فقها، به دلیل آنکه مسألۀ مهمتر از آن، یعنی قضاوت، به‌دست آنان سپرده شدهاست کافی دانسته‌اند و حتی بعضی از آنها در این خصوص، هیچ نوع شرطی را نپذیرفته‌اند. ضرورت طرح این مسأله تا آنجا بود که فقها در باب نماز جمعه بحثی نیز دربارۀ اختیارات سیاسی فقیه مطرح کردند و هر کدام عقیده‌ای را انتخاب نمودند و بدین‌وسیله، این فرع فقهی، موقعیت و محل مناسب مختصری برای این‌گونه مباحث برای خود کسب کرد. اولین رساله‌ای که به‌وسیلۀ محقق کرکی نگاشته شد و در آن وجوب تخییری نمازجمعه به اثبات رسید، رساله‌ای در بحث از ولایت فقیه درآمد. او وجود امام معصوم و یا نایب خاص او را شرط اقامۀ نمازجمعه و در عین  حال وجود نایب عام را نیز برای اقدام به این واجب در عصر غیبت کافی دانست. وی از آنجا که فقها نوعاً در عصر غیبت فتوا به وجوب عینی نداده بودند، اقامۀ آن را با حضور نایب عام براساس واجب تخییری عنوان کرد، تا با اجماع علما دایر بر قول عدم وجوب عینی درگیر نشود. [10]

در عمل از نظریات مطرح شده دربارۀ نمازجمعه در میان فقها، وجوب تخییری طرفداران بیشتری پیدا کرد، زیرا این نظر هم شرط را قبول داشت و هم نیابت فقیه جامع را برای اقامۀ آن کافی می‌دانست.

به‌طور خلاصه باید گفت: نماز جمعه در زمان حضور امام معصوم واجب عینی است، اما در زمان غیبت او بنا به فتوای عده‌ای از فقها، واجب تخییری است، یعنی نمازگزار مختار است که آن را بخواند یا نماز ظهر را .

 

محل استقرار مساجد جامع در شهرها

نقش مسجد جامع به‌عنوان مهمترین مرکز دینی، اجتماعی و سیاسی در حیات شهری موجب شد که در بیشتر شهرهای بزرگ و مهم، مسجد جامع در کنار مهمترین راه درون شهری جای گیرد، که غالباً به یک یا دو دروازۀ مهم شهری متصل بود و بازار نیز در داخل آن شکل می‌گرفت.

معمولاً راسته‌های مهم تجاری مانند راستۀ صرافها، زرگرها، بزازان، صحافان و کتابفروشان و همچنین برخی از مراکز مهم آموزشی و گاه حکومتی در نزدیکی مسجد جامع قرار می‌گرفتند و سایر اصناف نیز متناسب با نوع کالایی که عرضه می‌کردند در سایر بخشهای بازار استقرار می‌یافتند. [11]

بازار مهمترین محور ارتباطی، اقتصادی و فرهنگی هر شهر بود و در آن مسجد جامع قرار داشت. نمونه‌های بسیار زیادی از استقرار مسجد جامع در شهر وجود دارد. در قرن چهارم هجری به شهرهایی از جمله غزنین، ایرانشهر، مرو، هرات، همدان، شوشتر، اصفهان و شیراز می‌توان اشاره کرد که مسجد جامع آنها در بازار شهر، جای داشته است.

اکنون نیز در بسیاری از شهرهای تاریخی کشور، مانند تهران، اصفهان، شیراز، قم، قزوین و یزد مساجد جامع در بازارها قرار دارند. استقرار مسجد جامع در مرکز شهر، به‌خصوص در شهرهای بزرگ از اهمیتی بسیار برخوردار بوده است. چنانکه اگر به‌دلایل توسعه‌های بی‌ضابطه و یا هر دلیل دیگری، مرکز ثقل شهر، تغییر می‌کرد، برای انتقال مرکز ثقل به محل جدید ضروری بود که مسجد جامعی در کنار این مرکز ثقل، ساخته شود. از جمله، مجموع بازار و میدان کهنه اصفهان تا پیش از زمان شاه عباس، مرکز ثقل شهر بود. اما پس از آنکه شاه‌عباس شهر را توسعه داد، میدان نقش‌جهان را به‌عنوان مرکز ثقل جدید مرکز شهر احداث کرد. او برای اعتبار بخشیدن به این فضای جدید و جلب هرچه بیشتر مردم و مراکز مهم شهری به این مرکز ثقل، بازار قدیم را تا میدان توسعه داد و یک مسجد جامع جدید به‌نام مسجدشاه در ضلع جنوبی میدان ساخت. قصد او از این کار این بود که فعالیتهای مسجد جامع قدیمی را به مسجد جامع جدید انتقال دهد. [12]

در تهران نیز تا پیش از دورۀ حکومت فتحعلی شاه قاجار، مسجد جامع قدیم که در بخش شرقی بازار و نزدیک بازار بین‌الحرمین قرار داشت، مهمترین مرکز مذهبی شهر بود. اما در دورۀ فتحعلی‌شاه و پس از توسعۀ شهری، وی مسجد جامع جدیدی (مسجد امام) در مکانی نزدیک به مرکز ثقل جدید، که حوالی سبزه‌میدان و میدان ارک بود، ساخت و مراسم نماز را به آنجا انتقال داد. [13]

 

نقش عبادی نماز جمعه

نمازجمعه با ارزشهای چند بعدی که در خود دارد زمینه‌های لازم برای دور نگهداشتن نمازگزاران و به‌طور کلی افراد جامعه از مفاسد و منکرات و فحشا آماده ساخته، و تقوا و پرهیزکاری را در آنان تقویت می‌کند. احتساب نمازجمعه همراه با دو خطبۀ آن به‌جای نماز‌ظهر نشانۀ منزلت و مقام عبادی این مراسم در پیشگاه پروردگار است.

پیامبر- صلی‌الله علیه و آله- از مردم می‌خواستند تا با سیاستهای تشویقی، اهمیت روز جمعه را به فرزندانشان یادآوری کنند.

عن‌النبی- صل الله علیه و آله- قال: «اشتروا لصبیانکم اللحم وذکروهم یوم الجمعه»[14] از سوی دیگر شرکت‌کنندگان در نمازجمعه باید هوشیارانه به خطبه‌های نمازجمعه گوش فرا داده، با استماع خطبه‌ها، با مصالح دین و دنیای خود آشنا شوند.

« انما جعلت الخطبه یوم‌الجمعه، کأن الجمعه مشهد عام فاراد ان یکون الا‌أمر سبب الی موعطتهم و ترغیبهم فی‌الطاعه و ترهبیهم من المعصیه و توفیقهم علی ما اراد من مصلحه دینهم و دیناهم و بخبرهم بما ورود علیهم من الافاق التی لهم فیها المضره و المنفعه»[15]

مسؤولان باید زندانیان را نیز به نمازجمعه بیاورند تا آنان هم از برکات نمازجمعه بهره گرفته، اصلاح شوند.

«ان علیا»-علیه‌السلام- کان بخرح اهل السبحون من الحبس فی دین اوتهمه الی الجمعه فیشهدونها»[16]

در اینجا به بیان دیگر نقشها و ابعاد گوناگون خطبه‌های نمازجمعه می‌پردازیم:

 

الف- نقش ارتباطی خطبه‌ها

در زمان حاضر 90 درصد اطلاعاتی که از طریق وسایل ارتباط جمعی به اقصی نقاط جهان پخش می‌شود، توسط وسایل ارتباطی غرب، ساخته و پرداخته و به جهان عرضه می‌شوند. به گفتۀ دست‌اندرکاران ارتباطی، در حال حاضر اطلاعات، به صورت کالا درآمده است و از طریق ماهواره مبادله می‌شود. به‌موجب تحقیقی که در سال 1977 در 91 کشور در حال توسعه به‌عمل آمده است، معلوم شد که بین 30 تا 70 درصد برنامه‌های تلویزیونی که برای شبکه‌های تلویزیونی آمریکا به‌طور متوسط، 200 دلار هزینه دربر دارد، با مبلغی به میزان 2000 دلار به کشورهای در حال توسعه فروخته می‌شود. امروزه ارتباط را به‌ صورت کالای تجاری، خرید و فروش می‌کنند.

از دستاوردهای انقلاب اسلامی است که پس از گذشت 1400 سال، مجدداً مسجد، منبر و نمازجمعه، نقش اصلی و دوبارۀ خود را بازیافته‌اند و به عنوان وسایل ارتباطی مردمی به کار می‌روند تا پیامهای ارتباطی را در شبکۀ وسیعی در میان اقشار مختلف منتشر کنند.

پیام ارتباطی نمازهای‌ جمعه ، انعکاس تحولات مستمر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه‌اند. این پیامها از طریق این رسانۀ ارتباطی پخش می‌شوند و این رسانه برخوردی فعال و پویا با مسائل جامعه و حرکتهای سیاسی و فرهنگی داخل از یک‌سو و حرکتهای بین‌المللی از سوی دیگر دارد.

علاوه بر این برای بسیاری از شرکت‌کنندگان در این مراسم، پاره‌ای از پیامهای منعکس در نمازجمعه هم صورت اطلاع رسانی جاری (خبر) و هم صورت انتشار (خبرتازه) دارند، یعنی پیامهای منعکس در نمازجمعه، هم خبر و هم انتشار خبر تازه‌اند.

پیامهای نمازجمعه، به دلیل و بُعد غنی اطلاع‌رسانی جاری آنها (برای انتقال اندیشه‌های خاص به‌منظور ایجاد همبستگی در میان مردم) دقیقاً برخورد پویا با مسائل جامعه دارند. این پیامها وقتی پای به درون رسانه‌های مکتوب (مطبوعات) می‌گذارند ارتباط را از قید و بند محدودیت‌های زمانی و مکانی رها می‌سازند.

در خطبه‌های نمازجمعه، بعضاً اخبار منتشر نشده به عنوان خبر به اطلاع نمازگزاران رسانده می‌شود و بعضاً حقایق از زبان مسؤولین، در نمازجمعه مطرح می‌شود، از جمله خبر «فتح فاو» که برای اولین‌بار در خطبۀ نمازجمعه مطرح شد و خبری تازه بود.

در طی هشت‌سال دفاع مقدس، هر برنامه‌ای که لازم بود به فوریت در سطح کشور اجرا شود و یا جنبۀ اطلاع‌رسانی داشت، پس از ابلاغ به ستاد نمازجمعه و در خطبه‌ها مطرح می‌شد. مردم نمازگزار که ترکیبی از جمعیت اداری، نظامی، بازاری، روحانی، دانشجو، دانش‌آموز و ... بودند همگی در صورت ضرورت برای جنگ با دشمن بسیج می‌شدند.

خطبه‌های دوران دفاع مقدس، همچنین سلاحی بودند که در میدانهای اعتقادی، فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی نیز نقش اساسی داشتند. پیامبر (ص) نیز برای جهاد با زبان در جنگ تبلیغاتی و جنگ سرد، به اندازۀ جهاد با سلاحهای سرد و گرم در میدانهای نبرد، ارزش قائل است. [17]

همان‌طور که حضرت علی (ع) می‌فرمایند: خطبه واقعاً بّر است. «رب کلام انفذ من سهام» (میزان‌الحکمه ج 8) چه بسا کلامی که تأثیرش در شنونده از تیرهای بران افزون‌تر است. و یا در جای دیگر می‌فرمایند: «ربما قول انفذ من صول» (میزان‌الحکمه ج 8) یعنی: چه بسا سخنی که کارایی آن در نبرد با دشمن از حملۀ نظامی بیشتر است.

در دوران دفاع مقدس، خطبه‌های نمازجمعه یکی از ابزارهای قوی مدیریت نظام جمهوری اسلامی بود و چون حاکم و ولی فقیه نیز فرماندهی کل قوای نظامی را برعهده داشت، رسایی سخن و نفوذ کلام ائمه جمعه (نمایندگان ولی فقیه) عامل بسیار مؤثر و موفقی در تضعیف روحیۀ دشمن و تقویت باورهای رزمندگان اسلام بود. و همین، دلیل آن بود که دشمن بعثی با تلاش زیادی سعی داشت مردم را از حضور در میادین جمعه به ‌وحشت اندازد و حتی کاری کرد که به مجروح شدن چند نفر از نمازگزاران نیز انجامید، اما صفهای نماز جمعه همچنان فشرده و با استقامت باقی ماندند.

 

ب- نقش خطبه‌ها در مشارکت اجتماعی

نمازجمعه در تاریخ اسلام، مرکز تصمیم‌گیریهای اجتماعی در امور مهم جامعه، نظیر جنگ و لشکرکشی و بسیج عمومی برای کارهای عام‌المنفعه بوده است و نیز کانونی برای بسیح نیروها در جهت مقابله با خطراتی که مسلمانان را تهدید می‌نمود.

در طول هشت‌سال دفاع مقدس، نظام جمهوری اسلامی از طریق نمازجمعه، در مقام یکی از ارکان مهم حکومت، توانست به ‌صورت یک زیرساخت قوی در جامعه، در مردم قدرت ایجاد نماید و با بیرون آوردن مردم و همچنین نسل جوان از انزوای سیاسی، اجتماعی و با تقویت اعتقادات دینی و محکم نمودن باورهای آنها یک شبکه ارتباطی وسیع را در جامع ایجاد و اقشار مختلف را به هم نزدیک نماید. خطبه‌های نمازجمعه توانست وجدان اجتماعی جوانان را برانگیزاند و توجه همگان را به حضور در جبهه‌ها سوق دهد.

در هر جمعه، امت نمازگزار در حد توان خود، پول و جواهرات و دیگر اجناس مورد نیاز جبهه‌ها را با جایگاههای تعیین‌شده در نمازجمعه تحویل می‌دادند. علاوه بر کمکهای نقدی و غیرنقدی در هر جمعه کانتینرهایی که در محل نمازجمعه بودند به ‌عنوان ایستگاه سیار برای جمع‌آوری خون برای رزمندگان عمل می‌کردند و در کنار آنها صفهای طولانی به‌وجود می‌آمد. اعطای خون، خود از کمکهای مالی، ارزش بسیار بیشتری داشت، زیرا از آن طریق نمازگزاران حیات خود را نثار رزمندگان و مجروحان جبهه‌ها می‌کردند.

یک خبرنگار خارجی به نام حمزه قائدی در مجلۀ فرانسوی ژون‌، مورخ: ششم اکتبر سال 1982 چنین گفته است:

«قبل از آمدن به ایران از رسانه‌های گروهی غرب شنیده بودم جمهوری اسلامی ایران برای اینکه خون مورد نیاز رزمندگان را تهیه کند از زندانیهایی که محکوم به اعدام هستند، خون می‌گیرد. موقعی که وارد ایران شدم این مسأله را پیگیری کردم و پس از آنکه در یکی از نمازهای جمعه تهران، مستقیماً حاضر شدم، موضعی توجه مرا به خود جلب کرد و آن وجود صفهای طولانی بود. از همراهان، علت تشکیل این صفها را جویا شدم. ایشان گفتند: مردم برای اهدای خون به رزمندگان در صف ایستاده‌اند. از این موضوع، تعجب کردم و برای اینکه مطمئن شوم، خود شخصاً وارد صف شدم و به اهداث خون خود اظهار تمایل کردم. پس از آنکه نوبت به من رسید با موضوع جالب‌تری مواجه شدم. وقتی که مرا برای گرفتن خون، معاینه کردند، به من گفتند: چون شما ضعیف هستی و فشار خون شما پایین است نمی‌توانی خون اهدا کنی. پس خودم را معرفی کردم و از آنها توضیح خواستم. آنها گفتند: داوطلب اهدای خون، کم نداریم، عرضه خون بیش از توان نگهداری ماست و ما بعضاً از داوطلبان می‌خواهیم که خون را در بدنهای خود ذخیره کنند و در صورت لزوم و پس از اعلام سازمان خون، به ما مراجعه کنند.» [18] در اینجا، برای شاهدی بر مدعا، آمار یک ساله اهدای خون به رزمندگان و کمکهای نقدی و جنسی مردم به جبهه‌ها را ارائه می‌کنیم.

 

1- آمار اهدای خون نمازگزاران جمعۀ تهران 1/7/62 لغایت 1/7/63

برادران                                6620            نفر

خواهران                              5528            نفر

جمعاً                                  12148          نفر

مقدار هدیه                           5446600       سیسی

معادل                                 546              لیتر

در هر جمعه، به طور متوسط      105              لیتر

 

2-  ضمناً از آبان 59 لغایت خرداد 1365، میزان اهدای خون از سوی نمازگزاران در نمازجمعه تهران به شرح ذیل بوده است:

خواهران و بردادران                  54862          نفر

میزان خون اهدایی                 24688000     سیسی

معادل                                 24688          لیتر

 

 

3- میزان کمکهای نقدی و غیرنقدی (اشیا و زیورآلات) از تاریخ 16/8/59 لغایت خرداد 1365

وجوه نقد                                       1800100000 ریال

طلا                                    65                کیلو

نقره                                   102              کیلو

اجناس مختلف مورد نیاز جبهه    781              کامیون 

 

لازم به ذکر است که نیمی از وجوه دریافتی به حساب 3355 مربوط به جبهه و نیمی دیگر به حساب 4444 بازسازی خرمشهر واریز می‌گردید. اجناس نیز در اختیار واحد تدارکات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار داده می‌شود.

عموماً رزمندگان قبل از اعزام به جبهه مشتاق آن بودند که در جایگاههای نمازجمعه حاضر شده و پس از انجام فریضۀ نمازجمعه و بیعت با فرماندهی کل قوا از آن محل به جبهه اعزام شوند.

در اینجا به ذکر چند مورد اعزام که از طریق نمازجمعه تهران، صورت گرفته است، می‌پردازیم:

جمعه 3/10/61                      5000            نیروی بسیج

جمعه 15/11/61                             3000            نیروی بسیج

جمعه 31/4/62                     1400            از پاسداران انقلاب اسلامی

جمعه 3/7/66             بیش از 3000[19]                   نفر

 

ج- نقش سیاسی خطبه‌ها

در خطبه‌های دوم نمازجمعه، امام جمعه دربارۀ مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و دیگر امور جاری در سطح منطقه، کشور و جهان صحبت می‌کند. نمازجمعه، به‌دلیل شکل‌ برگزاری خاص آن و شرایط شرکت‌کنندگان و آثار و پیامدهایی که می‌تواند در داخل و خارج از کشور داشته باشد، به منزلۀ یک حرکت وسیع سیاسی، دارای جلوۀ خاصی است.

در طی هشت سال دفاع مقدس، نه تنها ائمۀ جمعه، بلکه فرماندهان و مسؤولان نظام در سخنرانیهای پیش از خطبه، با تشریح مواضع حکومت در پهنۀ سیاست بین‌المللی و معرفی رژیمهایی که به عراق کمکهای تسلیحاتی و انسانی می‌نمودند، توطئۀ کشورهای استعمارگر در این جنگ را آشکار می‌کردند.

در سال 67، و در گزارش مصوری که از تلویزیون آلمان از نمازجمعۀ تهران به نمایش می‌گذارد، گزارشگر چنین اظهار می‌کند: «نمازجمعه در تهران تبدیل به مهمترین تریبون سیاسی کشور شده است. تقریباً هیچ کشور دیگری در دنیا نیست که بتواند چنین انبوهی از مردم را هفته‌ای یک‌بار به حرکت درآورد. امام جمعه، به‌هنگام ایراد خطبه، به سلاح تکیه می‌کند و آن را سمبل و نشانه‌ای از اتحاد مذهب و سیاست در دین اسلام می‌داند». در این گزارش، هجوم مردم برای ورود به دانشگاه تهران برای برپایی نمازجمعه و نیز شعارهایی که در طول نماز داده می‌شود، نشان داده می‌شود. و همچنین به کمکهای مردم در تقویت جبهه‌های جنگ، اشاره شد و با نشان‌دادن تعدادی از میزهای دریافت کمک، حضور فعال نمازگزارن و حمایت از جبهه‌های نبرد به تصویر کشیده می‌شود. [20]

همچنین لازم به ذکر است که مسؤولات سیاسی نظام نیز در طول جنگ و از طریق سخنرانیهای پیش از خطبه، به تحلیل جریانهای سیاسی منطقه و جهان می‌پرداختند و اذهان نماز‌گزاران را در خصوص این جریانها روشن می‌کردند. از جمله در این مورد می‌توان از سخنان وزیر محترم امور خارجه در سخنان پیش از خطبۀ روز 23/11/66 نام برد که در خصوص خروج نیروهای شوروی از افغانستان و سیاستهای نظام جمهوری اسلامی ایران در مورد جنگ سخن گفتند و با سخنرانی پیش از خطبۀ روز 7/12/66 که توسط قائم مقام وزارت امور خارجه و در خصوص تحلیل سیاسی مسائل منطقه و جنگ، صورت گرفت. [21]

 

د- نقش تربیتی، رفتاری و روانی خطبه‌ها

امام خمینی در بیاناتی دربارۀ آثار تربیتی نمازجمعه، می‌فرمایند:

«این نماز جمعه که در همه جا هست شما ببینید چه برکتی است. مردم را مهیا می‌کند، مردم را بیدار می‌کند».

اهمیت خطبه‌های نمازجمعه از بُعد تربیتی و رفتاری به حدی است که در صدر اسلام حتی زندانیان را با مراقبت به نمازجمعه می‌آوردند و پس از برگزاری نماز، دوباره به زندان برمی‌گرداندند زیرا در اسلام این حق زندانیان است که خطبه‌های نمازجمعه را بشنوند و از مسائل اجتماعی و سیاسی آگاه شوند. این اقدام به دلیل آن انجام می‌شد که شاید باعث تغییر رفتار در آنها گردد.  [ امروز هم در جمهوری اسلامی عمل می‌شود و بویژه در دوران دفاع مقدس به ‌صورت وسیع انجام می‌گرفت]

نمازجمعه محل برخورد و تماس و ارتباط متقابل افراد و محل برای بیرون کشیدن آنان از انزوا و انفصال و کناره‌گیری است، نمازجمعه، موجد هماهنگی، وحدت فکری و توافق اخلاقی در جامعه است. وقتی امام جمعه مردم را به ‌حضور در جبهه‌ها دعوت می‌کند، در واقع ایشان را به تلاشی جمعی فرا می‌خواند. به ‌همین دلیل هم بیشتر اعزام نیروها به جبهه، از طریق جایگاههای نمازجمعه انجام می‌گرفت. داوطلبان اعزامی پس از برگزاری نمازجمعه از صف نماز به صف جنگ می‌شتافتند و بیعت خود را با فرماندهی کل قوا و ولی فقیه اعلام می‌داشتند و با شکوه و عظمت خاصی به سوی جبهه‌های جنگ حرکت می‌کردند.

از سوی دیگر خطبه‌ها، مردم پشت جبهه را نیز آرامش می‌داد. همان‌طور که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی اشاره می‌فرمایند: «من در آن روزهایی که تشنج و جنگ روانی دشمن در سالهای 59 تا 61 علیه ما در حد اعلا بود، بالعیان مشاهده می‌کردم که یکی از چیزهایی که دلهای مردم را در مقابل آن جنگ روانی که به‌ وسیلۀ گروهکها و غیره و ذالک راه افتاده بود، آرامش می‌داد، همین نمازهای جمعه بود و لذا دشمن، ائمۀ جمعه را نشانه گرفت، چون می‌دید اینها نقش مهمی را در آرامش دلها دارند.[22]

از نظر رفتاری و روانی، حضور ائمۀ جمعه در بعضی از عملیات، نقش بسیار تسکین‌دهنده و نیز پشتیبانی‌کننده‌ای داشت و به رزمندگان نیرو می‌بخشید. افرادی که شهید می‌شدند معمولاً طی هفته به شهرهای خود انتقال داده و پس از برگزاری نمازجمعه، از جایگاههای نماز، مردم ایشان را تشییع می‌نمودند و این خود باعث ایجاد احساس احترام به آن شهید و خانواده شهید و همچنین موجب تقویت روحیۀ انتقام‌جویی از دشمن در بین سایرین می‌شد.

ضمناً سرداران و فرماندهان دفاع مقدس نیز برای روحیه‌دادن به مردم و ایجاد امید و عشق بیشتر به رزمندگان، در اغلب شهرهای بزرگ، به ‌عنوان سخنران پیش از خطبه، برای مردم از جبهه‌ها گزارش می‌دادند. سردار سرلشکر محسن رضائی در روز جمعه 15 اسفند 1359 در یکی از سخنان پیش از خطبه، چنین گفت: «اکنون که برادران ارتشی شما در جبهه‌ها مشغول جنگ هستند، شما مردم باید مثل روز اول از آنها پشتیبانی کنید و نگذارید شما را تضعیف کنند و به شعارهای انحرافی بکشانند.»

 

ر- نقش رزمی (نظامی) خطبه‌های نمازجمعه

خطبه‌های نمازجمعه علاوه بر ارزشهای عبادی و سیاسی که در بطن خود دارد، یک نمایش بزرگ رزمی و بسیج عمومی نیز هست.

اولاً ایراد خطبه‌ها از سوی امام جمعه به ‌صورت ایستاده، نمایانگر ایستادگی و مقاومت و آمادگی همیشگی رهبران و مسؤولان  دولت اسلامی است و این طبعاً به بسیج و تهییج عمومی نیز می‌انجامد.

ثانیاً اتکای امام‌جمعه به سلاح (از هر نوع که موجود باشد)، یادآور این مطلب است که هرگاه سلاح و تجهیزات و قدرت نظامی زیر چتر ایمان و توحید در راه خدا قرار گیرد، می‌تواند کارساز و مفید واقع شود، زیرا تسهیلات پیشرفته و دستگاهها و سلاحهای مدرن نظامی به‌ تنهایی نمی‌توانند کاری از پیش ببرند. مصادیق عینی و بارز این مدعا، مبارزات حق‌طلبانۀ ملتها و انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی عراق بر ایران است.

ثالثاً وجود سلاح در دست امام جمعه از سوی دیگر نشان می‌دهد که مسلمانان باید تجهیزات و امکانات خود را در بالاترین حد استطاعت و توانایی خود جمع‌آوری و سازماندهی کنند و خود را به سلاحهای تدافعی پیشرفته و ساز و برگ جنگی مجهز سازند تا هم دشمنان پی به قدرت حکومت اسلامی برند و از تجاوز و تعدی به ایشان بپرهیزند و هم مسلمانان و حکومت اسلامی نیز آمادۀ دفاع در برابر حملات و نیروهای بیگانه باشند.

رابعاً سیما و شرایط نمازگزاران همانند شرکت‌کنندگان در جهاد است. در واقع، همانهایی که از جهاد معاف هستند، برای شرکت در نمازجمعه نیز الزامی ندارند و این امر خود بیانگر بَُعد رزمی و نظامی این اجتماع پرشکوه است.[23]

«خبرنگار روزنامۀ لوموند در گزارش 16 می 1985 آورده شده است: بسیجیهایی که بین 15 تا 75 سال دارند، قبل از عزیمت به جبهه، حتماً به دانشگاه تهران می‌آیند، تا هم به عبادت بپردازند و هم شکوه و عظمت عزیمت نیروهای رزمنده به میدانهای جنگ با تجاوزگر را به نمایش در‌آورند. نیروهای عازم به جبهه، نوار سرخی به پیشانی بسته‌اند که بر روی آن نوشته شده است «لبیک یا خمینی». در اینجا لازم است اشاره شود که رژیم بعث، در روز جمعه مورخ 21/12/66 جایگاههای نمازجمعه و نمازگزاران بی‌دفاع را به میدان نبرد خود، مبدل کرده بود. این رژیم در روز قبل اعلام نموده بود که فردا به شهرهای تهران، همدان و مراغه حمله خواهد کرد. اما در این شهرها در حالی که چند فروند هواپیمای عراقی در آسمان آنها چرخ می‌خوردند و به فضای آنها تجاوز کرده بودند جمعی از نمازگزاران در حالی که کفن پوشیده بودند، شعار حماسه‌ای "جنگ جنگ تا پیروزی" را سر می‌دادند.

 

نتیجه

خطبه‌های نمازجمعه احیاگر سنتهای اسلام در ایران است که بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به فرمان حضرت امام خمینی (ره) برگزار گردید و در جهت شکل‌گیری و استحکام و انسجام نظام و وحدت در جامعه و بویژه در طول هشت‌سال دفاع مقدس توانست نشان‌‌دهندۀ  حضور یکپارچۀ امت اسلامی و پذیرش مسؤولیت اجتماعی و اعتقادی در جامعه جهت پشتیبانی از مسؤولان نظام در عرصه‌های داخلی و خارجی و خنثی‌کنندۀ توطئه‌ها بر علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی باشد. با فراخوان‌هایی که از طریق این تریبون و توسط ائمۀ جمعه انجام می‌گرفت  مردم به حضور در صحنه‌های مختلف (تعاون اجتماعی، مالی، فرهنگی، حضور در جبهه‌ها...) دعوت می‌شدند. پیامهای این رسانۀ عظیم به دور از هر نوع بوروکراسی و تشریفات اداری برخوردی پویا و فعال و بعضاً سریع با معضلات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، ... کشور دارد.

امروزه مسؤولان و مدیران نظام قادر نخواهند بود همۀ مسائلی را که سازمانها و نهادها به‌طور روزمره با آن روبه‌رو می‌شوند به تنهایی و با سیستم متمرکز حل نمایند، ارجاع مسائل و مشکلات مردم از طریق این تریبون و در میان گذاشتن معضلات با مردم باعث می‌شود که چنانچه امکانات و یا راه‌حلهایی «محلی» برای حل مسأله وجود دارد به کمک مدیر روی آورند زیرا هر چقدر مرجع تصمیم‌گیری به محل پیدایش معضل نزدیکتر باشد آسانتر می‌توان آن را برطرف نمود.

 

منابع مورد استفاده

 

1- اصول کافی. جلد 3، صص 405 و 151.

2- بحار. ج 86، ص 125.

3- الهی قمشه‌ای. قرآن مجید، کتابخانه سنایی.

4- فروزفر، علی مجلۀ سروش، شمارۀ 238، سال 1363.

5- محسنی، منوچهر. مقدمات جامعه‌شناسی عمومی، چاپ هفتم، تهران 1370.

6- امام خمینی . رهنمودها، شورای سیاستگزاری ائمۀ جمعه، 1374.

7- مقام معظم رهبری. رهنمودها، شورای سیاستگزاری ائمۀ جمعه، 1374.

8- سلطان‌زاده، حسین. تأثیر اسلام در ساخت شهر، مجلۀ معماری و شهرسازی، دورۀ پنجم شماره‌های 25و 26

9- سلطان‌زاده، حسن. مقدمه‌ای بر تاریخ شهرنشینی در ایران، 1367.

10- مستدرک الوسائل 6: 99/3

11- علل الشرایع 265/9 ، وسایل الشیعه 39.

12- صحیفۀ نور. ج 18، ص 151.

13- نیکنام، محمدکاظم. نمازجمعه و رسانه‌های خارجی، مرداد 1367.

14- مجلۀ پیام انقلاب. شمارۀ 141، تیرماه 1364.

15- روزنامۀ جمهوری اسلامی. شمارۀ 2530، بهمن 1366

16- با رهبر در سنگر جمعه. شورای سیاستگزاری ائمۀ جمعه، 1374

17- حسینزاده، منصور . نقش نمازجمعه در رشد سیاسی جامعه.

18- اشرف، احمد. نقش سیاسی نمازجمعه، کنفرانس شیعی 1993 آمریکا، فصلنامۀ خاورمیانه، سال اول، شمارۀ 1، تابستان 1373.

19- ضیایی، علی‌اکبر. ویژگیهای خطابه در صدر اسلام، مجلۀ مسجد، شمارۀ هفتم و نهم، 1373.

20- خندان، محسن. دین و ارتباط، مجلۀ مسجد، شمارۀ یازدهم، 1373.

21- فتحی، اصغر، ترجمۀ قاسم هاشمی‌نژاد، منبر یک رسانۀ عمومی در اسلام، مجلۀ مسجد، شمارۀ یازدهم، 1373.

22-افقری، اکبر. نقش خطبه در بسیج سیاسی توده‌ها، روزنامۀ اطلاعات، 7 آبان، ص 6، 1365.

23- مطهری، مرتضی. خطابه و منبر «سخنرانی»، فاقد ناشر و سال انتشار.

24- طباطبایی، علامه. تفسیرالمیزان، جلد 28، ص 173، انتشارات محمدی، 1360

25- شکوری، ابوالفضل. فقه سیاسی اسلام، جلد اول، ص 131.

26- دعوتی، سیدابوالفتح محسن گرگانی. بخش پیرامون نماز، ناشر شناخت معارف اسلامی، چاپ مهر.

27- صحیفۀ نور، جلد 17، صص 53 و 54. مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی. تهران، 1361.

 

پی‌نوشت‌ها


 

1- اصول کافی، جلد 3، ص 405.

2- بحار، ج 86، ص 125.

3- قرآن مجید، ترجمۀ الهی قمشه‌ای، کتابخانه سنایی.

4- فروزفر، علی، مجله سروش، شماره 238.

5. Sammer

6- محسنی، منوچهر. مقدمات جامعه‌شناسی عمومی، چاپ هفتم، ص 42، تهران 1370.

7- شورای سیاستگذاری ائمۀ جمعه شامل: رئیس شورا، قائم مقام، معاونت امور استانها، معاونت امور فرهنگی، معاونت سیاسی و اجتماعی، معاونت بازرسی و شکایات، معاونت گزینش (نقل از مجلۀ ندای جمعه) شمارۀ 2، مرداد و شهریور 1373.

8- امام خمینی (ره)، «رهنمودها» شواری سیاستگذاری ائمۀ جمعه، 74.

9- مقام معظم رهبری، «رهنمودها» شورای سیاستگذاری ائمۀ جمعه، سال 74، ص 74.

10- جعفریان، رسول. نماز جمعه، زمینه‌های تاریخی و آگاهیهای کتابشناسی شورای سیاستگذاری ائمه‌جمعه سراسر کشور. 1372.

11- سلطان‌زاده، حسین. تأثیر اسلام در ساخت شهر، مجله معماری و شهرسازی، دورۀ پنجم، شماره‌های 25 و 26.

12- سلطان زاده، حسین. مقدمه‌ای بر تاریخ شهرنشینی در ایران، 1367.

13- پیشین، مجله معماری، شهرسازی، شماره‌های 25 و 26.

14- مستدرک الوسائل 6: 99/3.

15- علل الشرایع 265/9 ، وسائل الشییع 39 : 3/6

16- مستدرک 6 : 7/27

17- نشریۀ آموزش سازمان فضایی نیروهای مسلح، سال 73.

18- نیکنام، محمد کاظم، نمازجمعه و رسانه‌های خارجی، مرداد 1367.

19- مجلۀ پیام انقلاب، شمارۀ 141، تیرماه 1364.

20- نیکنام، محمد کاظم، همان منبع.

21- روزنامه جمهوری اسلامی، شمارۀ 2530، بهمن1366.

22- با رهبر در سنگر جمعه، شورای سیاستگزاری ائمۀ جمعه 1374.

23- فروزفر، علی. مجلۀ سروش، سال ششم، شمارۀ 238، شنبه 29 اردیبهشت 1363.

 


برچسب :
نوشته شده در چهارشنبه 1394/9/25 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر

X