اصولًا انسانِ محدود، در میان مشکلات متعدّد و حوادث ناگوار، اگر متصل به قدرت نامحدود الهی نباشد، متلاشی و منکوب میشود. و انسانِ مرتبط با خداوند، در حوادث وسختیها، خود را نمیبازد و برای او حوادث، بزرگ نمینماید. کسی که نماز را با حضور قلب و با توجّه میخواند، به معراج میرود. هر چه پرواز معنوی او بیشتر باشد و بالاتر رود، دنیا و مشکلات آن و حتّی خوشیهای آن کوچکتر میشود.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ (بقره ـ 153)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! (در برابر حوادث سخت زندگی) از صبر و نماز کمک بگیرید، همانا خداوند با صابران است.
مشابه این کلام الهی را در همین سوره (بقره، 45) خواندیمکه خداوند به بنی اسرائیل میفرمود: در برابر ناملایمات و سختیها، از صبر و نماز کمک بگیرید.
در این آیه نیز به مسلمانان دستور داده میشود تا در برابر حوادث سخت زندگی، از صبر و نماز یاری بجویند. آری، دردهای یکسان، داروی یکسان لازم دارد.
اصولًا انسانِ محدود، در میان مشکلات متعدّد و حوادث ناگوار، اگر متصل به قدرت نامحدود الهی نباشد، متلاشی و منکوب میشود. و انسانِ مرتبط با خداوند، در حوادث و سختیها، خود را نمیبازد و برای او حوادث، بزرگ نمینماید. کسی که نماز را با حضور قلب و با توجّه میخواند، به معراج میرود. هرچه پرواز معنوی او بیشتر باشد و بالاتر رود، دنیا و مشکلات آن و حتّی خوشیهای آن کوچکتر میشود.
اصولًا انسانِ محدود، در میان مشکلات متعدّد و حوادث ناگوار، اگر متصل به قدرت نامحدود الهی نباشد، متلاشی و منکوب میشود. و انسانِ مرتبط با خداوند، در حوادث و سختیها، خود را نمیبازد و برای او حوادث، بزرگ نمینماید. کسی که نماز را با حضور قلب و با توجّه میخواند، به معراج میرود. هر چه پرواز معنوی او بیشتر باشد و بالاتر رود، دنیا و مشکلات آن و حتّی خوشیهای آن کوچکتر میشود.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ (بقره ـ 153)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! (در برابر حوادث سخت زندگی) از صبر و نماز کمک بگیرید، همانا خداوند با صابران است.
مشابه این کلام الهی را در همین سوره (بقره، 45) خواندیم که خداوند به بنی اسرائیل میفرمود: در برابر ناملایمات و سختیها، از صبر و نماز کمک بگیرید.
در این آیه نیز به مسلمانان دستور داده میشود تا در برابر حوادث سخت زندگی، از صبر و نماز یاری بجویند. آری، دردهای یکسان، داروی یکسان لازم دارد.
اصولًا انسانِ محدود، در میان مشکلات متعدّد و حوادث ناگوار، اگر متصل به قدرت نامحدود الهی نباشد، متلاشی و منکوب میشود. و انسانِ مرتبط با خداوند، در حوادث و سختیها، خود را نمیبازد و برای او حوادث، بزرگ نمینماید. کسی که نماز را با حضور قلب و با توجّه میخواند، به معراج میرود. هرچه پرواز معنوی او بیشتر باشد و بالاتر رود، دنیا و مشکلات آن و حتّی خوشیهای آن کوچکتر میشود.
انسان، یا در نعمت بسر میبرد که باید به آیه قبل عمل کند «فَاذْکُرُونِی»، «اشْکُرُوا لِی» و یا در سختی بسر میبرد که باید به این آیه عمل کند «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ» خداوند میفرماید: خدا با صابران است و نمیفرماید: با نمازگزاران است. زیرا نماز نیز نیاز به صبر و پایداری دارد. (تفسیر روح المعانی)
در روایات میخوانیم: هرگاه کار سختی برای امام علی علیه السلام پیش میآمد حضرت دو رکعت نماز میخواند. (تفسیر صافی، ج 1، ص 111)
صبر، مادر همه کمالات است. صبر در جنگ، مایه شجاعت است. صبر در برابر گناه، وسیله تقواست. صبر از دنیا، نشانه زهد است. صبر در شهوت، سبب عفّت است. صبر در عبادت، موجب طاعت، و صبر در شبهات، مایه ی وَرع است. (تفسیر أطیب البیان، ج 2، ص 258)
به عکس آنچه بعضی تصور میکنند،" صبر" هرگز به معنی تحمل بدبختی ها و تن دادن ذلت و تسلیم در برابر عوامل شکست نیست، بلکه صبر و شکیبایی به معنی پایداری و استقامت در برابر هر مشکل و هر حادثه است.
لذا بسیاری از علمای اخلاق برای" صبر" سه شاخه ذکر کردهاند:
صبر بر اطاعت (مقاومت در برابر مشکلاتی که در راه طاعت وجود دارد).
صبر بر معصیت (ایستادگی در برابر انگیزههای گناه و شهوات سرکش و طغیانگر).
و صبر بر مصیبت (پایداری در برابر حوادث ناگوار و عدم خود باختگی و شکست روحی و ترک جزع و فزع).
کمتر موضوعی را در قرآن میتوان یافت که مانند" صبر" تکرار و مورد تأکید قرار گرفته باشد، در قرآن مجید در حدود هفتاد مورد از "صبر"، سخن به میان آمده که بیش از ده مورد از آن به شخص پیامبر صلی الله و علیه وآله اختصاص دارد.
تاریخ مردان بزرگ گواهی میدهد که یکی از عوامل مهم یا مهمترین عامل پیروزی آنان استقامت و شکیبایی بوده است، افرادی که از این صفت بیبهرهاند در گرفتاری ها بسیار زود از پا در میآیند و میتوان گفت نقشی را که این عامل در پیشرفت افراد و جامعهها ایفا میکند، نه فراهم بودن امکانات دارد و نه استعداد و هوش و مانند آن.
به همین دلیل در قرآن مجید روی این موضوع با مۆکدترین بیان تکیه شده است، آنجا که میگوید: إِنَّما یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ:" صابران پاداش خود را بیحساب میگیرند" (زمر- 10).
و در مورد دیگر بعد از ذکر" صبر در برابر حوادث" میخوانیم: إِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ:" این کار از محکمترین کارها است" (لقمان- 17).
اصولاً ویژگی استقامت و پایمردی، این است که فضائل دیگر بدون آن ارج و بهایی نخواهد داشت که پشتوانه همه آنها صبر است و لذا در "نهج البلاغه" در" کلمات قصار" میخوانیم:
و علیکم بالصبر، فان الصبر من الایمان کالراس من الجسد، و لا خیر فی جسد لا راس معه، و لا فی ایمان لا صبر معه:
" بر شما باد به صبر و استقامت که صبر در برابر ایمان همچون سر است در مقابل تن، تن بیسر فایدهای ندارد، همچنین ایمان بدون صبر ناپایدار و بینتیجه است" (نهج البلاغه کلمات قصار شماره 82)
در روایات اسلامی عالیترین صبر را آن دانستهاند که به هنگام فراهم آمدن وسائل عصیان و گناه انسان مقاومت کند و از لذت گناه چشم بپوشد.
در آیه مورد بحث مخصوصاً به مسلمانان انقلابی نخستین که دشمنان نیرومند و خونخوار و بیرحم از هر سو آنها را احاطه کرده بودند، دستور داده شده است که در برابر حوادث مختلف از قدرت صبر و پایمردی کمک بگیرند، که نتیجه آن استقلال شخصیت و اتکاء به خویشتن و خود یاری در پناه ایمان به خدا است و تاریخ اسلام این حقیقت را به خوبی نشان میدهد که همین اصل اساسی پایه اصلی همه پیروزیها بود.
موضوع دیگری که در آیه بالا به عنوان یک تکیه گاه مهم در کنار صبر، معرفی شده" صلوة" (نماز) است، لذا در احادیث اسلامی میخوانیم: کان علی (علیه السلام) اذا اهاله امر فزع قام الی الصلاة ثم تلی هذه الایة اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ ...:
همانطور که گفتیم " هنگامی که علی (علیه السلام) با مشکلی روبرو میشد به نماز برمیخاست و پس از نماز به دنبال حل مشکل میرفت و این آیه را تلاوت میفرمود:" اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ ..."
از این موضوع هرگز نباید تعجب کرد، زیرا هنگامی که انسان در برابر حوادث سخت و مشکلات طاقتفرسا قرار میگیرد، و نیروی خود را برای مقابله با آنها ناچیز میبیند، نیاز به تکیه گاهی دارد که از هر جهت نامحدود و بی انتها باشد، نماز او را با چنین مبدئی مربوط میسازد، و با اتکاء بر او میتواند با روحی مطمئن و آرام امواج سهمگین مشکلات را در هم بشکند.
بنابراین آیه فوق در حقیقت به دو اصل توصیه میکند یکی اتکای به خداوند که نماز مظهر آن است و دیگری مساله خود یاری و اتکای به نفس که به عنوان صبر از آن یاد شده است.
1 ـ ایمان اگر همراه با عمل و توکّل و صبر و عبادت باشد، کاربرد بیشتری خواهد داشت. «الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ»
2 ـ نماز اهرم است، بار نیست. «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»
3 ـ صبر و نماز، وسیلهء جلب حمایتهای الهی هستند. «اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»
4 ـ اگرچه خداوند با هر کس و در هر جایی حضور دارد «هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ ما کُنْتُمْ» و لکن همراهی خدا با صابران، معنای خاصّی دارد و آن لطف، محبّت و یاری رسانی خداوند به صابران است. «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»
منابع:
تفسیر صافی، ج 1
تفسیر أطیب البیان، ج 2
تفسیر روح المعانی
تفسیر نور ج 1
تفسیر نمونه ج 1
نهج البلاغه کلمات قصار شماره