این ندای کیست که جان ها را این چنین آشفته؟
این قطره ها، به شوق پیوستن به کدام دریا، این طور عاشقانه می شتابند؟
این عشق کیست، که دل ها را به هم پیوند زده؟
این صفوف به هم پیوسته ایمان را کدام شور، حلقه می زنند؟
این انسان های عاشق را عشق کدام بزرگ فرا خوانده است؟
قامت ببندید!
آزادگی تان را به رخ دنیا بکشید!
نماز جمعه!
فرشتگان به شوق شرکت در نماز، به زمین نزول کرده اند.
که نماز جمعه، آبروی هر مؤمن است.
که نماز جمعه، فقط یک نماز نیست؛ وحدت بزرگ شماست.
وحدت تمام دل هایی که آزادگی را می طلبند.
نماز جمعه، نشانه سربلندی و غرور شماست!
کنار هم می ایستند.
انسان هایی که می خواهند. خشوع و خضوع خود را در برابر هفت آسمان به نمایش بگذارند.
کنار هم می ایستند.
در صف هایی که ایمان، در تار و پودش جاری است.
در صف هایی که حلقه اتصالش، خدایی واحد است.
قبله ای واحد،
کتابی واحد.
در صف هایی که به هیچ نیرویی متلاشی نمی شود؟
بگذار دنیا، این همه وحدت را، با بهت به تماشا بنشیند.
که نماز جمعه، اتحاد و هم بستگی ملّتی آزاده را به تصویر می کشد!
همه چیز این نماز فرق دارد.
همه چیز این نماز آسمانی است.
هر رکن این نماز خدایی است.
امام این نماز باید خوب ترین باشد.
آسمانی باشد.
باید بهترین باشد و این بار امام این نماز، مردی است از سلاله پاکان.
و این مردم...
این سروهای آزاده که می خواهند سر به خاک بگذارند و فقط برای خدا سجده می کنند!
بشتابید به سوی بهترین عمل ها.
بشتابید به سوی نماز.
بشتابید به سوی نماز جمعه.
ای مردم که به خاطر خدا قیام کرده اید!
ای مردم که دین خدا را احیا کردید!
این بار باید در نمازی شرکت کنید که می خواهد اتحاد شما را به جهان اثبات کند.
اینک تمام دنیا که نه! آسمان ها به نظاره این وحدت نشسته اند.
که نماز جمعه، حضور غرور آفرین شما مردم باایمان است.
قامت ببندید!
و فریاد بزنید که، ما کنار هم می ایستیم؛ در تمام صحنه ها!
که نماز جمعه، فقط یک نماز نیست؛
سیاستی الهی است،
وحدتی خدایی است،
شکوهی آسمانی...