موضوعات مطالب
آرشيو مطالب
صفحه ها
آمار و امكانات
درباره وبلاگ

هرچند تاكنون درباره نماز ، پایگاه ها و صفحات مجازی ارزشمندي نشر يافته است، ولي در رسانه سعی داشته ایم با نگاه نو ، تدوين و دسته بندي مناسب جوانان و نوجوانان را به این مسیر رهنمون باشیم. اين مجموعه شامل بخش ها و موضوعات مختلفي شامل : جايگاه والاي نماز در ميان عبادت ها ،آثار و برکات نماز بر روي فرد و جامعه و نقش نماز در زندگي و روش هاي آن معلوم مي گردد. و دراین راستا راهكارهاي جذب كودك و نوجوان به نماز مانند: تشويق و تحسين، كردار نه گفتار، اخلاق خوش و اُنس با كودك و نوجوان، ميانه روي و... با بیان حکایات ، احادیث ، الگوها و... آورده شده است. باشد که این مجموعه ما و فرزندانمان را در مسیر برپا كنندگان نماز یاری گر باشد.
سایر امکانات
پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله : اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد
نماز باران

هنگامی‌که رحمت الهی (باران) قطع و چشمه‌ها و قنات‌ها خشک شود و کمبود آب پدید آید، برای نزول رحمت الهی و آمدن باران، نماز می‌خوانند که نام این نماز، استسقاء یا نماز باران است. این نیز یک درس توحیدی و توجه دادن به قدرت و رحمت الهی است؛ زیرا در همه احوال از جمله در خشک‌سالی، قحطی و بی‌آبی از دست هیچ‌کس کاری برنمی‌آید. تنها خداست که می‌تواند با فرستادن ابرهای باران‌زا رحمت خویش را بر سر مردم بگسترد. خداوند می‌فرماید: «قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا فَمَن یَأْتِیکُم بِمَاء مَّعِینٍ؛ بگو به من خبر دهید اگر آب [آشامیدنی] شما [بر زمین] فرو رود چه کسی آب روان برایتان خواهد آورد؟» (ملک: ‌30) بی‌آبی یک منطقه و نیامدن باران، گاهی به سبب گناه‌هایی است که مردم جامعه انجام می‌دهند. پس توجه به خدا، گریه، التماس، توبه و تضرع سبب می‌شود خداوند عنایت کند و کم‌آبی را برطرف کند. حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله در علت نیامدن باران می‌فرماید: «هنگامی که خداوند بر امتی غضب کند و عذاب بر آنان فرستد، نرخ‌ها گران می‌شود؛ عمرها کوتاه می‌گردد؛ تاجرها سود نمی‌برند؛ درخت‌ها میوه نمی‌دهند؛ نهرها پرآب نمی‌شوند؛ باران از مردم قطع می‌شود و انسان‌های بد بر آنان تسلط می‌یابند.»1 در حدیث دیگری امام صادق علیه السلام فرمود: «هرگاه زمام‌دارها و حاکم‌ها در دادرسی ستم کنند، باران از آسمان قطع می‌شود.»2 نماز باران در زمان انبیای گذشته هم بوده است؛ البته این نماز به این دلیل حساسیت دارد که اگر خداوند دعاها را مستجاب نکند و باران نفرستد، باعث شرمندگی نمازگزاران می‌شود، چون می‌پندارند خدا به آنان توجه نکرده است. به این دلیل، اقدام به این نماز، جرئت و ایثاری به اندازه مایه گذاشتن از آبرو می‌طلبد.



برچسب :
نوشته شده در يکشنبه 1395/12/15 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
خورشد گرفتگی در روز مرگ ابراهیم

«ابراهیم یکی از پسرهای پیامبر بود که مادرش، ماریه قبطیه نام داشت. او در سال هشتم هجری در مدینه متولد شد و در سال دهم، درحالی‌که یک سال و شش ماه عمر کرده بود، از دنیا رفت. هنگامی که ابراهیم از دنیا رفت، به صورت تصادفی، در آن روز، خورشید گرفت. مردم گفتند: گرفتن خورشید به دلیل مرگ ابراهیم است. پیامبر به منبر رفتند و فرموند: ای مردم! خورشید و ماه دو نشانه الهی هستند که به فرمان خدا سیر می‌کنند و به دستور او گاهی گرفته می‌شوند. کسوف خورشید ربطی به مرگ ابراهیم ندارد. هرگاه یکی از آنها گرفته شد، نماز آیات بخوانید. سپس از منبر فرود آمدند و بدن ابراهیم را غسل دادند؛ حنوط و کفن کردند و آن‌گاه جنازه او را برداشتند و به قبرستان بقیع بردند و وی را به خاک سپردند. مردم گفتند: پیامبر بر اثر ناراحتی و بی‌تابی، نماز میت را فراموش کردند. آن حضرت رو به طرف حاضرها ایستادند و فرمودند: ای مردم! اکنون جبرئیل نزد من آمد و سخن شما در غیاب من را، به من خبر داد. شما می‌پندارید من نماز بر جنازه ابراهیم را به دلیل غم و اندوه و بی‌تابی فراموش کرده‌ام؛ ولی گمان نادرست کردید؛ زیرا خداوند به من امر کرد که بر جنازه شخصی که نماز می‌خواند، نماز بخوانم».1



برچسب :
نوشته شده در شنبه 1395/12/14 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
نماز عید امام رضا علیه السلام

نماز عید امام رضا علیه السلام 1

«چون نزدیک عید شد، مأمون خدمت آن حضرت فرستاد که باید سوار شوید، به مصلی بروید، نماز عید بگزارید و خطبه بخوانید. حضرت پیغام فرستادند که می‌دانی من قبول ولایت‌عهدی کردم به شرط آنکه در این کارها مداخله نکنم. از نماز عید خواندن با مردم مرا عفو کنید. مأمون پیغام داد که من می‌خواهم در این کار دل‌های مردم مطمئن شود به اینکه تو ولی‌عهد من هستی و فضل تو را بشناسند. حضرت قبول نکرد. پیوسته رسول میان آن حضرت و مأمون رفت‌وآمد می‌کرد تا اینکه اصرار مأمون در این کار بسیار شد. ناچار حضرت پیغام فرستادند که اگر مرا عفو کنی، برای من بهتر است و اگر عفو نمی‌کنی، من به نماز می‌روم، ولی به همان روش که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیه السلام می‌رفتند. مأمون گفت: برو به نماز به هر روش که خواسته باشی. پس سرهنگ‌ها و درباری‌ها و مردم را امر کرد که اول صبح بر در خانه حضرت امام رضا علیه السلام حاضر شوند. چون روز عید شد، مردم در راه‌ها و بام‌ها جمع شدند؛ زن‌ها و کودک‌ها اجتماع کردند و در انتظار بیرون آمدن آن جناب نشستند؛ همه سرهنگ‌ها و لشکر بر در منزل آن حضرت حاضر شدند؛ درحالی‌که بر ستوران خود سوار بودند، ایستادند تا آفتاب طلوع کرد. پس حضرت غسل کردند؛ جامه‌های خود را پوشیدند و عمامه سفیدی از پنبه بافته بر سر بستند. یک طرف آن را در میان سینه خود و طرف دیگرش را در بین دو کتف خود افکندند و قدری هم بوی خوش به کار بردند و عصایی بر دست گرفتند و به موالی خود فرمودند که شما نیز آنچه را، که من کردم، انجام دهید. پس ایشان در پیش روی آن حضرت بیرون آمدند و آن حضرت با پای برهنه حرکت فرمودند و جامه را بالا زدند. پس کمی رفتند. آن‌گاه سر به سوی آسمان کردند و تکبیر عید گفتند و موالی‌ها نیز با آن حضرت تکبیر گفتند. پس تا درِ منزل سرهنگ‌ها و لشکرها رفتند. آنها که آن حضرت را به این شکل دیدند، تمامی مال‌های خود را بر زمین افکندند و به کمال خفت و سختی، کفش‌های خود را از پا بیرون می‌آوردند و از همه بهتر حال آن کسی بود که با خود کاردی داشت، شرایه کفش خود را برید و پای خود را بیرون آورد و پابرهنه شد. حضرت امام رضا علیه السلام بر در منزل تکبیر گفتند و مردم نیز با آن حضرت تکبیر گفتند. چنان به خیال می‌آمد که آسمان و دیوارها با آن حضرت تکبیر می‌گویند؛ مردم گریستن را شروع کردند و از شنیدن تکبیر آن حضرت ضجه کشیدند؛ به اندازه‌ای که شهر مرو از صدای گریه و شیون به لرزه درآمد. این خبر به مأمون رسید. ترسید که اگر آن حضرت با این کیفیت به مصلی برسد، مبادا مردم عاشق و شیفته او بشوند، نگذاشت آن حضرت برود، بلکه خدمت آن حضرت فرستاد که ما شما را به زحمت و رنج درآوردیم. برگردید، خود را به مشقت نیفکنید. آن کس که هر سال نماز می‌خواند، همان بخواند. حضرت کفش خود را پوشیدند، سوار شدند و برگشتند و امر مردم در آن روز گوناگون شد و امر نمازشان به سبب این کار منتظم نشد».2



برچسب :
نوشته شده در جمعه 1395/12/13 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
نماز میت پیامبر برای پیرزن

«پیرزن فقیر و بینوایی مسجدی را که حضرت محمد صلی الله علیه و آله در آنجا نماز می‌خواندند، جارو می‌کشید. این پیرزن بیشتر در یکی از گوشه‌های محوطه مسجد می‌خوابید و خوراک او را کسانی که برای نماز جماعت می‌آمدند، تهیه می‌کردند. روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وارد مسجد شدند؛ ولی زن جاروکش را ندیدند. پرسیدند: کجا رفته است؟ جواب دادند: این زن شب گذشته مرده است و او را دفن کرده‌اند. تصور نمی‌کردیم که این زن ارزش آن را داشته باشد که خبر مرگش را به شما بدهیم. پیامبر از شنیدن این خبر ناراحت شدند و آنها را توبیخ کردند. سپس از آنها خواستند تا او را به مکان قبر زن ببرند. آنها حضرت را راهنمایی کردند. ایشان همراه جمعیت آمدند و با همه همراه‌ها رو به قبر زن ایستاده، برای آمرزش این پیرزن نماز میت خواندند».1



برچسب :
نوشته شده در پنج شنبه 1395/12/12 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
اهمیت زیاد نماز شب


برچسب :
نوشته شده در پنج شنبه 1395/12/12 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
آخرین نماز شهیدی عاشق

«پیامبر اسلام برای دعوت مردم به اسلام، افراد یا گروه‌هایی را به سوی قبیله‌های مختلف در شبه جزیره عربستان اعزام می‌کرد تا آنها را به توحید، یکتاپرستی و پرهیز از شرک فراخوانند. برخی قبیله‌ها مانند عضل و قاره که با ظهور اسلام منافعشان را در خطر می‌دیدند، با مسلمان‌ها از درِ نفاق و دورویی درآمدند و از رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، نماینده‌ای را برای ارشاد و تبلیغ قبیله‌های خود درخواست کردند. پیامبر هم گروهی را به سرپرستی مرند به سوی آنها اعزام کرد. آنها در منطقه‌ای به نام رجیع در خارج مدینه با توطئه و نقشه قبلی، نماینده‌های پیامبر را محاصره کردند که بر اثر درگیری، تعدادی از مسلمان‌ها به شهادت رسیدند و دو نفر به نام‌های زید و جنیب به اسارت منافق‌ها درآمدند. منافق‌ها برای خوش‌خدمتی، این دو مسلمان را به کفار قریش تحویل دادند. کفار هم زید را در دم شهید کردند و تصمیم گرفتند جنیب را در تنعیم به دار بیاویزند. جنیب در کنار چوبه‌ دار از سران قریش خواست که اجازه دهند دو رکعت نماز بخواند. کفار با پیشنهاد جنیب موافقت کردند و جنیب با آرامش و توجه به نماز ایستاد. بی‌توجهی وی نسبت به مرگ، اطرافیان را به شدت شگفت‌زده کرد. جنیب پس از نماز رو به کفار کرد و گفت: اگر نبود که گمان کنید من از ترس مرگ، نمازم را طولانی می‌کنم، به این زودی از عبادت خدای سبحان جدا نمی‌شدم. جنیب را به دار آویختند؛ درحالی‌که لبانش به یاد خدا می‌جنبید و آخرین کلامش این بود: خدایا تو شاهدی که یک دوست در اطرافم نیست تا سلام من را به حبیبم برساند. خدایا تو سلام مرا به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برسان. این را گفت و به شهادت رسید».1



برچسب :
نوشته شده در چهارشنبه 1395/12/11 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
آثار و برکات نماز جماعت

آثار و برکات نماز جماعت

- در نماز جماعت، آثار برابری و برادری بهتر نمودار می گردد.

- افراد مختلف از قشرهای گوناگون جامعه در کنار یکدیگر می ایستند و با خدای خویش راز و نیاز می کنند.

- نمازگزاران در پایان نماز با یکدیگر آشنا می شوند.

- به مشکلات هم دیگر رسیدگی می کنند و به یاری هم می شتابند.

- اگر یکی از مؤمنان را در صف جماعت ندیدند از حال او جویا می شوند.

- اگر بیمار بود به دیدارش می روند.

- اگر گرفتار بود به یاریش می شتابند.

امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:

«مَنِ اختَلَفَ اِلَی المَسجِدِ اَصَابَ اِحدَی الثَّمَانِ: اَخاً مُستَفاداً فِی اللّهِ، اَو عِلماً مُستَطرَفاً، اَو ءَایَهً مُحکَمَهً، اَو سَمِعَ کَلِمَهً تَدُلُّهُ عَلَی الهُدَی، اَو رَحمَهً مُنتَظِرَهً، اَو کَلِمَهً تَرُدُّهُ عَن رَدًی، اَو یَترُکَ ذَنباً خَشیَهً، اَو حَیَاءً».

«هر کس در مسجد رفت و آمد کند به یکی از هشت مورد زیر می رسد: یا به برادری می رسد که در راه خدا از او فایده ای می برد، یا به علم و دانش تازه، یا به آیه محکمه و دلیل درست و مطابق با واقع، یا سخنی شنود که او را به راه حق هدایت و رهبری نماید، یا به رحمت الهی که انتظار آن را می برد، یا به سخنی که او را از انحراف و گمراهی باز دارد، یا ترک گناهی کند به خاطر ترس از عقوبت و یا شرم از خدا».

 

منبع: کتاب خانه دوست، جعفر شیخ الاسلامی، انتشارات مؤسسه فرهنگی انتشاراتی ستاد اقامه نماز، تابستان 1389.


برچسب :
نوشته شده در دوشنبه 1395/12/9 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر
سرباز نماز

 سرباز نماز


در یکى از روستاهاى فیروزکوه، جلسه بزرگداشت شهدا برپا بود و شهید امیر سپهبد صیاد شیرازى به عنوان سخنران دعوت شده بود.

پس از مداحى و چند برنامه مرسوم دیگر از شهید صیاد خواستند سخنرانى کند. ایشان پشت تریبون قرار گرفت و پس از شروع به صحبت با نام خداوند تبارک و تعالى و درود و صلوات بر پیامبر و آلش (علیهم السّلام) فرمود: روزى جلسه مهمى در مورد جنگ خدمت حضرت امام بودیم، وقت نماز شد، امام وضو گرفت و به نماز ایستاد و ما هم به تبع امام فهمیدیم وقت نماز است و نماز بر همه چیز ترجیح دارد. بعد شهید صیاد شیرازى با اشاره به وقت نماز به حضار فرمود: الان هم وقت نماز هست اگر خواستید بعد از نماز براى شما سخنرانى مى کنم. صحبت را تمام کرد و صفهاى نماز تشکیل شد و همانجا در اول وقت نماز جماعت برپا شد.

منبع : روزنامه جمهوری اسلامی، 20 اردیبهشت سال 1378

برچسب :
نوشته شده در جمعه 1395/12/6 توسط rasoul1517 | لينك ثابت | (0) نظر

X