شبهای شهید صالحی
شهید عباس صالحی مشغول حفر زمین بود، گفتم چه می کنی؟ گفت قبر می کنم. کمکش کردم. حفره ای شد به عمق دو متر. طوری که دو نفر راحت بتوانند در آن بنشینند. شب ها "شهید عباس صالحی" با چراغ قوه می رفت آنجا و با خدای خویش راز و نیاز می کرد. ترنم عشق، قرائت قرآن نجوای مناجات علی گونه در دل شبها، زیبا بود و شنیدنی. نماز شب و نغمه های سوزناک نیمه شبش، دلها را می ربود چرا که خود دل خویش را به معبودش سپرده بود و راه رسیدن به وصال او را، راه شهادت برگزیده بود. و چه خاطره انگیز است یاد شبهای شهید عباس صالحی!
منبع: کتاب نماز شهیدان و شهیدان نماز، سیدمصطفی علوی؛ رضا حاجی آبادی، تهران، انتشارات سفیر اردهال.