خداى تعالى، در آخرین آیه از سوره مبارکه فتح فرموده است:
«مُحمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلىَ الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَئهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فىِ وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ؛ (1)
محمّد، فرستاده خداست و کسانى که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود مىبینى در حالى که همواره فضل خدا و رضاى او را مىطلبند نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است.»
این آیه، برخى از صفات مؤمنان عهد رسول خداصلى الله علیه و آله و سلم را براى ما ذکر مىکند. آنان نسبت به کافران سخت و خشن و در میان خود نرم و مهربان بودند. با یکدیگر رکوع و سجود مىکردند، از فضل و احسان خدا سود مىجستند و خوشنودى او را طلب مىکردند.
صفات مذکور در آیه فوق، یک مجموعه است و به هم مربوط است. مردمى که از فضل و بخشش خدا سود نمىجویند و خوشنودى او را نمىطلبند بلکه از زیرکى خود بهره مىجویند و در معاملات و روابط اقتصادى و مالى خود، جانب انصاف و خوشنودى حق را نگه نمىدارند، رحمت و رأفت بین خود و اتحاد اجتماعى خود را از بین مىبرند و در مقابل دشمنان، ناتوان مىگردند.
نقش نماز حقیقى در ایجاد ارتباط با خدا و رعایت انصاف و کسب حلال و در نتیجه ایجاد یک نظام اقتصادى سالم بر کسى پنهان نیست. (2)
از دیگر آثار و اسرار نماز که حائز اهمیت فراوانى مىباشد، میزان و معیار بودن نماز نسبت به اجراى دیگر دستورات و احکام الهى است.
فردى که نماز مىگذارد خود را موظف مىبیند که به دیگر احکام و دستورات الهى نیز عمل کند و آنها را نیز مورد توجه قرار دهد نمازگزار نمىتواند با بدن ناپاک و اعضاء آلوده به ناپاکى به نماز بایستد فرد جنب، فرد حائض و فرد نفساء بدون طهارت لازم نمى تواند نماز انجام دهد.
نمازگزار ضرورت دارد لباس پاک و عارى از البسه محرم (مانند زربفت، حریر و ابریشم (براى مردان) استفاده کند.
و از طرفى باید حلال و غیر غصبى بودن آن را احراز کند.
همچنان که مکان نمازگزار نباید غصبى و دزدى بوده باشد.
یا اینکه نماز او مانع از عبور و مرور مردم بوده باشد نمازگزار وظائف و آداب فراوان دیگرى مانند وقت شناسى، قبله شناسى را دارد که در رسالههاى علمیه به تفصیل مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است.
پس نماز در عین یک عمل واحد اسلامى بودن در همان حال، میزان و شاخص دهها و صدها عمل الهى دیگر نیز مى باشد. (3)
در نماز باید لباس و مکان و آبى که براى غسل و وضو استفاده مى شود حلال و طبق دستور اسلام باشد و اگر دگمه یا نخى از لباس یا قطره اى از آبى که براى نماز مصرف مى شود از طریق نامشروع تهیه شده باشد نماز باطل است.
جالب اینکه اگر بخواهیم نماز و دعاى ما قبول واقع شود باید لقمه اى را که مصرف مى کنیم نیز حلال باشد.
آرى همانگونه که هواپیما براى پرواز، بنزین مخصوص مى خواهد، پرواز معنوى انسان نیز لقمه حلال لازم دارد. (4)
یعنى اسلام، پرستشى را که در آن حقوق اجتماعى محترم نباشد، قبول ندارد. (5)
پی نوشته ها :
1- الفتح، 29.
2- مقاله: «تأثیر نماز در مسائل اجتماعى، سیاسى و فرهنگى»، میثم شرفى.
3- سیرى در اسرار نماز، عقیقى بخشایشى، ص 24-40.
4- یکصد و چهارده نکته درباره نماز، محسن قرائتی، ص 80.
5- نگرش نوین به زیباترین پرستش، بر محور نهجالبلاغه، حسینعلى مصدقیان، ص 60-64.
بیشتر اختلافات و کشمکشها در میان مردم از آن رو پیش مىآید که اغلب با مقاصد همدیگر تفاهم و آشنایى پیدا نمىکنند. همانند مضمون داستان مثنوى مولوى پیش مىآید که چهار نفر نام انگور را هر کدام با لغتى مىگفتند و با هم سر عنوان خواستهى خود منازعه داشتند که با ارائه عین مورد ادعا اختلافات خاموش گردید.
اگر همهى افراد در مسیر زندگى با روحیات و عواطف و تمایلات همدیگر آشنایى و تفاهم پیدا نمایند عداوتها و کینهها و اختلافات و کشمکشها تا حدود فراوانى تبدیل به مهر و عطوفت و محبت و صمیمیت خواهد شد...
اسلام براى هماهنگ ساختن تمام شئون زندگى و ایجاد الفت میان طبقات و اقشار گوناگون و متفاوت اجتماعى برنامههاى هماهنگ و دستورهاى متحد و یکنواختى را تشریع فرموده است که نماز نمونهاى از آنها است.
پیروان اسلام همگى بالاتفاق وظیفه دارند شبانه روز چندین بار به صورتهاى فردى یا اجتماعى نماز بپا دارند و کلمات و دعاها از جمله ایاک نعبد و ایاک نستعین و اهدنا الصراط المستقیم... را به زبان آرند و از خداوند متعال هدایت و سعادت همگانى را درخواست نمایند بر اساس ایجاد تفاهم و هماهنگى، در میان قشرها و سطوح مختلف اجتماعى است که هر کس در هر موقعیت و شرایط در فکر وحدت در طلب خیر براى سایر افراد و ابناء نوع بشرى از برادران اسلامى مىباشد و ایجاد وحدت حقیقى با دیگر برنامهها جز نماز، امر عملى نیست.
نماز یک برنامه وحدت بخش عملى در میان تمام مسلمانان جهان مىباشد به ویژه آنکه این عمل عبادى به صورت جماعت و جمعه و به صورت عمومى و همگانى برگزار گردد. که درست مفاهیم عبادت مىکنیم، کمک مىطلبیم، ما را به راه راست هدایت، مصداق عینى و عملى پیدا نماید. (1)
«طبق نظر قرآن کریم شرط وحدت اسلامى و برادر ایمانى شدن، نماز خواندن است.»(2)
یعنى با این تذکر نماز رکن تشکیل یک واحد اجتماعى اعتقادى است که ابتدا برادر ایمانى شکل گرفته و سپس بر اساس آن وحدت ایجاد مىشود و جامعهاى بر اساس آن تشکیل مىشود که سرلوحه آن نماز و عبادت است.
امام على علیه السلام خطاب به کوفیان فرمودهاند:
«پس در حالات گذشتگان و مؤمنان پیش از خودتان نیک بنگرید، چگونه بودند زمانى که گروهها، گرد هم آمده (خُلق و خوها موافق و مجتمع)، خواهشها سازگار، دلها راست، (آرا همگون)، دستها پشت سر هم، شمشیرها یار یکدیگر، نیایشها و بینشها، فرو رونده و ژرفنگر، و ارادهها، یکى و تصمیمها هماهنگ بود؟
آیا (به سبب این بینش و اتحاد)، خداوندانِ قدرت سرزمینها و مالک گردنهاى مردم دنیا نبودهاند؟ حال، به آن چه در پایان کارهایشان به سوى آن گرویدند، خوب بنگرید، هنگامى که جدایى پیش آمد، پیوستگى و سازگارى، پراکنده گردید، و سخن زبانها و اعتقاد دلها دوگانه گشت، چون ستیزیدند، گروهگروه شدند، و چون جنگیدند، پراکنده شدند، در نتیجه، خدا جامه شرافتى را که به آنان اعطا کرده بود از تنشان بر کند و خوشى و فراوانى نعمت خود را از آنان ربود، و داستانها و سرگذشتهایشان براى پند پذیرانتان در میان شما بر جا ماند.» (3)
نماز باعث همآوایى جهان هستى و نمازگزار با یکدیگر مى شود. کلیه اشیاء در جهان هستى در حال تسبیح خداوند هستند.(4)
«مولاى متقیان علیه السلام فرمود: هنگامىکه انسان مشغول نماز است، بدن و لباسش و آنچه در اطراف اوست تسبیح خدا مىگوید.» (5)
بدین جهت، بجاآوردن نماز، پرستش، کرنش و ثناى معبود همآوایى با جهان هستى است.
هر سپاه و سازمانى براى الهام استقامت و ثبات، سروشى را به سربازان و پیروان خود مىآموزد، که هر صبحگاه و شامگاه، با سرودن آن، روحیهى مقاومت را در جانهایشان به هیجان آورند و عزم و اراده خویش را آهنین سازند. سپاه هستى و ذراتى که به ظاهر خاموش و بىصدا مىنمایند، سرود پایدارى در فرمانبردارى از آفریننده را هر صبح و شام مىسرایند:
جملهى ذرات عالم، در نهان
با تو مىگویند روزان و شبان
ما سمیعیم و بصیریم و هشیم
با شما نامحرمان، ما خامشیم
چه، شما سوى جمادى مىروید
محرم جان خدادان، کى شوید؟
انسانها نیز به عنوان محور نظام خلقت، همنوا با سایر ذرات وجود، صبح و شام خود را با سرودن سروش ستایش و سپاس و اعلام وفادارى در اطاعت از خالق هستى آفرین، سپرى مىکنند. این سرود که در آن، تقیّد به مهمترین نکات عقیدتى، اخلاقى، عاطفى، سیاسى و... دیده مىشود، روح سازش ناپذیرى با طاغوتها و گمراهان، و پایبندى به نظام اخلاقى مشخص را در انسان تقویت مىکند. (6)
نماز باعث زنده ماندن و تقویت دین، حافظ قرآن (7) گسترش دهنده شعور اجتماعى، عامل بالندگى فردى و جمعى نمازگزاران و ایجاد کننده قدرت فردى و جمعى در نمازگزاران مىباشد.
نماز، بخصوص بصورت جماعت انسجام دهنده اجتماع است.
وسیله برائت از مشرکین(8) و ایجاد کننده جنبش اجتماعى است.
پی نوشته ها :
1- سیرى در اسرار نماز، عقیقى بخشایشى، ص 37-38.
2- سوره مبارکه توبه، آیه 11.
3- نهجالبلاغه، خطبه 234.
4- سوره مبارکه اسراء، آیه 44 و سوره مبارکه رعد، آیه 13.
5- میزان الحکمه، ج5، ص377.
6- پرستش آگاهانه، محمدرضا رضوانطلب، ص50-51.
7- ر. ک به از ژرفاى نماز، مقام معظم رهبرى، ص15-16 و تفسیر سوره حمد، سید مرتضى شبسترى، ص14.
8- صد و چهارده نکته درباره نماز، ص93 و تفسیر نماز، قرائتى، ص49.
امام صادق علیه السّلام: هرکـه درست وضو بگیرد و دو رکعت نماز بگزارد و رکوع و سجود آنها را به طور کامل به جا آورد ، سپس سلام گوید وخداوند عزّ وجلّ و رسول خدا را مدح کند و آن گاه حاجتش را بخواهد هر آینه آن را در جای خود جسته است و هر که خیر را در جایگاهش بجوید ناکام برنگردد .
منبع: میزان الحکمه 4، صفحه
«سامی یوسف» از ماجرای نمازخوان شدن خود میگوید
به گزارش خبرگزاری فارس، سامی یوسف ۳۱ ساله تیر ۱۳۵۹ در تهران متولد شد، او تهیهکننده، آهنگساز، ترانهسرا و خواننده مسلمانی است که از سه سالگی در انگلستان زندگی میکند و همواره در ترانههایش به مضامین اسلامی پرداخته است،مجله تایم او را «بزرگترین ستارهٔ راک جهان اسلام» و مجله گاردین از او به عنوان «ستاره راک مقدس» یاد کرده است.
«سامی» که طی سالهای اخیر چند ترانه نیز به زبان فارسی خوانده است در مصاحبه با مجله انگلیسی زبان «اِمل» میگوید: اصالت من آذری است و اگرچه آذریام خیلی خوب نیست، هنوز در خانه به این زبان صحبت میکنم، البته من به زبانهای انگلیسی و فارسی هم صحبت میکنم و تلاشم بر این است که زبان عربی را نیز به خوبی یاد بگیرم و یک سال آینده را نیز برای مطالعات اسلامی در مصر خواهم گذراند.
«سامی» که جوانترین فرد خانواده است، هماکنون با پدر، مادر خواهر و برادرش زندگی میکند و زندگی روزانهاش به دو بخش کار و مطالعه تقسیم شده است، او که همواره در کارهایش سعی کرده به تبلیغ دین اسلام و زیبایهایش بپردازد، درباره رسیدن به درک واقعی از اسلام میگوید: رسیدن من به چنین درکی سالها به طول انجامید، زمانی که خیلی جوان بودم درک من از اسلام به تبلیغات منفی محدود میشد که توسط رسانههای غربی منتشر میشد ولی از همان دوران کمکم سوالات زیادی در ذهنم به وجود میآمد که دیگر مسلمانان قادر به پاسخگویی نبودند و من بزرگ میشدم در حالی که به شدت از اینکه واجباتم را به جا نمیآوردم عذاب وجدان داشتم.
وی اینگونه ادامه میدهد: سرانجام زمانی که ۱۵ سال بیشتر نداشتم، خانواده «شیخ راشد الغنوشی» (یکی از رهبران اسلامی تونس) با ما همسایه شدند و پسرش نیز با من هممدرسهای شد. از آن به بعد من و او صبح با هم به مدرسه میرفتیم و بعدازظهرها نیز در خانه ما به بحث و گفتوگو درباره مذهب، سیاست و تاریخ میپرداختیم.
این خواننده محبوب اسلامی ادامه میدهد: من دوران حساسی را پشت سر گذاشتم، چند روز نماز میخواندم و دوباره چند روزی دیگر نمیخواندم و خانواده غنوشی در عین آنکه خیلی روی این مسائل حساس بودند هیچگاه مرا به انجام کاری اجبار نمیکردند، خلاصه این دوران تا دهه پیش ادامه داشت تا آنکه من خواندن نماز آن هم ۵ نوبت در روز را به صورت مستمر شروع کردم و پس از مدتی دیدم که چقدر نسبت به این مسئله احساس خوبی دارم و پس از آن در سال ۲۰۰۲ در دورههای تجدید ـ که توسط موسسه تحقیقی اسلامی دوحه برگزار شد ـ شرکت کردم و این دوره باعث شد تا با استحکام بیشتری به دین اسلام روز بیاورم، من در این دوره یاد گرفتم که انسان به دنبال دانش نمیرود که فقط برای خودش سودمند باشد بلکه باید برای کمک به خود و دیگران در جستوجوی دانش باشیم.
«سامی یوسف» میافزاید: شرکت در این دوره مثل این بود که دارم یک رویای شیرین میبینم، برای یک ماه میان کسانی زندگی کردم که پیش از این هیچگاه آنها را ندیده بودم و روح عشق و برادری آنچنان ما را به هم پیوند داده بود که من تاکنون چنین چیزی را میان اعضای هیچ خانوادهای ندیده بودم، کمی بعد با موسسه انتشاراتی «نشید» آشنا شدم و همکاریام را شروع کردم. نشید موسسهای است که دو هدف را دنبال میکند: اول؛ گسترش پیام اسلام، و دوم؛ تشویق جوانان به آنکه به دین و ایمانشان افتخار کنند.
وی در پایان این مصاحبه گفت: اسلام انسان بر آن میدارد تا در همه زمینهها بهترین باشند و ما با بهره گرفتن از مضامین اسلامی باید تلاش کنیم در تمام عرصههای زندگی به عنوان انسانی مسلمان بهترین باشیم.
الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قَلُوبُهُم بذکرِ اللَّهِ أَلَا بذکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ
(هدایت شدگان) کسانی هستند که ایمان آورده و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد. بدانید که تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد.
* یاد خدا تنها به ذکر زبانی نیست، اگر چه یکی از مصادیق روشن یاد خداست، زیرا آنچه مهم است یاد خدا بودن در تمام حالات، خصوصاً در وقت گناه است.
باتأمل در سیره بزرگان علم و معنویت، عالمان ربانی مانند ملاحسینقلی همدانی ها1 و علامه قاضی ها2 و بهجت ها4درمی یابیم این واصل شدگان به حریم قدس، روزگار خود را به عبادت خداوند گذرانده و نیک دریافته اند که برای عبادت خدا آفریده شده اند3 و راه رسیدن به یقین و مدارج عالی معرفت، عبادت خداوند است،4 لذا به پیروی از اهل بیت:اینان نیز به عبادات و مستحبات، اهمیت بسیار می داده اند. این اسوه های بندگی، با وجود آن که عامل نجات را فضل و رحمت خداوند می دانسته اند، از وظیفه بندگی، غافل نمی شدند.
گرچه وصالش نه به کوشش دهند
هر قدر ای دل که توانی بکوش
(حافظ)
گویا کلام امیر عارفان و عابدان، امیر مؤمنان7را به جان دریافته اند که فرمود:
لا تَکُن مِمَّن یَرجو الآخِرَةَ بِغَیرِ العَمَلِ ... یُحِبُّ الصّالِحینَ و لا یَعمَلُ عَمَلَهُم، و یُبغِض ُ المُذنِبینَ و هُوَ أحَدُهُم ... یُقَصِّرُ إذا عَمِلَ، و یُبالِغُ إذا سَألَ ... فهُوَ بِالقَولِ مُدِلٌّ ، و مِنَ العَمَلِ مُقِلٌّ؛ 5
از کسانی مباش که امید سعادت آخرتی دارند؛ اما اهل عمل نیستند.... صالحان را دوست دارند؛ اما اعمال آنان را انجام نمی دهند. از گنه کاران نفرت دارند؛ اما خود نیز از آنان هستند.... هنگام عمل، کوتاهی می کنند و هنگام دعا، زیاده خواهی. پس او به گفتار و سخن ناز می فروشد (و همگان را موعظه می کند)؛ ولی هنگام عمل، کم کار است.
آری؛ اینان کسانی هستند که با عبادت خدا و سجود و رکوع پیوسته، قدم به قدم پله های رشد را طی کرده و قطره قطره، دریایی از معارف و علوم الهی را در جان خود پدید می آوردند. نه تحصیل و تدریس، ایشان را از عبادت خدا باز می داشت و نه خانواده و فرزندان و مراجعان. مجاهدان روز بودند و سینه گدازان شب. آن چنان لذتی می چشیدند که حاضر نبودند سحرخیزی یک شب را با سلطنت دنیا عوض کنند.