مسجد خانه خداست. جایی که باید همه به خاک بیفتند؛ هوای غرور از سر بیرون کنند. همراه با کندن کفش ها، دل را هم از وابستگی ها و تعلق ها بِکَنند و مقام ها و منصب ها را پشت میزهای خشک و بی روح تنها بگذارند. اینجا هر چه خود را نیازمندتر نشان دهی، تجارت بیشتری می کنی و سود بیشتری می بری. اینجا نه کسی کراوات تمدن می زند، نه ژست ترقی می گیرد، نه پوستین تظاهر به تن می کند. اینجا فقط بندگی می خرند و رضا و خوشنودی می دهند. باید دل را در چشمه ذکر، شست وشو دهیم و بیش از آراستن ظاهر، صحن درون را با آیینه های صداقت و بی رنگی بیاراییم و دل را با زیور حضور زینت دهیم. آری، در اینجا باید از طاغوت های زر و زیور، ثروت و قدرت و تظاهر کناره گرفت.