صورتبندی پدیدههایی که پیرامون ما رخ میدهد، گاه بهآسانی امکانپذیر است و گاه، بهعلت پیچیدگی و چندعلتیبودن پدیده، دشوار است. بههرحال، باید با نگاهی دقیق لایههای مختلف پدیده را کاوش کرد تا لایههای مبهم پدیدار پیچیده روشن شود. پدیدههای فرهنگی- سیاسی معمولاً چنین خصیصهای دارند. انقلاب اسلامی ایران یکی از دشوارترین و درعینحال سادهترین این پدیدههاست. سادگی آن وقوع انقلابی مردمی است علیه نظام سیاسی حاکم که دو خصلت استبدادزدگی و استعماریبودن در جان آن ریشه دوانده بود. اما پیچیدگی پدیده بهجهت ساختار انقلاب، عوامل ایجادکننده و ریشههای آن است. نظریههای فراوانی درباره چگونگی وقوع انقلاب ایران داده شده است، از نظریههای ارزشگرا گرفته تا ساختارگرا، از ایدههای اقتصادی و شبه مارکسیستی گرفته تا نگرشهای ایدهآلیستی و... در این نوشتار برآنیم که مکان و جایگاه سازمان تشکیلاتی انقلاب اسلامی را، که همان مسجد است، قدری واکاوی کنیم و دریابیم که مسجد چگونه توانست ساختاری پیریزی کند که در آن همه نیروهای انقلابی گرد هم آمدند و با اشتراک در مفاهیم انقلابی بهسرعت به حوزه عمل رسیدند،
صورتبندی پدیدههایی که پیرامون ما رخ میدهد، گاه بهآسانی امکانپذیر است و گاه، بهعلت پیچیدگی و چندعلتیبودن پدیده، دشوار است. بههرحال، باید با نگاهی دقیق لایههای مختلف پدیده را کاوش کرد تا لایههای مبهم پدیدار پیچیده روشن شود. پدیدههای فرهنگی- سیاسی معمولاً چنین خصیصهای دارند. انقلاب اسلامی ایران یکی از دشوارترین و درعینحال سادهترین این پدیدههاست. سادگی آن وقوع انقلابی مردمی است علیه نظام سیاسی حاکم که دو خصلت استبدادزدگی و استعماریبودن در جان آن ریشه دوانده بود. اما پیچیدگی پدیده بهجهت ساختار انقلاب، عوامل ایجادکننده و ریشههای آن است. نظریههای فراوانی درباره چگونگی وقوع انقلاب ایران داده شده است، از نظریههای ارزشگرا گرفته تا ساختارگرا، از ایدههای اقتصادی و شبه مارکسیستی گرفته تا نگرشهای ایدهآلیستی و... در این نوشتار برآنیم که مکان و جایگاه سازمان تشکیلاتی انقلاب اسلامی را، که همان مسجد است، قدری واکاوی کنیم و دریابیم که مسجد چگونه توانست ساختاری پیریزی کند که در آن همه نیروهای انقلابی گرد هم آمدند و با اشتراک در مفاهیم انقلابی بهسرعت به حوزه عمل رسیدند، بهطوریکه همزمان نظر و عمل انقلابی بهصورت شبکهای گسترده و بهگونهای خودکار همه ایران را درنوردید. از سویدیگر، میخواهیم رابطه مسجد را با توده مردم، رهبران انقلابی و حاکمان بررسی کنیم تا نقش مسجد در هر سه مورد روشن شود.پرسش بنیادین درباره نقش مساجد در حرکتهای اجتماعی این است که در همه دنیای اسلام، مساجد حضور داشتهاند، اما در بخش عظیمی از خاک اسلام حاکمان مستبدی بودهاند که حاکمیتی ضدمردمی داشتهاند؛ چرا در این مناطق مساجد نتوانستهاند نقشی انقلابی ایفا کنند؟ با طرح این سئوال، درواقع در پی ضلع دیگری از این ماجرا هستیم که همان کنشگری مذهب شیعه است. این مذهب توانایی زیادی در خلق چنین فضاهایی باتوجه به آموزهها و مبانی معرفتی خود دارد. حال، تصویری از مسجد و عناصر فعال ارائه میدهیم تا بتوانیم فضای مورد نظر را ترسیم کنیم.
عناصر مسجد شیعی: مسجد محیطی است عبادی برای مسلمانان تا مراسم عبادی و مناسک خود را در آن برگزار کنند. درواقع، مؤمنان یا همان مخاطبانی که «اهل مسجد» نامیده میشوند، شرکتکنندگان در این فضای مذهبی هستند و روحانی یا امام جماعت رهبری مسجد را برعهده دارد؛ زیرا دو خصیصه مهم عدالت و تقوا (درحد قابلقبول) و آشنایی با مبانی دینی را دارد. در مذهب شیعه، مسجد فعالیت مهم سیاسی دیگری نیز دارد و آن زنده نگهداشتن روایتهای تاریخیای است که فرااسطورهای اما واقعی هستند. این روایتها، همه آرمان مذهب شیعه را در خود جای داده است و اصلیترین آنها حادثه عاشورا و کربلاست. مسجد هرساله به بازخوانی سوگمندانه و بازشناسی معرفتی این واقعه میپردازد و درقالب خطبه و عزاداری شیوهای از نگرشی انسانی را میپروراند که در طول تاریخ به قویترین و عمیقترین خاطره مذهبی شیعه منجر شده است.
واقعه عاشورا واقعهای شگرف اما فرااسطورهای است؛ زیرا بهجای تخیلهای انسانی از واقعهای عینی و تاریخی سخن میگوید. عاشورا فرامعرفتی نیز هست؛ یعنی نهتنها همه آموزههای دینی را از نو میآموزد، بلکه بُعدی عملی نیز دارد که علاوه بر نگرش در رفتار مؤمنان نیز اثر میگذارد. عاشورا به آرمان و الگویی آرمانی میانجامد که همه شیعیان را به عمل وا میدارد. ازاینروست که در مکتب واقعی تشیع هر روز عاشورا و همه جا کربلاست. شیعیان با الهام از واقعه عاشورا و قیام اقلیت حقمدار علیه اکثریت باطل، همواره در پی اسلامی عملی هستند که ظلم را برنمیتابد. کنش شیعیان در حوزه اجتماعی- سیاسی نیز کاملاً برگرفته از آرمان عاشوراست که مهمترین عناصرش عدالتمحوری، ظلمستیزی، حمایت از مظلومان، حقیقتمحوری و شجاعت است. عاشورا آموزهای است عظیم که فرهنگ شهادت را رواج میدهد و شوقی درونی برای ایجاد جامعهای آرمانی میان شیعیان برمیانگیزد.
حال باتوجه به آنچه گذشت میتوان پیبرد که مردم در فضای اختناق و استبداد ایران آن روز و باتوجه به آموزهها و مبانی معرفتی شیعی، زمینه مساعدی برای انقلاب داشتند. در آن دوران، مهمترین ساختار تشکیلاتی مسجد بود. البته، در نوشتار ما، کارکرد رسانهای مسجد بیشتر مدنظر است؛ لذا این بُعد را بیشتر بررسی میکنیم. مسجد، سنتیترین پایگاه رسانهای در دنیای اسلام است. مسجد با نفوذ در عمقیترین لایههای اجتماعی نوعی همبستگی اجتماعی را ایجاد میکند و کانون این همبستگی آموزههای دینی است. انقلاب اسلامی ایران نمادی کاملاً دینی دارد و حوادث اجتماعی را در بستر دین بازخوانی میکند. با آسیبشناسی گسستهای اجتماعی و معرفتی، درمییابیم که تنها راه پیشرو برای عبور از بحران، آموزههای دینی است؛ زیرا ازیک سو آموزههای دینی، حیثیتی فعال و عملگرا دارند و ازسویدیگر توانایی هدایت افکار عمومی و بسیج مردم، یکی از ویژگیهای مهم دین در قلمرو نهضتهای اجتماعی است. مسجد، پایگاه تفسیر و تبلیغ آموزههای دین و حلقه اتصال معارف به لایههای اجتماعی است؛ ازاینرو نقش مسجد در پیدایش انقلاب اسلامی بسیار اساسی بود. هر انقلاب یا تحولی که بخواهد ضدساختار عمل کند به فضا و سازمانی تشکیلاتی نیاز دارد. انقلاب اسلامی انقلاب نخبگان نبوده است که از سازمان تشکیلاتی خاصی بهرهمند باشد بلکه انقلاب توده مردم علیه نظام حاکم بوده است. انقلاب اسلامی برای پروراندن گفتمان بازگشت و ترویج خودآگاهی اجتماعی به فضایی خارج از ساختار قدرت نیاز داشت. فضایی که از طریق مساجد در دسترس بود.
مساجد، شبکه گسترده و سامانمندی داشتند که به جهت اشتراک فضا و متن، مفاهیم منسجم فراوانی را تولید کردند (مفاهیم انقلابی). همچنین، مساجد عمومی ترین نهاد جامعه بودند که با کمک عموم مردم، کنشهای اجتماعی بزرگی داشتند. گرچه موانعی وجود داشت، اما مسجد تنها فضای حوزه اشتراک همگانی بود و هیچ طبقهبندی، جنسیت و شرطی در آن وجود نداشت. مسجد، مهمترین کانون فعالیت عوامل انقلابی بود؛ زیرا روحانیان، که پیشروترین گروه در انقلاب بودند، امام مساجد بودند و ازطریق منبر، آرمانهای مقاومت را به گوش مخاطبان میرساندند. مسجد، تنها کانونی بود که در آن تبعیض، تقسیمبندی و طبقهبندی بین امام و مأموم وجود نداشت. عناصر درون مسجد، مشارکت مشورتی و همگانی داشتند و این فضا بهترین زمینه بود برای خلاقیت، نوآوری و رشد طبیعی انسانهای حاشیهنشین. چنین فضایی به ظهور و شکوفایی استعدادهایی منجر شد که تاقبلازآن در چنبره استبداد گرفتار شده و انسانهایی حاشیهنشین بودند.
چنین شد که کلیدواژههای مردم، روحانیت شیعی و مسجد، سه ضلع انقلاب اسلامی ایران را بر محور مذهب کنشگر شیعه پدید آوردند، اما مساجد دو کار عمده دیگر را نیز باید پشتیبانی میکردند: حفظ و تداوم حرکت انقلاب و آفرینش نظام مدنی دینی. مرحله دوم بعد از جنگ تحمیلی اتفاق افتاد و با توسعه و نوسازی یا بازسازی زیرساختها همزمان شد. تصمیمگیران کشور در پی ارائه مدلی از توسعه بودند که بتوانند مشکلات اقتصادی را برطرف و و الگو و بوم فرهنگی ایرانی را نیز رعایت کنند. در برخی از موارد، مدل توسعه ارائهشده به شکاف فرهنگی در جامعه و رشد نسبی ثروت در بخشی از جامعه منجر شد. مسجد نیز که اصیلترین پایگاه فرهنگی و دینی جامعه بود، بدر برخی از موارد، نتایجی نامناسب بروز میداد. در همین زمان، برای مسجد، نهادهای رقیب بهوجود آمد که موازی کارکردهای مسجد بودند؛ لذا در این مرحله، گاه نقش مساجد رو به افول نهاد. هرچند، باتوجهبه قدمت و دیرپایی این نهاد، باز فقط مسجد بود که اصلیترین پایگاه مردمی برای مواقع حساس بود.
برای دستیابی به تمدن باید علتهای چهارگانه فاعلی، مادی، صوری و غایی حاضر باشد، یعنی زمانی جامعه آماده رعایت نظم مدنی باشد. حصول تمدن مبتنی بر ملاکهای مختلفی است که هریک ضروری و بایستهاند و زمینه فرهنگی جامعه متمدن به شمار میروند. دراینراستا، مسجد پیشانی تمدن خواهد بود. مسجد هم بنیانیترین عنصر هنری، معماری و زیباییشناختی تمدن دینی است و هم اصیلترین پایگاه معرفتی برای شهروندان تمدن دینی. لذا خلق نظام تمدنی بهنظر حساسترین مرحله است؛ زیرا نیازمند طراحی نظام معرفتیای است که به پدیداری تمدن اسلامی ایران منجر میشود تا در سایه آن بتوان به تعریف جهانی از شیعه و اسلام دست یافت و الگویی کارآمد به جهانیان ارائه داد. چنین نظامی جوابگوی نیازهای انسان معاصر است و غنایی از معنویت در بر دارد که خلأ ارزشهای پسامدرن را پر میکند. برنامهریزی برای بهره از مساجد، همه این عناصر ضروری را باید در کانون مسجد گرد آورد و روحانیای آگاه را مسئول آن کرد. این امر دو جهد را میطلبد: 1- نگاهی امروزی به مفهوم واقعی اجتهاد و گریز از حاشیه نویسی، ترجمه و تقلید 2- نگاهی دیروزی به امروز و اجتناب از سطحیزدگی، دنیازدگی و مادهانگاری همهچیز. تلفیق این دو میتواند، هم ساحت پیشرو را تسویه کند و هم سیاحت پشت سر را منقح گرداند. این کاری است بسیار دشوار و فقط از عهده عالمان و فرزانگان بر میآید؛کسانی که در تعصب زمان و مکان نمیمانند و فراتر از زمانه خویش و با الهام از آموزههای دینی روزنهای به فردا میگشایند. برای اینکار نیازمند تحولی درونی در همه عناصر مؤثر در مسجد هستیم که امید است اتفاق افتد.
رسالت - مجتبی فرهنگیان