موضوعات مطالب
آرشيو مطالب
صفحه ها
آمار و امكانات
درباره وبلاگ

هرچند تاكنون درباره نماز ، پایگاه ها و صفحات مجازی ارزشمندي نشر يافته است، ولي در رسانه سعی داشته ایم با نگاه نو ، تدوين و دسته بندي مناسب جوانان و نوجوانان را به این مسیر رهنمون باشیم. اين مجموعه شامل بخش ها و موضوعات مختلفي شامل : جايگاه والاي نماز در ميان عبادت ها ،آثار و برکات نماز بر روي فرد و جامعه و نقش نماز در زندگي و روش هاي آن معلوم مي گردد. و دراین راستا راهكارهاي جذب كودك و نوجوان به نماز مانند: تشويق و تحسين، كردار نه گفتار، اخلاق خوش و اُنس با كودك و نوجوان، ميانه روي و... با بیان حکایات ، احادیث ، الگوها و... آورده شده است. باشد که این مجموعه ما و فرزندانمان را در مسیر برپا كنندگان نماز یاری گر باشد.
سایر امکانات
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد
اصل کرامت تکوینی انسان
خداوند، آدمی را از نعمت های درونی ویژه ای چون عقل برخوردار ساخته و او را به سبب این بهره وری، بزرگ داشته است. این کرامت تکوینی به اصل انسان بودن باز می گردد که بر اساس آن، هیچ کس بر دیگری برتری ندارد؛ چه سیاه باشند، چه سرخ یا زرد یا سفید:
و لَقد کَرَّمنا بَنی آدَم... . (اسراء: 70)
به راستی، فرزندان آدم را بزرگی بخشیدیم.
هرگاه آدمی، آن گوهر شریف را پاس دارد و به آن جلوه بیش تری بخشد، خود را سزاوار کرامت افزون تری گردانیده است و خداوند، او را در پایگاه فراتری از کرامت جای می دهد. اگر هم آن گوهر را به تیرگی و خواری بکشاند، دست مایه کرامت خویش را به نابودی کشانده و چنین است که گاه از پی آن کرامت، چنان خواری به بار می آید که اگر به ریشه رسد، دیگر امید هر گونه بزرگی را به ناامیدی بدل می سازد:
و مَن یُهِنِ اللّهُ فَما لَه مِن مُکْرِم. (حج: 18)
خدا هر کس را خوار کند، او دیگر اکرام کننده ای نخواهد داشت.
انسان با کرامت آفریده شده است. از این رو، باید او را عزیز داشت و مایه های عزّت نفس او را فراهم آورد. هم چنین روش های پرورشی باید به گونه ای باشد که احساس عزّت نفس واقعی را در فرد به بار آورد و وسیله کرامت اکتسابی انسان را فراهم سازد.توانایی ها و ناتوانی های شخص در احساس عزّت نفس او ریشه دارد. از این رو، روش های پرورشی باید با توجه به نقش هر یک از این دو طرح شود تا از هر یک برای حفظ عزت نفس بهره گیریم.
در این جا، با توجه به توانایی ها، از روش «ابراز توانایی ها» و با نظر به ناتوانی ها، از روش «تغافل» سخن می گوییم:

1 ـ ابراز توانایی ها (نعمت ها)
هرگاه انسان خود را در انجام کاری توانا ببیند، احساس سربلندی و ارجمندی خواهد کرد و هرگاه خویشتن را در انجام کاری ناتوان بیابد، احساس سرافکندگی و خواری خواهد داشت. پس باید امکان نمایش توانایی های کودک و نوجوان را فراهم آورد تا احساس عزت نفس در او تقویت گردد. برای آن که احساس عزّت ناشی از نمایش توانایی ها در مسیر واقعی خود قرار گیرد، لازم است که فرد از پرهیزکاری نیز بهره ای داشته باشد تا از لغزیدن در ورطه خودبینی در امان بماند.
از این رو، آدمی باید به گونه ای توانایی خود را بشناسد و دریابد که همواره به الطاف الهی نیازمند است و همه نیروها از خداست. به همین دلیل، توانایی های انسان در فرهنگ اسلام «بخشش خدا» نام گرفته است. اگر به آن چه در ماست، به چشم توانایی خویشتن نگریسته شود، خودخواهی را در پی خواهد داشت و اگر به چشم بخشش خداوندی دیده شود، سپاس را در پی خواهد آورد. در شیوه های پرورشی اسلام، ابراز توانایی ها گوشزد شده است، ولی با نگاهی از گونه دوم:
وَ اَمّا بِنعمِةِ رَبِّکَ فَحدِث. (ضحی: 11)
و نعمت خدایت را آشکار کن.
باید دانست همان گونه که مربّی امکان نمایش توانایی های کودک و نوجوان را فراهم می آورد، باید او را با حد و مرز آن ها نیز آشنا سازد؛ زیرا ممکن است فرد، کاری را انجام دهد که از توان او بیرون باشد. در این صورت، چنین فردی نه تنها خود را به سختی افکنده، بلکه عزت خود را نیز پایمال کرده است. این رنج بیهوده، زاده جاه طلبی است و بهای آن، وا گذاشتن پرهیزکاری خواهدبود.

2 ـ تغافل
این روش نیز از فروع اصل عزّت است. با این تفاوت که در این روش، مربّی به ناتوانی های شخص توجه دارد. نمایش ناتوانی ها، شکست عزت را در پی خواهد داشت و پنهان ساختن آن ها راهی برای حفظ عزت است.
برای پنهان ساختن ناتوانی ها می توان دو جایگاه را در نظر گرفت: یکی پیش از آشکار شدن آن ها و دیگری پس از آن. گاه ما به سبب شواهدی گمان می بریم که شخص ناتوان است و گاه از این موضوع اطمینان داریم. دومین مسأله در روش تغافل عنوان می شود؛ زیرا تغافل به آن معنی است که ما از امری آگاه شویم، ولی وا نمود کنیم که نمی دانیم.
جایگاه نخست در فقه اسلامی، به عنوان «اصل صحت» (اصالة الصحة) شناخته شده است. در این جا، این جایگاه را به سبب آن که به گونه ای با تغافل مرتبط است، بررسی می کنیم.
بر این اساس، هرگاه رفتار تأمل برانگیزی را دیدیم، باید آن را به گونه درستی توجیه کنیم، مگر آن که بر اساس دلایل موجود، راه هر گونه توجیه پسندیده ای بسته باشد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است:
رَحِم اللّه مَنْ اَعانَ وَلَدهُ عَلی بِرّه وَ هُو اَنْ یَعفُو عَن سَیّئَتِهِ وَ یَدْعُوا لَهُ فیما بَینَهُ و بَینَ اللّه ُ.1
خدا رحمت کند کسی را که فرزندش را در انجام کار نیک یاری دهد؛ بدین صورت که از اشتباهش درگذرد و برای آن چه میان او و خدایش رخ داده است، دعا کند.
بنابراین، زمانی که راه های توجیه مربّی بسته شد و اطمینان یافت که از شخص اشتباهی سرزده است، زمان تغافل فرا می رسد. در این هنگام، بزرگی و عزت مندی شخص باید با تغافل از اشتباه او حفظ شود.
بر اساس اصل تغافل، مربّی پس از آن که راه های توجیه را بر خود بسته دید، باید به توجیه های شخص گردن نهد، گرچه از نادرستی آن ها اطمینان دارد. مربّی نباید به این وسوسه تن دهد که پذیرش توجیه ها و بهانه تراشی های کودک یا نوجوان، زیرکی اش را نزد او خدشه دار می کند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آن قدر در پذیرش بهانه تراشی های منافقان پیش رفت که آنان، وی را به کنایه گوش شنوا خواندند، ولی خداوند در پاسخ آنان فرمود:
قُل اُذنُ خَیرٍ لَکم. (توبه: 61)
بگو: این گونه گوش شنوا بودن به حال شما بهتر است.
تغافل نه تنها نشانه سادگی مربّی نیست، بلکه مایه بزرگواری او نیز به شمار می رود. پس این شیوه به عنوان شیوه ای فرع بر اصل عزّت، نوجوان و مربّی را در شرایطی عزّت آفرین قرار می دهد.
امام علی علیه السلام فرموده است:
عَظِّمُوا اَقدارَکُم بِالتَّغافُل عَنِ الدَّنی مِنَ الاُمورِ.2
منزلت خویش را از راه تغافل نسبت به امور پیش پا افتاده، بزرگ دارید.




برچسب :
نوشته شده در شنبه 1393/11/25 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر

X