1-حضرت ابراهیم(ع) عرض کرد: ((خدایا! مرا و فرزندانم را از برپاکنندگان نماز قرار ده))(ابراهیم-40)

رب اجعلنی مقیم الصلاه و من ذریتی

آیه شریفه(( و امر اهلک بالصلواه))(طه-132)

((ای پیامبر خانواده خود را به نماز فرمان ده

 2-رسول اکرم(ص) هنگام فررسیدن وقت نماز تا مدت 9 ماه به در خانه فاطمه زهرا(س) و علی(ع) می رفت و می فرمودL(خداوند شما را رحمت کند، به سوی نماز بشتابید.)) خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.

(مجمع البیان-ج7-ص52)

3-حضرت اسماعیل (ع) همواره خانواده اش را به نماز و زکات فرمان می داد و همواره مورد رضایت پروردگارش بود.(مریم-155)

4-سفارشات لقمان

الف) پسرم نماز را برپا دار و امر به معروف و نی از منکر کن و در برابر مصایبی که بر تو می رسد شکیبا باش که این از کارهای مهم است.

ب)فرزندم نماز را به جماعت بخوان گر چه روی نیزه باشد.

(میزان الحکمه-ج5-ص410)

5-امام صادق(ع):حضرت علی (ع) اتاقی در خانه اش برای خواندن نماز اختصاص داده بود، چون مقداری از شب می گذشت یکی از کودکانش را که بیدار بود همراه خود به آن می برد و مشغول نماز می شد.

(وسایل الشیعه-ج3-ص55)

6-امام سجاد(ع):فرزندان خردسالش را دستور می داد که نمازهای واجب را بخوانند و در مورد خواندن نمازهای مستحب ، برآنان سختگیری نمی کرد.

امام باقر(ع):امام سجاد(ع) کودکانش را دستور می داد که نماز مغرب و عشاء را با هم بخوانند و نماز ظهر و عصر را با هم بخوانند به آن حضرت عرض شد: آنها بهتر است از این که بخوابند و نماز نخوانند(مستدرک الوسایل-ج1-ص171)

7-امام باقر(ع): ما به فرزندانمان دستور می دهیم که از سن 5 سالگی نماز خواندن را شروع کنند ولی شما فرزندان خود را از هفت سالگی به نماز خواندن وادار کنید.

(وسایل الشیعه-ج3-ص12)

8-وقتی که امام رضا(ع) با خبر شد پسری هشت ساله، گاهی یک یا دو روز نماز نمی خواند با تعجب فرمودL(سبحان الله او هشت ساله است و نماز را ترک می کند؟))(وسایل الشیعه-ج3-ص13)

9) در حالات شیخ جعفر کاشف العظاء که از بزرگان و علماء قرن 13 و ساکن نجف بوده آمده است : (( در یکی از شبها که برای نماز شب برخاست ، فرزند جوانش را از خواب بیدار کرد فرمود:برخیز به حرم مشرف شده و در آنجا نماز بخوانیم.)) فرزند جوان که برخاستن از خواب در آن ساعت از شب برایش دشوار بود در مقام عذرخواهی گفت : (( من فعلاً مهیا نیستم شما منتظر من نشوید. بعداً مشرف می شوم.))

فرمود: نه من اینجا ایستاده ام برخیز، مهیا شو که با هم برویم.

آقازاده بناچار از جا برخاست و وضو ساخت و با هم به راه افتادند.کنار در صحن رسیدند آن جا مرد فقیری را دیدند که نشسته و دست نیاز به طرف مردم دراز کرده است آن عالم بزرگوار ایستاد و به فرزندش فرمود که این شخص در این وقت شب برای چه این جا نشسته است؟

گفت : برای تکدّی از مردم(گدائی)

فرمود: فرزندم به نظرت چه مقدار رهگذر به او کمک خواهند کرد.

گفت: یک تومان( به پول آن زمان)

مرحوم کاشف العظاء فرمود:فرزندم! درست فکر کن و ببین این آدم برای مبلغ بسیار اندک و کم ارزش دنیا در این وقت شب از خواب، از آسایش  خود دست برداشت و آمد و در این گوشه نشست و دست گدائی به سوی مردم دراز کرد! آیا تو به اندازه این شخص به وعده های خدا درباره شب خیزان و متهجدان اعتماد نداری که فرمود: ((هیچ کس نمی داند چه پاداش های مهمی که مایه روشنی چشمهاست برای آنکه نهفته شده))(سجده-17)

گفته اند، آن فرزند جوان از شنیدن این گفتار پدر زنده دل چنان تکان خورد و تنبیه یافت که تا آخر عمر از شرف و سعادت بیداری آخر شب برخوردار بود و نماز شبش ترک نشد.(شب مردان خدا-ص44)

 10) علامه حلّی: از شخصیت های نادری بود که اهتمام زیادی به واجبات و عبادات داشت ، اسوه ایمان و تقوی به شمار می رفت. او را زاهد ترین و با تقوا ترین مردم معرفی کرده اند، او همه عمر خود را صرف خدمات ارزنده علمی و نوشتن کتابهای گوناگون در علوم و فنون مختلف به اسلام کرد او 3 یا 4 بار نمازهای تمام عمر خویش را قضا نمود. و تنها به این اکتفا نکرد ، بلکه وصیت کرد که تمام نمازها و روزه هایش را بعد از رحلتش به جا آورند.

خاطره ای از دوران کودکی این عالم برجسته (علامه حلّی):

((عصرها بعد از غروب آفتاب به منزل برمی گشتم و با این که خردسال بودم و نماز برمن واجب نبود هنگامی که پدرم نماز می خواند، وضو می گرفتم و پدرم نماز می خواندم.بعد از نماز عشاء به خاطر علاقه زیادی که به قرآن داشتم و تازه خواندن آن را یاد گرفته بودم آن را تلاوت می کردم و شب که می خوابیدم به پدرم می گفتم مرا هم موقع اذان صبح برای خواندن نماز و قرآن بیدار کن.

پدرش شیخ سریر الدین، او را لحظاتی بعد از اذان صبح بیدار می کرد و او پس از خواندن نماز به تلاوت قرآن مشغول می شد.(دیدار با ابرار-ص23)

 11)آیت اله شیخ جعفر نجفی شب عروسی دختر و داماداش هنگام سحر به در خانه آنها رفتند و فرمودند:برخیزید که آبی برای شما گرم کرده ام ، غسل کنید و نماز شب بخوانید.(تذکره العلماء-ص68)

 12)علامه محمدتقی مجلسی پدر علامه محمدباقر مجلسی می گوید: الحمد الله رب العالمین که بنده در 4 سالگی همه اینها را می دانستم یعنی خدا، نماز و بهشت و دوزخ و نماز شب می خواندم. در مسجد صفا نماز صبح را به جماعت می خواندم و اطفال را نصیحت می کردم به آیه و حدیث به تعلیم پدرم.(فوائد الرضیه-ص44)

 13) ابن قاسم عاملی نقل می کند که : یکی از علمای صالح هنگامی که ثلثی از شب می گذشت به همسر خود می گفت: ((برخیز تا با هم راه بپیماییم. چه آن که کاروان رفت و راه طولانی و زاد و توشه ما اندک است.))

 14) خانم فاطمه طباطبائی: امام خمینی(ره) عقیده داشتند که پیش از رسیدن به سن تکلیف ، باید کارهای خوب و بد و مسایل شرعی را به بچه ها گفت.

می گفت : گاهی که پسر هشت ساله ام را می دیدند می فرمودند: نماز خواندی؟

من گفتم: آقا ! هنوز به سن تکلیف نرسیده است.

آقا فرمودند: بچه ها قبل از سن تکلیف باید رو به نماز بایستند تا عادت کنند.

اما بعد از سن تکلیف، مگر کسی جرات می کرد بیدارباشد و نمازش را نخواند، امام نمی توانست تحمل کند که مکلف نمازش را قضا کند.

هروقت که بچه ها را می دیدند می پرسیدند: (( نمازت را خواندی؟ اگر نخوانده بود جانمازش را می دادند و می گفتند: برو وضویت را بگیر و بیا نمازت را بخوان، بعد از نماز نصیحت می کردند که ببین که اگر همین نماز را سر موقع می خواندی، چقدر بهتر بود! خدا هم خوشش می آید.))

15) در شرح حال شهید مطهری آمده است: او همیشه با وضو بود و به این کار توصیه می کرد.نسبت به انجام فرائض فرزندان خود نظارت دقیق داشت.