کسی که بر خاک می افتد، از غرور و بلند پروازی دوری می جوید و در آن حال، مرگ و سختی جان دادن، تنگیِ قبر، تنهایی قبرستان و تاریکیِ خاک، دقتِ حساب و دشواری قیامت را به یاد می آورد و برای این همه از خدا یاری می خواهد. چه خوب است رسم بندگی به جا آوریم و جَبین سپاس بر خاک بساییم و نیاز و افتادگی خود را در برابر بی نیاز بنماییم. همه اشتیاقمان را به اجرای فرمان خدا نشان دهیم و باور داشته باشیم، دستی که به سوی او دراز می شود، پُر برمی گردد؛ چشمی که بر اغیار بسته می شود و به درگاه دوست خیره می گردد و روشنی می گیرد و دلی که درتبِ خدا می سوزد و در تب و تاب مناجات با او دست و پا می زند، سرانجام آرام می یابد و در کرانه قرب و ابدیّت حضور، پهلو می گیرد.