از نظر جامعه شناسی یکی از عناصر اساسی سازنده جامعه در سطح خُرد، موجودیت فرد است که در کنار تعامل اجتماعی نقش مهمّی را ایفا می کند.
نظامِ شخصیتی انسان با نظام هایِ رفتاری، اجتماعی و فرهنگی ارتباط دارد و فرد از طریق نظام شخصیتی خود با جمع رابطه برقرار می کند. نماز بر هرچهار قطبِ شخصیت انسان یعنی هوش(استعداد یادگیری)، ظرفیت اجرا(خود ـ مستقل) هویت فردی (هویت ـ خود) و هویت جمعی (تعهد) تأثیر می گذارد.۶ در نتیجه، حالات زیر ایجاد می شود:
1. تأثیر معانی و نمادها و دیگر اجزای فرهنگی نماز بر نمازگزار که باعث منظم شدن و تعادل در نیازها و آرزوهای نمازگزار می شود که تحت عنوان خُرد ورزی از آن یاد می شود.
2. تأثیر نمازگزار بر دیگر اجزای فرهنگی برای غلبه بر محیط، جهت تأمین منافع آنی بدون اینکه نیازها تعدیل و تغییر مهمی را تجربه کنند که تحت عنوان فعّال گرایی از آن یاد می شود.۷
تعامل اجتماعی برآمده از نماز
تعامل اجتماعی انواعی دارد که نماز بر روی انواع آن می تواند تأثیر گذار باشد. تعاملِ مبادله ای، قدرت و تعاملِ ارتباطی و گفتمانی۸ گونه های مختلف تعاملِ اجتماعی هستند که هر یک در فرآیند خاصّ خود مستعد اثرپذیری از نماز هستند. در این میان، مفاهیم «ما» و «گروه» بیانگر هویّتی جمعی هستند که تعامل اجتماعی در بستر آن ها تفسیر می شود. به عبارت دیگر، در نتیجه ترکیب دو عنصر فرد و تعامل اجتماعی، عنصر سومی به نام ما یا گروه تشکیل می شود که دارای ابعاد ابزاری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است و برای حفظ خود به چهار عنصرِ هم فکری مشترک، همگامی(هماهنگی) مشترک، همدلی مشترک و هم بختی مشترک نیاز دارد.۹ گروهِ نمازگزار نیز از چنین قاعده ای تبعیت می کند.۱۰
نماز به عنوان نظام
با تعبیری جامعه شناسانه نماز خرده نظامی از نظام دین اسلام است که معانی و نمادهای دین را به شکلی در خود جای داده است که ثبات و تعادل خود را حفظ نماید. هر چند تعادل نماز، تعادلی پویا است و به صورت ساکن در نظر گرفته نمی شود.۱۱ وقتی نماز به صورت جماعت بر پا می شود، نظامِ نماز، اجتماعی می گردد و رفتار نمازگزار تحت تأثیر بُعد هنجاریِ این نظام قرار می گیرد.۱۲نماز به عنوان یک نظام دارای ساختار ویژه خود است. ساختار نماز همان مجموعه مفاهیم و معانی و اجزاء و نحوه ترکیب آن ها۱۳ است که در تعاملِ اعضای گروه نمازگزار با یکدیگر نقشی اساسی ایفا می کند و رفتار آن ها را برای یکدیگر معنا می کند.
ب )مسایل اجتماعی نماز در سطح کلان
دو عنصر اساسی یعنی فردِ نمازگزار و تعامل بین نمازگزاران منجربه پدید آمدن عنصر سومی به عنوان «ما» و گروهِ نمازگزاران می شوند. در نتیجه، بُعد کلانِ جامعه را از خود متأثر می کنند. در اینجا این قاعده به همان صورت عمل می کند که دیگر اقشار و طبقات دیگر با گروه بندی تفکیک شده خود، ساختار کلان جامعه را از خود متأثر می کنند.
وضو یکی از مقدمات نماز است که آثار بهداشتی آن بر کسی پوشیده نیست. به ویژه اگر به این امر توجه کنیم که تکرار وضو در اسلام توصیه شده است. از جمله وصیّت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حضرت علی (ع) که می فرماید: «هر نمازِ با مسواک، با نماز چهل روز بدون مسواک برابر است»،1 یا کلام مولای متّقیان که می فرماید: «بر تو باد مسواک زدن پیش از وضوی هر نماز»2
این توصیه ها یک عامل تشویقی مؤثّر برای رعایت بهداشت دهان و دندان نمازگزار است؛ زیرا نمازگزاری که می داند هر رکعت نماز با مسواک، با هفتاد رکعت بدون مسواک برابر است، مسواک زدن را رها نمی کند.3
نمازگزاری که می داند باید به هنگام نماز پاک باشد، رعایت بهداشت فردی به طور طبیعی برای او در اولویت قرار می گیرد، به تبع آن در اندیشه فراهم کردن امکانات بهداشتی می افتد.
نمازگزاری که می داند هنگام نماز باید خداوندی را عبادت کند که زیبایی را دوست دارد، بهداشت فردی خود را جدّی می گیرد. هم چنین در بُعد اجتماعی پاکیزگی مسجد برای او حکم یک فریضه را پیدا می کند.
تأکید بر مسایل بهداشتی آن چنان در اسلام مورد توجه قرار گرفته که حتی «استنشاق» یکی از مستحبات وضو قلمداد شده است.
تومانیانس می نویسد:
در غضروف های بینی گاهی کرمی تولید می شود که سبب سردرد فوق العاده شدید و کاهش بینایی چشم می شود. برای دفع این کرم بهترین وسیله، شست وشوی بینی با آب سرد است.4
پوشیدن لباس تمیز نیز یکی دیگر از مستحبات نماز است که در بهداشت و نظافت موثر است.
آثار دیگر نماز عبارت اند از: بهداشتِ خوب، شادابیِ جسم، آرامشِ عضلات، درمان بیماری فشار خون، عفونت کلیه و مجاری ادرار، عفونت های گوارشی، ایمنی حواس، درمان عفونت های تنفسی، بیماری های دهان و دندان، بیماری های پوست و بیماری های واگیردار، افزایش طول عمر، جلوگیری از بیماری های مقاربتی و اعتیاد، درمان وسواس های فکری و عملی، جلوگیری از شیوع خودکشی، بهبود بیماری های تیروئید و جلوگیری از سکته های قلبی و مغزی، زخم های گوارشی و جلوگیری بیماری آسم.5
نماز بر بهداشت و آرامش روان نیز موثر است که این موضوع در ابتدای بحث ضرورت نمازگزاری مورد بحث قرار گرفت.
آثار اجتماعی
نماز تنها یک عبادت در میان فرایض و تکالیف عبادی نیست، بلکه اصلی ترین نماد دین داری است که علاوه بر آثار فردی، در عرصه اجتماعی نیز آثار آن اندک نیست و در پاره ای موارد اثرات اجتماعی آن بسیار فراوان تر است.
شناخت کارکردهای نماز در ابعاد اجتماعی آن و بررسی آثار و نتایج حاصله آن در شکل گیری رفتارها، اتخاذ روش ها، تعیین استراتژی ها و اهداف عمومی اجتماعی و به تعبیر دیگر ظهور نهاد اجتماعی نماز که در شکل نماز جمعه، جماعت و نماز عید تجلّی می یابد، می تواند پرده ای دیگر از اسرار نماز را بگشاید و رازهای نهفته آن را برای ما واگویی کند. ما در این بخش به دنبال کشف رابطه و نسبت مباحث جامعه شناسی نماز به عنوان یک رفتار مذهبی هستیم. برخی نماز را به عنوان یک رفتار دینی بیشتر در حوزه روان شناسی و تأثیر روانی آن بر فرد مورد بررسی قرار داده اند و برای نماز، کارکرد اجتماعی قایل نیستند؛ در حالی که بررسی پی آمدهای اجتماعیِ نماز، نشان می دهدکه آثار این عبادت از فرد فراتر رفته و در ساختار جامعه اثر گذار می شود.
الف) مسایل اجتماعی نماز در سطح خُرد
از نظر جامعه شناسی یکی از عناصر اساسی سازنده جامعه در سطح خُرد، موجودیت فرد است که در کنار تعامل اجتماعی نقش مهمّی را ایفا می کند.
نظامِ شخصیتی انسان با نظام هایِ رفتاری، اجتماعی و فرهنگی ارتباط دارد و فرد از طریق نظام شخصیتی خود با جمع رابطه برقرار می کند. نماز بر هرچهار قطبِ شخصیت انسان یعنی هوش(استعداد یادگیری)، ظرفیت اجرا(خود ـ مستقل) هویت فردی (هویت ـ خود) و هویت جمعی (تعهد) تأثیر می گذارد.۶ در نتیجه، حالات زیر ایجاد می شود:
1. تأثیر معانی و نمادها و دیگر اجزای فرهنگی نماز بر نمازگزار که باعث منظم شدن و تعادل در نیازها و آرزوهای نمازگزار می شود که تحت عنوان خُرد ورزی از آن یاد می شود.
2. تأثیر نمازگزار بر دیگر اجزای فرهنگی برای غلبه بر محیط، جهت تأمین منافع آنی بدون اینکه نیازها تعدیل و تغییر مهمی را تجربه کنند که تحت عنوان فعّال گرایی از آن یاد می شود.۷
تعامل اجتماعی برآمده از نماز
تعامل اجتماعی انواعی دارد که نماز بر روی انواع آن می تواند تأثیر گذار باشد. تعاملِ مبادله ای، قدرت و تعاملِ ارتباطی و گفتمانی۸ گونه های مختلف تعاملِ اجتماعی هستند که هر یک در فرآیند خاصّ خود مستعد اثرپذیری از نماز هستند. در این میان، مفاهیم «ما» و «گروه» بیانگر هویّتی جمعی هستند که تعامل اجتماعی در بستر آن ها تفسیر می شود. به عبارت دیگر، در نتیجه ترکیب دو عنصر فرد و تعامل اجتماعی، عنصر سومی به نام ما یا گروه تشکیل می شود که دارای ابعاد ابزاری، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است و برای حفظ خود به چهار عنصرِ هم فکری مشترک، همگامی(هماهنگی) مشترک، همدلی مشترک و هم بختی مشترک نیاز دارد.۹ گروهِ نمازگزار نیز از چنین قاعده ای تبعیت می کند.۱۰
نماز به عنوان نظام
با تعبیری جامعه شناسانه نماز خرده نظامی از نظام دین اسلام است که معانی و نمادهای دین را به شکلی در خود جای داده است که ثبات و تعادل خود را حفظ نماید. هر چند تعادل نماز، تعادلی پویا است و به صورت ساکن در نظر گرفته نمی شود.۱۱ وقتی نماز به صورت جماعت بر پا می شود، نظامِ نماز، اجتماعی می گردد و رفتار نمازگزار تحت تأثیر بُعد هنجاریِ این نظام قرار می گیرد.۱۲نماز به عنوان یک نظام دارای ساختار ویژه خود است. ساختار نماز همان مجموعه مفاهیم و معانی و اجزاء و نحوه ترکیب آن ها۱۳ است که در تعاملِ اعضای گروه نمازگزار با یکدیگر نقشی اساسی ایفا می کند و رفتار آن ها را برای یکدیگر معنا می کند.
ب )مسایل اجتماعی نماز در سطح کلان
دو عنصر اساسی یعنی فردِ نمازگزار و تعامل بین نمازگزاران منجربه پدید آمدن عنصر سومی به عنوان «ما» و گروهِ نمازگزاران می شوند. در نتیجه، بُعد کلانِ جامعه را از خود متأثر می کنند. در اینجا این قاعده به همان صورت عمل می کند که دیگر اقشار و طبقات دیگر با گروه بندی تفکیک شده خود، ساختار کلان جامعه را از خود متأثر می کنند.
گروه بندی اجتماعی نمازگزاران در سطح کلان اجتماعی، در چهار بُعد مختلف تاثیر خود را به نمایش می گذراند.
پی نوشت ها:
1. بحار الانوار، ج 80،ص 344.
2. همان.
3. یکصد و چهارده نکته درباره نماز، ص 76.
4. قرآن و علوم روز، ص 19.
5. نک: 40 نکته پزشکى پیرامون نماز.
۶. نماز و جامعه شناسى، ص 82.
۷. همان، ص 84.
۸. همان، ص 90
۹. همان، ص 19.
۱۰. همان، ص 92.
۱۱. همان، ص 94.
۱۲. همان، ص 96.
۱۳. همان، صص 99 تا 110.