«پیرزن فقیر و بینوایی مسجدی را که حضرت محمد صلی الله علیه و آله در آنجا نماز میخواندند، جارو میکشید. این پیرزن بیشتر در یکی از گوشههای محوطه مسجد میخوابید و خوراک او را کسانی که برای نماز جماعت میآمدند، تهیه میکردند. روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وارد مسجد شدند؛ ولی زن جاروکش را ندیدند. پرسیدند: کجا رفته است؟ جواب دادند: این زن شب گذشته مرده است و او را دفن کردهاند. تصور نمیکردیم که این زن ارزش آن را داشته باشد که خبر مرگش را به شما بدهیم. پیامبر از شنیدن این خبر ناراحت شدند و آنها را توبیخ کردند. سپس از آنها خواستند تا او را به مکان قبر زن ببرند. آنها حضرت را راهنمایی کردند. ایشان همراه جمعیت آمدند و با همه همراهها رو به قبر زن ایستاده، برای آمرزش این پیرزن نماز میت خواندند».1
«پیامبر اسلام برای دعوت مردم به اسلام، افراد یا گروههایی را به سوی قبیلههای مختلف در شبه جزیره عربستان اعزام میکرد تا آنها را به توحید، یکتاپرستی و پرهیز از شرک فراخوانند. برخی قبیلهها مانند عضل و قاره که با ظهور اسلام منافعشان را در خطر میدیدند، با مسلمانها از درِ نفاق و دورویی درآمدند و از رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، نمایندهای را برای ارشاد و تبلیغ قبیلههای خود درخواست کردند. پیامبر هم گروهی را به سرپرستی مرند به سوی آنها اعزام کرد. آنها در منطقهای به نام رجیع در خارج مدینه با توطئه و نقشه قبلی، نمایندههای پیامبر را محاصره کردند که بر اثر درگیری، تعدادی از مسلمانها به شهادت رسیدند و دو نفر به نامهای زید و جنیب به اسارت منافقها درآمدند. منافقها برای خوشخدمتی، این دو مسلمان را به کفار قریش تحویل دادند. کفار هم زید را در دم شهید کردند و تصمیم گرفتند جنیب را در تنعیم به دار بیاویزند. جنیب در کنار چوبه دار از سران قریش خواست که اجازه دهند دو رکعت نماز بخواند. کفار با پیشنهاد جنیب موافقت کردند و جنیب با آرامش و توجه به نماز ایستاد. بیتوجهی وی نسبت به مرگ، اطرافیان را به شدت شگفتزده کرد. جنیب پس از نماز رو به کفار کرد و گفت: اگر نبود که گمان کنید من از ترس مرگ، نمازم را طولانی میکنم، به این زودی از عبادت خدای سبحان جدا نمیشدم. جنیب را به دار آویختند؛ درحالیکه لبانش به یاد خدا میجنبید و آخرین کلامش این بود: خدایا تو شاهدی که یک دوست در اطرافم نیست تا سلام من را به حبیبم برساند. خدایا تو سلام مرا به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برسان. این را گفت و به شهادت رسید».1
آثار و برکات نماز جماعت
- در نماز جماعت، آثار برابری و برادری بهتر نمودار می گردد.
- افراد مختلف از قشرهای گوناگون جامعه در کنار یکدیگر می ایستند و با خدای خویش راز و نیاز می کنند.
- نمازگزاران در پایان نماز با یکدیگر آشنا می شوند.
- به مشکلات هم دیگر رسیدگی می کنند و به یاری هم می شتابند.
- اگر یکی از مؤمنان را در صف جماعت ندیدند از حال او جویا می شوند.
- اگر بیمار بود به دیدارش می روند.
- اگر گرفتار بود به یاریش می شتابند.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
«مَنِ اختَلَفَ اِلَی المَسجِدِ اَصَابَ اِحدَی الثَّمَانِ: اَخاً مُستَفاداً فِی اللّهِ، اَو عِلماً مُستَطرَفاً، اَو ءَایَهً مُحکَمَهً، اَو سَمِعَ کَلِمَهً تَدُلُّهُ عَلَی الهُدَی، اَو رَحمَهً مُنتَظِرَهً، اَو کَلِمَهً تَرُدُّهُ عَن رَدًی، اَو یَترُکَ ذَنباً خَشیَهً، اَو حَیَاءً».
«هر کس در مسجد رفت و آمد کند به یکی از هشت مورد زیر می رسد: یا به برادری می رسد که در راه خدا از او فایده ای می برد، یا به علم و دانش تازه، یا به آیه محکمه و دلیل درست و مطابق با واقع، یا سخنی شنود که او را به راه حق هدایت و رهبری نماید، یا به رحمت الهی که انتظار آن را می برد، یا به سخنی که او را از انحراف و گمراهی باز دارد، یا ترک گناهی کند به خاطر ترس از عقوبت و یا شرم از خدا».
منبع: کتاب خانه دوست، جعفر شیخ الاسلامی، انتشارات مؤسسه فرهنگی انتشاراتی ستاد اقامه نماز، تابستان 1389.
سرباز نماز
در یکى از روستاهاى فیروزکوه، جلسه بزرگداشت شهدا برپا بود و شهید امیر سپهبد صیاد شیرازى به عنوان سخنران دعوت شده بود.
پس از مداحى و چند برنامه مرسوم دیگر از شهید صیاد خواستند سخنرانى کند. ایشان پشت تریبون قرار گرفت و پس از شروع به صحبت با نام خداوند تبارک و تعالى و درود و صلوات بر پیامبر و آلش (علیهم السّلام) فرمود: روزى جلسه مهمى در مورد جنگ خدمت حضرت امام بودیم، وقت نماز شد، امام وضو گرفت و به نماز ایستاد و ما هم به تبع امام فهمیدیم وقت نماز است و نماز بر همه چیز ترجیح دارد. بعد شهید صیاد شیرازى با اشاره به وقت نماز به حضار فرمود: الان هم وقت نماز هست اگر خواستید بعد از نماز براى شما سخنرانى مى کنم. صحبت را تمام کرد و صفهاى نماز تشکیل شد و همانجا در اول وقت نماز جماعت برپا شد.
امروز ما و فرزندانمان سر سفره ی غرب و محصولات غرب نشسته ایم؛ از انیمیشن ها و فیلم های سینمایی که از تلویزیون خودمان پخش می شود گرفته تا آثار هالیود و ماهواره ها و در نهایت میلیون ها سایت و وبلایگی که توسط دشمنانمان مدیریت میشود.
***
راستی اینها ما را به کدام سو هدایت می کند؟
آیا دوست نداریم که سر سفرهی قرآن بنشینیم؟
آیا آسمانی شدن آرزویمان نیست؟
راستی فرزنانمان چه؟
چگونه می توان آنها را از خطر این شیاطین بیمه کرد؟
چگونه می توان آنان را از دام شیطان نجات داد و در دامن قرآن گذارد؟
قرآن می گوید: راز بهره مندی از هدایت آسمانی بعد از ایمان به خدا اقامه ی نماز است.
ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ *الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاة...
(البقرة : 2 و3)
آن کتاب با عظمتى است که شک در آن راه ندارد و مایه ی هدایت پرهیزکاران است. (پرهیزکاران) کسانى هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان مىآورند و نماز را برپا مىدارند...
در نماز مدام از خدا راه را می طلبیم و نجات از بی راهه را می خواهیم. آیا کسی که در شبانه روز ده بار از خالق خود راه را می جوید گمراه می شود؟
اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم * صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّین
(الفاتحة:6 و 7)
ما را به راه راست هدایت کن ... راه کسانى که آنان را مشمول نعمت خود ساختى نه کسانى که بر آنان غضب کردهاى و نه گمراهان.
آیا رستگاری و سعادت آرزوی قلبی همه ی ما نیست آیا مقام مؤمنین کم مقامی است که به سادگی از کنار آن بگذریم، قرآن می گوید اولین گام عملیاتی برای تقویت ایمان و راهیابی به شاهراه سعادت اقامه ی نماز است.
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون* الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُون
(المؤمنون : 1)
به راستى مؤمنان رستگار شوند. همان کسانى که در نمازشان فروتنند
ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ *الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاة
(البقرة : 2 و3)
پیرمردی جلو در زندان نشسته بود و گریه می کرد، کنارش نشستم، دستم را روی شانه اش گذارشتم و از او پرسیدم؛ پدرم! چه شده؟
گفت: به خدا خیلی خون دل خوردم تا به اینجا رساندمش، 22 سال کارگری، زحمتها کشیدم. اما الآن چی؟ ناخلف از کار در آمد. هر روز یک درد سر تازه. این آخری معلوم نیست چه غلطی کرده که ممنوع الملاقاتش کرده اند. الآن یک هفته است پشت در زندان نشسته ام. نمی گذارند ببینمش.
واقعا از آیند خود و فرزندانمان احساس خطر نمی کنیم؟
نکند فرزن من هم بزهکار شود؟
آیا راهی هست؟
آیا راهی هست که او را بیمه کنم؟
آیا راهی هست که او را در مقابل انحرافات اجتماعی و جرم و بزه بیمه کنم؟
قرآن بازهم نماز را به عنوان اولین اقدام معرفی می کند:
وقتی از مجرم می پرسند چه چیز تو را به این روز انداخت؟
پاسخ را از اینجا شروع می کند:
*** بی نمازی ***
فىِ جَنَّاتٍ یَتَسَاءَلُونَ* عَنِ الْمُجْرِمِینَ* مَا سَلَکَکمُْ فىِ سَقَرَ* قَالُواْ لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ
(مدثر/40تا43)
آنها در باغهاى بهشتند، و سؤال مى کنند ... از مجرمان: چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!» مى گویند: «ما از نمازگزاران نبودیم،
... أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَر
(العنکبوت : 45)
نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمىدارد، و یاد خدا بزرگتر است و خداوند مى داند شما چه کارهایى انجام مىدهید!
احکام و مقرران نماز، تمرین و الزام بسیار قوی برای نماز گذار است، تا روحیه عدالت و پاکی گرایی در او تقویت شود و از هر گونه ظلم، جور، گناه و فحشایی به طور جدی فاصله بگیرد.
رئیس زندان تهران و مشهد در آماری اعلان کردند: «نود درصد مجرمین بینمازها هستند»
باید یادشان برود برای چه آمده اند،
باید یادشان برود تا کجا می توانند بروند،
باید یادشان برود ریشه در کجا دارند
باید یادشان برود تا کجا لیاقت رشد دارند
باید سرگرمشان کنیم
باید سرگردانشان کنیم
بهترین راه هوس است
بهترین راه شهوت است
هوس بهترین قفس است برای در بند کشیدن
شهوت بهترین شراره است برای به آتش کشیدن
این ها محتوای جلسه ای بود پشت درهای بسته با حضور دنیا و شیطان جن و انس.
جلوه های دنیا، وسوسه های آن دشمن قسم خورده که از زمان پدرمان ـ آدم ـ کینه شتری به دل گرفته(قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین ص : 82)، دسیسه های طاقوت استکباری که جز به نابودیمان نمیاندیشد؛ همه و همه دست به دست هم داده اند تا ما را چنان در دام شهوت و هوا و هوس به بند و قفس بکشند که دیگر نفسمان بالا نیاید و اندیشه عالم بالا را از سرمان بیرون کنند.
ساز مدرنیته که به دست دشمنان دوست نمای غربیمان کوک شده است و چه ظاهر گوش نوازی دارد، غافل از اینکه غافلمان میکند از عاقبت کار و ذوبمان می کند در روز مرگی و اکنون زدگی. تا کی باید به این ساز برقصیم سازی که هر روز با یک ایسم جدید می نوازد، رقص رفاه زدگی، رقص تن آسایی، رقص ترس؛ ترس از از دست دادن رفاه، رقص پوچ اندیشی، رقص احساسهای پوچ و احساس پوچی.
آواز سینما، آوازی که در دستگاه هالیوود می خواند، آوازی که حلقومش شهوت است و خشونت، سکس است و قتل، آوازی که دست مایه اش پاکی کودکانمان، سلامت خانواده های مان، امنیت اجتماعمان و آرامش قلبهایمان است. تا کی سر سفره های خانه هایمان بشقاب های ماهواره سرو کنیم. بشقاب هایی که با هنر نیرنگ و نیرنگ هنر تزئین شده است. بشقاب هایی که پر از غذاهای آنطرف آب است. غذاهایی که مسموم است.سمی که نفس رشدمان را به شماره انداخته است و پر پروازمان را به آتش شهوت سوزانده.
حال در این آوردگاه نبرد عقل و جهل، حق و باطل، هوش و هوس، راه کدام است، سلاح کدام است، با کدام تاکتیک و تکنیکی باید پیش رفت؟
قرآن بازهم نماز را به عنوان اولین عملیات معرفی می کند، والفجری که فجر است، فتح المبینی که فتحش آشکار است.
فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا (مریم : 59 )
امّا پس از آنان، فرزندان ناشایستهاى روى کار آمدند که نماز را تباه کردند، و از شهوات پیروى نمودند و بزودى (مجازات) گمراهى خود را خواهند دید!
این آیه ی شریفه تصریح دارد در اینکه شهوت گرایی و هوس مداری و درنتیجه شغاوت انجامی از ضایع کردن نماز آغاز میشود و این مفهوم را فریاد می زند که اگر نماز با قامتی استوار اقامه شود قد علم میکند در مقابل تمام کشش های بی امان نفس.
جهت سنین(۱۲-۷) سالهها یا کودکان
۱- یاد دادن نماز به آنها.
۲- دادن جایزه به کودکان فقط به خاطر برگزاری نماز، اعم از مرتب خواندن، درست خواندن و به موقع خواندن نماز.
۳- بردن کودکان به مساجد و مراسم نماز توسط والدین که به صورت عادت در بیاید.
۴- راحت نمودن و راحت کردن نماز برای نمازگزار کودک.
۵- ارزش دادن و تشویق لفظی او در جمع دوستان و آشنایان.
جهت سنین(۱۹-۱۳) سالهها یا نوجوانان
۱- آشناکردن آنها به فواید نماز.
۲- تبلیغ عملی(پدر و مادرو سایر بزرگان خودشان می بایست نماز خوان باشند).
۳- تفهیم این امر به نوجوان که نماز وظیفه یک مسلمان است و نشانه مسلمانی است.
۴- آشنا کردن با معنا و مفاهیم نماز.
۵- اصرار نکردن زیاد و عدم تکرار، که در غیر این صورت نتیجه معکوس خواهد داشت. زیرا پرگویی و مکررگویی کسالت آور است.
۶- سفارش کردن به نماز با آرامش وبیان منطقی و مستدل برای اقامه نماز.
۷- ذکر دلیل و فلسفه برای تک تک ارکان و اذکار نمازو عدم القاء نماز به صورت آمرانه و کورکورانه.
۸- برگزاری مسابقات و در نظر گرفتن جوایز نفیس برای برندگان مسابقات نماز.
جهت سنین جوانی(۳۰-۲۰) ساله ها
1- ملموس کردن نتایج منفی و فواید نماز. مثلا ذکر موفقیت افرادی که نماز خوان هستند و یا عدم موفقیت افرادی که در عین حال نماز نمی خوانند.
۲- سعی در معرفی و پیدا کردن دوستان موفق برای جوان که اهل نماز نیز باشند، به ویژه اینکه الگو پذیری جوان از جوان اسانتر و بهتر است.
۳- نماز را به صورت عادت و سنت درآوردن.
۴- بیان فواید نماز از جمله ،ایجاد نظم و برنامه، بهداشت جسمی و روانی، نوعی ورزش و امانتداری و .......
۵- القاء و اغناء این نکته که بهترین راه حل برای شکر گذاری ازخداوند اقامه نماز است.
۶- بیان حکمت و فلسفه و فایده نماز ازقول پیامبر اکرم و ائمه معصومین علیهم السلام.
۷- فراهم کردن امکانات برگذاری نماز مثل جا و سایر ملزومات.
۸- بهره گیری از زمان و مکان جهت تبلیغ نماز به نحو احسن
۹- سفارش به این نکته که نماز اوّل وقت مصونیت به همراه دارد.
۱۰- پیراسته کردن فضای مسجد و نمازخانه و .......
۱۱- سعی کنیم در برقرای ارتباط با نسل جوان فقط توجه نکنیم بلکه ابتدا همدلی سپس توصه نمائیم.
۱۲- حذف زواید و اضافات نماز و دنبلههای آن به ویژه در نمازهای جماعت به دو دلیل. نخست ازجهت جسمانی، شاید برخی قادر به ادامه نماز نباشند. دوم شاید آشنا به انواع دعا و تعقیبات نماز نباشند که در هردو مورد احتمال شرمنگی برای فرد وجود دارد.
منبع تحقیق : بر گرفته از کتاب نماز و آثار فرهنگی، سیاس، اجتماعی آن
عَنْ ضَمْرَةَ بْنِ حَبِیبٍ قَالَ سُئِلَ النَّبِیُّ ص عَنِ الصَّلَاةِ فَقَالَ ص:
1. الصَّلَاةُ مِنْ شَرَائِعِ الدِّینِ (نماز از قوانین دین است)
2. وَ فِیهَا مَرْضَاةُ الرَّبِّ عَزَّ وَ جَلَّ (و در آن رضایت پروردگار عز و جل)
3. فَهِیَ مِنْهَاجُ الْأَنْبِیَاءِ (پس نماز سیره و روش روشن انبیاست)
4. وَ لِلْمُصَلِّی حُبُّ الْمَلَائِکَةِ (نماز گذار مالک عشق ملائکه است)
5. وَ هُدًى (هدایت در مشت نمازکذار)
6. وَ إِیمَانٌ (ایمان در قلبش)
7. وَ نُورُ الْمَعْرِفَةِ (نور شناخت در سرش)
8. وَ بَرَکَةٌ فِی الرِّزْقِ ( برکت در روزیش)
9. وَ رَاحَةٌ لِلْبَدَنِ (راحتی و عافیت در بدنش است)
10.وَ کَرَاهَةٌ لِلشَّیْطَانِ (شیطان از نماز متنفراست و نمازگذار موجب خشم سیطان)
11.وَ سِلَاحٌ عَلَى الْکُفَّارِ (نماز سلاحی علیه کفار است)
12.وَ إِجَابَةٌ لِلدُّعَاءِ (عامل اجابت دعا)
13.وَ قَبُولٌ لِلْأَعْمَالِ (و قبولی اعمال)
14.وَ زَادٌ لِلْمُؤْمِنِ مِنَ الدُّنْیَا إِلَى الْآخِرَةِ (و توشه مومن در سفر دنیا تا عقبا)
15.وَ شَفِیعٌ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ مَلَکِ الْمَوْتِ (و شفیعی بین نمازگذار و فرشته مرگ است)
16.وَ أَنِیسٌ فِی قَبْرِهِ ( و نماز انیسی در قبر است)
17.وَ فِرَاشٌ تَحْتَ جَنْبِهِ (و مبلی زیر بدنش)
18.وَ جَوَابٌ لِمُنْکَرٍ وَ نَکِیرٍ (و پاسخ پرسشگران شب اول قبر)
19.وَ تَکُونُ صَلَاةُ الْعَبْدِ عِنْدَ الْمَحْشَرِ تَاجاً عَلَى رَأْسِهِ (و در صف محشر نماز تاجی بر سر بنده نمازگذار )
20.وَ نُوراً عَلَى وَجْهِهِ (و نوری بر چهره اش)
21.وَ لِبَاساً عَلَى بَدَنِهِ (و لباسی بر بدنش)
22.وَ سِتْراً بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّارِ (و سدی بین او و آتش)
23.وَ حُجَّةً بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الرَّبِّ جَلَّ جَلَالُهُ (و حجتی بین نمازگذار و پروردگار)
24.وَ نَجَاةً لِبَدَنِهِ مِنَ النَّارِ (و نجات از آتش)
25.وَ جَوَازاً عَلَى الصِّرَاطِ (و در عبور از پل صرات کذرنامه)
26.وَ مِفْتَاحاً لِلْجَنَّةِ (و کلید ورود بهشت)
27.وَ مُهُوراً لِلْحُورِ الْعِینِ (و مهریه حوریان بهشتی)
28.وَ ثَمَناً لِلْجَنَّةِ (و بهای بهشت)
29.بِالصَّلَاةِ یَبْلُغُ الْعَبْدُ إِلَى الدَّرَجَةِ الْعُلْیَا (به واسطه نماز بنده به درجات عالیه می رسد)
ِأَنَّ الصَّلَاةَ تَسْبِیحٌ وَ تَهْلِیلٌ وَ تَحْمِیدٌ وَ تَکْبِیرٌ وَ تَمْجِیدٌ وَ تَقْدِیسٌ وَ قَوْلٌ وَ دَعْوَةٌ
(بحارالأنوار ج : 79 ص : 231)
گاه دیده میشود که خودمان یا دیگران سر مسأله نمازمشکل پیدا میکنیم و انگار خواندن نماز برایمان همچون یک کوه سنگین میشود .
کارهای نیک، جای نماز را نمیگیردبعضی از افراد خیال میکنند یکی دو تا کار خوب انجام میدهند ، میتواند کارهای دیگرشان را جبران کند .
فردی قمه میزند،شب تا صبح سینه میزند اما نماز صبحش قضا میشود فکر میکند همان کارهای دیشبش بس است و جبران نماز قضا شدهاش را میکند .
آیا می دانید که اگر شما در حال حمل قرآن باشید، شیطان دچار سردرد شدید میشود ! و باز کردن قرآن ، باعث سرگیجه شیطان وزمین خوردنش میشود !! و با شروع در خواندن قرآن ، شیطان به حالت غش فرو میرود!!! و عمل به قرآن باعث در اغما رفتنش میشود؟؟؟؟ ..
«حذیفه میگوید: شیوه رسول خدا صلی الله علیه و آله چنان بود که چون مشکلی برای او پیش میآمد، به نماز پناه میبرد و از آن استعانت میجست.1 همچنین از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است که فرمود: پیامبران خدا چنان بودند که چون دچار نگرانی میشدند، به نماز پناه میبردند».2 ابودرداء گوید: «شیوه رسول خدا صلی الله علیه و آله چنان بود که چون شبی باد سهمگینی میآمد، به مسجد پناه میبردند تا آرام گیرند و چون در آسمان کسوف و خسوفی اتفاق میافتاد، به نماز پناه میبردند».3 در شیوه اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و بزرگان نیز مینویسند که در سختیها، مشکلها و مصیبتها به نماز پناه میبردند و از آن استمداد میجستند که نمونه آن، روایت ابن عباس است. وی در مسیری میرفت که خبر مرگ فرزندش را به او دادند. در این هنگام، از مرکب پیاده شد و به کناری رفت؛ دو رکعت نماز به جای آورد و بازگشت و آنگاه گفت: ما همان کاری را انجام دادیم که خدا به ما دستور داده است که میفرماید: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ».4