نماز عملى عبادى و ذکر و توجه خاصى به خداوند سبحان است و اثر طبیعى آن ایجاد روحیهاى در انسان است که او را از فحشا و منکر باز مىدارد و نفسش را از زشتىهاى گناه پاک مىکند. طبیعت نماز، انسان را به یاد نیرومندترین عامل باز دارنده؛ یعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مىاندازد، داراى اثر بازدارندگى از فحشا و منکر است، زیرا کسى که روزى پنج بار با بدن پاک و لباس پاک روى به درگاه خدا آورده و تکبیر بگوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر شمرده و به یاد نعمتهاى او افتد و حمد و سپاس او را گوید و...
این امور سدّ نیرومندى در برابر گناه محسوب مىشود و او را از فحشا و منکر باز مىدارد ولى هر نمازى به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است، نهى از فحشا و منکر مىکند.
کسى که نماز مىخواند، هر چند نمازش صورى و آلوده به گناه نیز باشد، نماز در او بىتأثیر نخواهد بود، گرچه ممکن است تأثیر این گونه نماز ضعیف باشد، زیرا اگر این گونه افراد همان نماز را هم نمىخواندند، چه بسا از این هم آلودهتر بودند، پس نهى از فحشا و منکر مراتبى دارد و هر نمازى با توجه به میزان رعایت شرایط آن، نماز خوان را از آن نهى مىکند و یا ممکن است عدم حضور قلب، عدم خلوص و نقصان شرایط بر نماز با ویژگىهاى یاد شده، اثر آن را ضعیف نماید.
بنابراین، هر چه توجه به خدا در نماز، افزایش یابد و خضوع و خشوع در آن کامل و اخلاص در آن بیشتر شود، اثر بازدارندگى آن نیز بیشتر و هر مقدار جنبههاى یاد شده ضعیف شود، بازدارندگى آن نیز ضعیف خواهد شد.
بحث درباره فلسفه و حکمت نماز در واقع آشنایى با اسرار و رموزى است که در این عمل عبادى نهفته است . باید توجه داشته باشیم که خداوند متعال هیچ دستورى را بدون حکمت و علت بر بندهاش واجب و یا حرام نمىسازد. در این شکی نیست که وقتی خداوند عملی را برای انسان واجب میکند قطعا برایش سود و فایده بسیار دارد و بالعکس وقتی عمل و یا چیزی را حرام میکند یقینا ضرر بسیاری برای انسان دارد و همین طور است مواردی که مکروه و مستحب اعلام شدهاند. در این زمان که علم پیشرفت کرده؛ بسیاری از علل و سود و زیانهایی برای اعمال ذکر میشود که نشانگر حکمت و فلسفه حرام و واجب شده اعمال و برخی چیزهاست.
شایان ذکر است که انسان مومن و متعهد، در مقابل پروردگار روحیه تعبد و تسلیم پذیری دارد و نیازی به دانستن علل و حکمت احکام ندارد، گرچه دانستنش هم مشکلی ندارد. ولی اصل بر تعبد در برابر خداوند است.
یکی از راه های لذّت بردن از مناجات، دقّت در معانی ادعیه و آیات و روایات است. آشنایی با زبان عربی اگر هیچ فایده ای نداشته باشد، بهترین برکت آن فهم معنای بسیاری از آیات و روایات است. خواندن و شنیدن شرح و توضیح بزرگان در مورد دعاها هم بسیار مناسب است. در هنگام خواندن مناجات نیز باید خود را در فضای دعا قرار دهیم تا حال دعا و مناجات پیدا کنیم.راه دیگر لذّت مناجات، انتخاب زمان و مکان مناسب برای آن است. توصیه می شود سحر و قبل از اذان صبح را برای خواندن دعا و قرآن انتخاب کنید.
یکى از ویژگیهاى مرحوم علامه طباطبایى(ره) دائم الذکر بودن ایشان بود حتى نقل شده است:
در اواخر عمر که دچار کسالت شدید و عصبى بودند، حتى نزدیکان را نمىشناخت و از خورد و خوراک غافل بود؛ یعنى اگر لیوان آب یا غذا را به دستش مىدادند تا نمىگفتند، بخور، نمىخورد، ولى در همان حال، آهسته ذکر مىگفت و به یاد خدا بود و گویا در عالم دیگر است.
در لحظات آخر عمرش یکى از شاگردان خصوصى علامه مىگفت: از ایشان پرسیدم چه کنم در نماز به یاد خدا باشم و حضور قلب داشته باشم؟ براى شنیدن بیانات استاد، گوشم را نزدیک دهانش بردم، چند بار فرمودند:
توجه، مراقبه، توجه، مراقبه، به یاد خدا باش و خدا را فراموش نکن. (1)
پینوشت:
1- جرعههاى حیاتبخش، ص 355 .
برگرفته از کتاب پندهاى حکیمانه، ج ۳، علامه حسن حسن زاده آملى .
مقدمه
حقیقت و گستره هر چیز را از درک نحوه هستی آن می توان بدست آورد، بنابراین از آنجا که در شب معراج (و در واقع در برزخ نزولی) چهره ملکوتی نماز برای مقام ختم مرتبت جلوه نمود،[1] و در قبر (در واقع در برزخ صعودی) برای مومن نماز گزار متمثل می شود،[2] بخوبی می توان فهمید که نماز فراتر از وجود اعتباری دنیایی که به صورت ارکان مخصوصه تحقق پیدا می کند، دارای وجود حقیقی و عینیت ملکوتی نیز هست. به دلیل این ویژگی نماز است که برخی از معارف دینی بخوبی در آن تجلی کرده و در واقع گستره هستی نماز تجلی گاه بسیار دیگری از معارف دینی نیز هست که در این جا به نمونه هایی از آن اشاره می شود:
1. نماز نمودار کامل توحید و یگانه پرستی است، زیرا نماز با تسبیح و تنزیه ذات حق تعالی شروع می شود و به آن ختم می گردد. به عنوان مثال، گذشته از تسبیح های توحیدی که در رکوع، سجود، اذان، اقامه، تشهد و رکعت های نماز اداء می شود و نماز گزار با گفتارها و کردارهای توحیدی یگانه پرستی خود را به منصه ظهور می رساند، گفتن تکبیرات متعدد در آغاز و انجام نماز زیباترین شعار توحیدی است که در نماز اداء می شود، زیرا تکبیر گرچه نشانه جمال حق است، ولی جلال الهی نیز در آن نهفته است، چون خود تکبیر عین تنزیه الهی است، بدلیل آن که معنای «الله اکبر» این نیست که خداوند بزرگتر از اشیای دیگر است، بلکه معنایش این است که خداوند بزرگتر از توصیف است. و از آن جا که در اذان و اقامه و تکبیر های متعدد افتتاحی و همچنین در تکبیرهای سه گانه تعقیب نماز خداوند تنزیه می گردد،[3] پس بدین ترتیب معلوم می شود که معارف توحیدی به زیباترین وجه در نماز جلوه کرده است که شاید در کمتر عبادتی بدان گونه تجلی کرده باشد.
سلام کلمهایست زیبا که هم بر کام شیرین میآید و هم با معنای خوشش، رابطهی میان گویند و شنوندهاش را گرم میکند.
سلام به معنی سلامتی و امنیت است و وقتی بر کسی سلام میدهی، به او میگویی که تو از سوی من در امانی و خیالت تخت که تا با منی خاطرت آسوده خواهد بود. و خلاصه آنکه سلامت یعنی سرت سلامت!
سلام را معمولا وقتی میگویی که با کسی چهره به چهره شوی، آنگاه است که حضورت را با طنین سلام، سبز میکنی و نیز خاطر او را.
به نماز فکر کردهای؟ در آن پایان نماز حواست هست که با چه کسانی مواجه میشوی و بر آنان گلِ سلام هدیه میکنی؟
... وقتی که نماز را به انتها میرسانی شهادتین را که گفتی بعد از صلوات بر پیامبر و خاندانش شروع به دادن سلام میکنی. سلام اول، یعنی همان جمله "السلام علیک ایها النبى..." کاملا مشخص است که خطاب به پیامبر گرامى اسلام مىباشد. همچنان که قرآن به آن سفارش کرده است (احزاب، 56).
اما سلام های بعدی چه؟
جملهی "السلام علینا و علی عباد الله الصالحین" خطاب به خودمان و بندگان نیکوکار خدا (به ویژه در نماز جماعت) است. مسلمانان، در هر نمازى پیوند دوستى با همهی بندگان نیکوکار خدا را به خود تلقین مىکنند و درود صلح را بر بندگان نیکوکار مىفرستند.
و جمله "السلام علیکم و رحمةالله و برکاته" بنابر قولی، خطاب به انبیا، ملائکه و امامان معصوم مىباشد.(1) و بنابر قولی دیگر، خطاب به جمیع مؤمنان؛ یعنى سلام و رحمت و برکات خداوند برشما مؤمنان.(2)
در پایان ملاقتت با خدا؛ وقتی که از عرش برمیگردی، اولین کسی که با او مواجه میشوی رسول خداست.
حال خودت را تصور کن که در مقابل پیامبر خدا نشستهای؛ که این تصور نیست، بلکه واقعیت است؛ حالا خودت بگو که چگونه به او سلام میکنی؟
_______________________________
1- شرح لمعه، ج1، ص82; شهید بهشتى، سرود یکتاپرستى، ص29.
2-میرزا جواد تبریزى، صراط النجاة، ج3، ص317; امام خمینى، توضیح المسائل، ص153، ط9
به نظر میرسد با توجه به ریشه لغوی اقامه، که از قیام ـ در مقابل قعود است ـ اقامه نماز را به معنای برپایی آن بگیریم در مقابل آن زمین ماندن و زمینگیر شدن و بیاعتنایی به آن است و این معنا دارای مصادیقی است:
الف ـ گزاردن درستِ نماز با حدود و شرایط آن؛
ب ـ به جای آوردن نماز به نحو کامل و احسن؛
ج ـ تداوم در برپایی نماز؛
د ـ تلاش برای مطرح کردن و گسترش نماز در جامعه.
راغب در مفردات گوید: «و لم یأمر تعالی بالصّلوة حیثما امر و لا مدح به حینما مدح الاّ بلفظ الاقامة تنبیها انّ المقصود منها توفیة شرائطها لا الاتیان بهیئاتها...؛ در تمام مواردی که خداوند به نماز امر یا مدح به آن کرده است واژه اقامه نماز آمده است تا به این معنا توجه داده شود که مقصود از نماز، گزاردن نماز واجد شرایط است نه تنها به جای آوردن هیأت نماز(بدون روح).»
چرا شیعیان نمازهای پنجگانه را در سه وقت میخوانند؟
مسأله «جمع بین الصلاتین» از مسائل مهم فقهی و حساس است که اخیراً از طرف دانشمندان محقق شیعه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است؛ زیرا برخی تصور میکنند که جمع بین دو نماز نوعی خواندن نماز در غیر وقت شرعی است، برای روشن شدن موضوع ابتدا نکاتی را یادآور میشویم:11. همه گروههای اسلامی در این مسأله اتفاق نظر دارند که در «عرفات» میتوان هر دو نماز ظهر و عصر را در وقت ظهر، با هم و بدون فاصله ادا کرد، و در «مزدلفه» نیز جایز است نماز مغرب و عشا را در وقت عشا بجا آورد.
2. حنفیها میگویند: جمع بین نماز ظهر و عصر در یک وقت، و نماز مغرب و عشا در یک وقت، تنها در همان دو مورد «عرفه» و «مزدلفه» جایز است و در سایر موارد، جایز نیست.
3. حنبلیها، مالکیها و شافعیها میگویند: جمع بین نماز ظهر و عصر و یا جمع میان نماز مغرب و عشا در یک وقت خاص، علاوه بر دو مورد یاد شده، در حال سفر نیز جایز است. برخی از این گروهها، با هم خواندن دو نماز را در موارد اضطراری; مانند زمانی که باران ببارد و یا نمازگزار بیمار یا در هراس از دشمن باشد، جایز میدانند.
آخرین مرحله نماز، سلام و درود فرستادن بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، بندگان صالح و همه نماز گزاران است.
«تکبیرة الاحرام» اجازه ورود به نماز و «سلام» اجازه خروج از آن است.
در باره حکمت و فلسفه «سلام» میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. احساس یگانگی و همدلی مسلمانان
نمازگزار وقتی در سلام نماز به همه مؤمنان و بندگان صالح و بر خودش سلام میدهد، احساس میکند که تنها نیست و یکی از آحاد امت بزرگ اسلام است و با مردان خدا، در هر جای زمین احساس همبستگی میکند.
2. امان خواستن از خدا ؛
واژه سلام در میان دو معنا مشترک است: 1 ـ درود و تحیت 2 ـ نام مقدس خداوند .
طبق معنای اول، معنای سلامهای نماز روشن است؛ ولی بر اساس معنای دوم ؛ اشاره و کنایه از این است که نمازگزار به اذن پروردگار، سلامتی و امن از عذاب را برای مؤمنان تفأل میزند.
انسان در زندگی مادی بدون تردید در تنگنا قرار می گیرد، امکانات و توان انسان محدود است و با مشکلات بسیار، بدون پشتوانه نمی توان زندگی کرد. آنان که مادی می اندیشند، فقط به پشتوانه های مادی فکر می کنند، ولی آنان که الهی فکر می کنند پیوسته با پشتوانه های معنوی خود را از بن بست می رهانند. از این دست پشتوانه ها، نماز است. نماز، جلوه برجسته یاد خداست و «دل آرام گیرد ز یاد خدای «أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»