یکی از دوستان شهید شاهمرادی نقل میکند: «تا نزدیکیهای غروب آفتاب، مسیری طولانی را به طور مخفیانه شناسایی کرده بودیم. موقع مغرب، شهید محمدعلی شاهمرادی گفت: میخواهم نماز بخوانم. من گفتم: میان مواضع دشمن ممکن است هر لحظه شناسایی شده یا حتی اسیر شویم، ولی او بدون اعتنا به حرف من، آرام مشغول ساختن وضو بود. با خودم فکر کردم که جنگ ما به دلیل نماز است. همانگونه که امام حسین علیه السلام نیز وسط میدان کربلا در ظهر عاشورا نماز خواند. یک پتو کف قایق پهن کرده، به محمدعلی اقتدا کردیم و نماز را همانجا برپاداشتیم».1