روزیکه سران کشورهای مسلمان برای قضیّه صلح ایران و عراق به خدمتشان آمده
بودند، وسط جلسه بود که اذان ظهر گفته شد، امام قدس سرهبلند شدند و فرمودندکه من می خواهم نماز بخوانم و چون مقیّد بودند هنگام نماز خود را با عطر واُدکلن خوشبو کنند. در همان جلسه اشاره کردند که اُدکلن من را بیاورید، پساز معطّر نمودن خود به نماز ایستادند و دیگران هم پشت سر ایشان نماز جماعتخواندند.1